تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
فرارو- روز هشتم جشنواره جمعاً پنج فیلم در سالن اصلی کاخ جشنواره روی پرده رفت که در میانشان نام آثار فیلمسازان مطرحی چون داریوش مهرجویی، سعید سهیلی و کیانوش عیاری به چشم می خورد. گزيده اي از تصاوير روز هشتم جشنواره فجر را از دريچه دوربين خبرگزاري هاي تسنيم، ايسنا و ايرنا ميبينيم:
فرارو- روز هشتم جشنواره جمعاً پنج فیلم در سالن اصلی کاخ جشنواره روی پرده می رود که در میانشان نام آثار فیلمسازان مطرحی چون داریوش مهرجویی، سعید سهیلی و کیانوش عیاری به چشم می خورد. تصاوير خبرگزاري هاي داخلي از فرش قرمز اشباح و حضور بازيگران در روز هشتم در كاخ جشنواره را ميبينيم:
دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور با بیان اینکه باید امکان نمایش زنده لباس فراهم شود، گفت: ما به دنبال راهاندازی شبکه مد و لباس ایرانی هستیم.
صراط:نشست هم اندیشی سومین جشنواره مد و لباس فجر، نشست هم اندیشی هنرمندان حوزه مد و لباس کشور با حضور جمع کثیری از این هنرمندان و تولیدکنندگان این عرصه در موزه هنرهای معاصر برگزار شد.
در ابتدای این نشست حمید قبادی، دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور ضمن بیان اینکه بسیار خوشحالم که یک سال خوب را در کار گروه ساماندهی مد و لباس جلو بردیم، گفت: بخشی از مطالبات هنرمندان در این سال محقق شد.
وی اظهار داشت: دو نکته اساسی را پیرامون مسائل مد و لباس کشور مطرح میکنم که در واقع دو سیاست محوری ما در حوزه فعالیتهای این دوره از مد و لباس است.
قبادی تأکید کرد: مهمترین و اساسیترین مسئله بحث هویت سازی و هویت یابی مد و لباس کشور است که در این راستا ما با تأکید بر پوشش و مد منطقی، مسئولان را تا حدودی قانع کردیم مقوله مد و لباس در کنار سایر نیازهای اساسی جامعه مطرح است و باید به آن توجه شود.
دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور افزود: سال گذشته که بحث هویت سازی و هویت یابی را شروع کردیم، سعی من این بود که هر کس در حوزه مد و لباس کاری دارد، اساساً دبیرخانه ساماندهی مد و لباس کشور باید به آن پاسخ دهد به طور مثال همواره به مزونها به عنوان یک تهدید در حوزه مد و لباس کشور نگاه میشد غافل از آنکه این مجموعهها به عنوان یک جریان ایده پرداز فعال است ولی مانند سایر نهادها و سازمانها دچار مشکل است.
وی افزود: تفکری که ما در مجموعه کار گروه ساماندهی مد و لباس دنبال کردیم این است که هیچ سؤالی بیپاسخ نماند و در این راستا یکی از نکاتی که پیگیری کردیم قرار دادن لباس در کنار سایر فعالیتهای فرهنگی بود تا بتوان از آن حمایت کرد که در حال حاضر این اتفاق افتاده است.
قبادی ادامه داد: در حال حاضر حوزه مد و لباس مانند سایر فعالیتهای هنری میتواند مؤسسات، مراکز و شرکتهای هنری داشته باشد و تا به امروز بیش از 35 مؤسسه تک منظوره در حوزه مد و لباس در کشور شروع به کار کردهاند.
وی با اشاره به سایر فعالیتهای انجام شده در سال گذشته افزود: کمیسیون صدور مجوزها کار خود را آغاز کرد و دو مجوز برای نمایش زنده و سه مجوز برگزاری نمایشگاه صادر کرد و علاوه بر آن سایتهای حوزه مد و لباس و بیمه هنرمندان مد و لباس و آغاز به کار شورای ارزشیابی هنرمندان کار خود را آغاز کرده است.
این مقام مسئول دومین سیاست خود را ارتقای قدرت انتخاب مردم دانست و گفت: هر فعالیتی که در این حوزه صورت میگیرد باید به قدرت انتخاب مردم کمک کند.
قبادی ادامه داد: اگر موفق بشویم تا پایان سال 93 ، 200 مؤسسه تک منظوره مد و لباس را راه اندازی کنیم و هر مؤسسه در هر فصل 30 مدل ارائه دهد، میتوان از این مسیر قدرت انتخاب مردم را افزایش داد.
وی تصریح کرد: برای انجام هدف فوق پنج شورای راهبردی تشکیل شد که شورای راهبردی علمی دانشگاهی، شورای راهبردی صنعت، شورای راهبردی تولید و فروش، شورای راهبردی بین الملل و شورای راهبردی فرهنگ و هنر مد و لباس که هنوز تشکیل نشده است را شامل میشود.
در بخش دیگری از این نشست هم اندیشی احمد داورزنی، عضو هیئت مدیره صنف پوشاک گفت: هدف ما در بحث مد این بوده که مد زنده بماند زیرا در سایه مد، ما زنده ایم و هدف ما این است که هویت یک زن مسلمان ایرانی حاصل دسترنج خودمان باشد.
همچنین وی گفت: ما نمیدانیم در ایران چند هزار طراح، اتوکار و برش کار و ... وجود دارد؛ به همین دلیل در آخرین جلسه تصمیم به ایجاد سایتهایی گرفتیم که افراد بتوانند در آنجا ثبت نام کنند و آماری از فعالین این حوزه ها به دست بیاید.
تفاهم نامه همکاری انجمن طراحان لباس و دبیرخانه مد و لباس منعقد شد
سپس تفاهم نامه همکاری میان انجمن طراحان لباس و دبیرخانه مد و لباس منعقد شد و قبادی با اشاره به مشکلات بین طراحان و تولیدکنندگان اظهار داشت: ساختار ما غلط است زیرا ساختاری رسمی و بین المللی نیست، در هیچ کجای دنیا دعوا بین طراح و تولیدکننده وجود ندارد و به همین دلیل یکی از کارهایی که در حال پیگیری آن هستیم این است که چرا نباید 20 نمایش زنده لباس داشته باشیم، با انجام این کار میتوان بازار عرضه و تقاضای طرح را فراهم کرد، باید نمایش زنده ایجاد شود و قول میدهم در سال 93 این کار انجام شود.
وی تأکید کرد: باید اجازه دهیم تولیدکننده بهترین طرح را با بهترین قیمت بخرد.
قبادی ضمن بیان اینکه باید فرق بین طراحان وجود داشته باشد، گفت: کارت صلاحیت هنرمندان طراح کاری است که از هفته بعد انجام میشود و براساس آن طراحان به پنج گروه تقسیم میشوند که به دنبال آن رابطه حقوقی بین طراح و تولیدکننده نیز ایجاد میشود.
این مقام مسئول به وجود بانک اطلاعات 15 هزار نفری در حوزه مد و لباس اشاره کرد و افزود: در بانک اطلاعات ما 15 هزار رکورد غیرتکراری مرتبط ثبت شده است و ما بعد از حوزه کتاب دومین مجموعه ای هستیم که اطلاعاتمان ثبت و ضبط شده است.
دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور تصریح کرد: به دنبال راه اندازی شبکه مد ایرانی هستیم و پس از جشنواره کتابخانه تخصصی مد و لباس را راه اندازی میکنیم.
قبادی با بیان اینکه ژورنال خودگردان است، بیان کرد: عین ژورنال را با قیمت تمام شده به شرکتی که کارهایش را انجام داده واگذار کردیم و تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که در نشست رونمایی از ژورنال از آن شرکت خواهش میکنیم ژورنال را حداقل با 40 درصد تخفیف ارائه دهد.
دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور در پایان خاطرنشان کرد: اگر جشنواره مد و لباس خوب برگزار شود، سربلندی طراحان است.
سومین جشنواره مد و لباس فجر از 15 تا 23 اسفند ماه در مصلی امام خمینی(ره) برگزار میشود.
علی پروین سرپرست باشگاه پرسپولیس روز هشتم جشنواره فيلم فجر برای تماشای فیلم «دربست آزادی» که دخترش در آن بازی می کند به برج میلاد رفت. حضور علي پروين در كاخ جشنواره سوژه عكاسان و خبرنگاران حاضر در برج ميلاد شد. دختر علی پروین در فيلم" دربست آزادي" برای اولین بار جلوی دوربین یک فیلم بلند سینمایی رفته است. فیلم «دربست آزادی» در بخش نوعی تجربه سیودومین جشنواره فیلم فجر در ساعت 16:00 در برج میلاد به نمایش در آمد.
پوشش های مختلف هنرمندان باردار هالیوودی در گلدن گلوب 2014
در مراسم گلدن گلوی 2014 تعدادی از هنرمندان هالیوودی باردارد بودند. در این مطلب نگاهی بر پوشش های این هنرمندان در مراسم گلدن گلوب 2014 داریم.
Drew Barrymore در مراسم گلدن گلوب لباسی به رنگ حریر سفید پوشیده بود که روی آن گلهای صورتی و قرمز داشت. همچنین او در این مراسم از جواهرات مارک Versace و کفش هایی با مارک Casadei استفاده کرده بود.
Olivia Wide در مراسم گلدن گلوب یک لباس بارداری به رنگ سبز از کمپانی Gucci به تن کرده بود. همچنین او در این مراسم یک آرایش کاملا طبیعی داشت.
Kerry Washington در مراسم گلدن گلوب یک پیراهن بسیار ساده و سفید رنگ به تن کرده بود. او کفش هایی با مارک Casadei و جواهراتی با مارک Fred Leighton و با موهایی کاملا صاف ظاهر شده بود.
مجله مد آمریکایی آقایان "GQ" در سال 1348 عکس هایی از ایران منتشر کرد
تهران، اصفهان، شیراز و تخت جمشید در پسزمینه ی تصاویر دیده می شوند.
در اکتبر ۱۹۶۹ (مهر ۱۳۴۸) فصلنامه ی جنتلمن ها (مجله ی مد مردان که امروزه «جی کیو» نامیده می شود) عکس هایی منتشرکرد که در ایران گرفته شده بودند. تهران، اصفهان، شیراز و تخت جمشید در پسزمینه ی تصاویر دیده می شوند.
رتبه بندی لباس های هنرمندان زن هالیوودی در گلدن گلوب 2014
گلچینی از پوشش های مختلف ستارگان هالیوودی در مراسم golden globe 2014
هفتاد و یکمین مراسم سالانه اعطای جوایز سینمایی گلدن گلوب 2014 در هتل بیورلی هیلتون لسآنجلس با معرفی برگزیدگان در بخشهای گوناگون پایان یافت. هر ساله در مراسم گلدن گلوب ستارگان هالیوودی با پوشش های مختلفی ظاهر می شوند. در این مقاله گلچینی از پوشش های مختلف ستارگان هالیوودی را به نمایش گذاشته ایم.
بدترین لباس هایی که هنرمندان هالیوودی در پاییز 2012 پوشیدند
در این مقاله بدلباس ترین هنرپیشه ها شامل افرادی چون میشا بارتون Mischa Barton, بریتنی Britney و نیکول کیدمن Nicole kidman است.
میشا بارتون Mischa Barton در این مقاله اولین نفر است، او در جام قهرمانی مسابقات اسب دوانی ملبورن استرالیا این بار هم با یکی از لباس های عجیب و غریب خود ظاهر شد. او لباس لایه لایه فراک (نوعی پارچه) را با کلاه ناجوری پوشیده است که مخصوص اشراف است نه کسی که در رده بد لباس ترین ها قرار می گیرد.
چند روز قبل از لباس افتضاح خانم بارتون Barton، نیکل کیدمن Nicole Kidman حماسه شخصی خودش را ساخت. او با پوشیدن کلاه کروئلا دو ویل (Cruella de Vil شخصیت منفی کارتون 101 سگ خالدار) و یک پاپیون کج که لباس او را تزئیین کرده بود و به یکی از کابوس های ما تبدیل شد.
لیندسی لوهان Lindsay Lohan با تیپ زیر به یک فاجعه در فشن و مد تبدیل شده است : حجم انبوه خز روباه + چیزی در صورتش که به نظر می رسد لب تزریقی باشد + یک تونیک توری + حجم زیادی موی اکستنشن شده + شلوارک دو چرخه سواری
در آن روزها اصلی ترین بحث ما در مورد بریتنی Britney موهای یال مانند او بود ، شایعه مصنوعی بودن آنها و جنجالی بودن آنها همه جا پخش شده بود . علاوه بر این او برای اینکه غیر طبیعی تر هم به نظر برسد چتری هایش را شبیه یک بچه در دهه 1982 درست کرده است .
آلن کامینگ Alan Cumming برای جایزه بافتا BAFTA بریتانیا شبیه یک بطری کچاپ لباس پوشیده بود. شاید او برای ست سال های بعد خود از نمک و فلفل الهام بگیرد. یا شاید یک گری پاوپانGrey Poupon، نام برند سس و خردل) را ببینیم.
موهای به هم ریخته، کت بلند کمردار که تقریبا تا زیر زانوی او می رسد و لبخند موزیانه، آیا فقط ما این عقیده را داریم و یا واقعا پنلوپه کروز Penelope Cruz به جای اینکه به عنوان یک هنرپیشه برجسته توجه ها را به سوی خود جلب کند مایه شرمساری است؟
موی چتری شبیه کلاه کاسکت بیونسه Beyonce و یا علاقه او به پوشیدن لباس راحتی در مجامع عمومی ؟ شما قضاوت کنید.
عکس ها و گزارشی جالب از پوشش ستارگان در مراسم افتتاحیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر
شب گذشته افتتاحیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر، با حضور ستارگان و هنرمندان سینما در برج میلاد برگزار شد. پیشتر گزارش های متنی و تصویری کافه سینما از این شب را دیده اید، اکنون سرویس مد کافه سینما، گزارشی از پوشش ستارگان و هنرمندان در شب افتتاحیه، برای شما علاقه مندان به دنیای مد، تدارک دیده است.
به نظر می رسد کاپ و شنل، انتخاب مناسبی برای خانم های هنرمند است. شیک و متفاوت.
یکی از جذابیت های مد زمستان، استفاده از تزییناتی چون شال گردن است. ما شال پیمان معادی و هماهنگی آن را با پالتویش دوست داریم. ولی به نظر می رسد، شال آقای فروتن، هماهنگی زیادی با لباس ایشان ندارد. شاید برای این مجلس بیش از حد اسپرت به نظر می رسد.
مشکی و قرمز، قهوه ای و نارنجی، ترکیب رنگ های زیبایی است که به دلیل گرم بودن رنگ های قرمز و نارنجی، جلوه ی زیبایی، به خصوص در عکس ها دارد. با نگاهی به این تصاویر، به نظر می رسد اگر رنگ های گرم چون قرمز و نارنجی، به عنوان تزیین لباس اصلی به کار رود، حاصل کار شیک تر و زیباتر جلوه می کند.
به نظر می رسد که مدتی است سبیل گذاشتن در میان هنرمندان باب شده است. ما در این دو تصویر هارمونی لباس پژمان بازغی را دوست داریم. ترکیب طیف های مختلف رنگ قهوه ای ظاهری شیک و اصیل پدید آورده است.
همانطور که پیشتر هم گفتیم لباس مشکی همیشه بهترین گزینه برای مراسم رسمی است. ترکیب آن با رنگ طلایی سالهاست که در دنیای فشن از طرفداران زیادی برخوردار است. نکته ای که در این تصاویر به نظر می رسد، کلید طلایی دنیای مد است: اولین اصل برازندگی، سادگی است. در این تصاویر مشاهده می کنید ترکیب یک مانتوی ساده طلایی و تزیینات مشکی، در عین سادگی، جلوه بیشتری از ترکیب النگوهای طلایی و دکمه های آستین مانتوی خانم بیات دارد.
ستاره های فیلم مشهور آقا و خانم اسمیت توانستند در دقیقه نود خریدهای خود را در یک مرکز خرید معمولی و ارزان در کویینزلند، استرالیا انجام دهند.
اگر قرار باشد فروشگاهی برای یک زوج قدرتمند هالیوودی درهایش را به طور اختصاصی باز کند، ممکن است تصور کنید فروشگاه بزرگترین برندهای دنیا از جمله چنل، الکساندر مک کوئین و یا برخی از فروشگاه های لوکس دیگر باشد ولی این بار برای برد پیت و آنجلینا جولی خرید به گونه دیگری بود.
به گزارش نیک صالحی ستاره های فیلم مشهور آقا و خانم اسمیت توانستند در دقیقه نود خریدهای خود را در یک مرکز خرید معمولی و ارزان در کویینزلند، استرالیا انجام دهند.
برد 50 و آنجلینا 38 ساله از فروشگاه تقاضا کردند تا پس از ساعت خرید و تعطیلی فروشگاه درب را به روی خانواده شان باز کنند تا بتوانند بدون مزاحمت هوادارها به خرید بپردازند.
ظاهرا مدیر فروشگاه Target منتظر شد تا همه از فروشگاه خارج شوند و سپس به صورت خصوصی در را برای این دو ستاره و همراهانشان باز کرد. این زوج به همراهی فرزندانشان مدوکس، پکس، زهرا، شیلو و دوقلوهایشان ناکس و ویوین به خرید رفتند.
به گفته یک منبع این زوج و فرزندانشان حدود یک ساعت و نیم در فروشگاه بودند تا به گزارش نیک صالحی هدایای بچه ها و دوستانشان را تهیه کنند. ی
کی از کارمندان این فروشگاه اظهار داشت:"چه کسی فکر می کرد افراد مشهوری مثل آنها از این فروشگاه خرید کنند."
این زوج که ثروت خالص آنها بیش از 300 میلیون دلار است هم اکنون در استرالیا به سر می برند تا آنجلینا فیلم جنگی "نشکسته" که در سال 2014 اکران می شود را کارگردانی کند.
جنیفر لوپز هنگام اجرای برنامه اش توسط یکی از شرکت کنندگان به شدت غافلگیر شد...
جنیفر لوپز ستاره 44 سالههالیوودیاین روزها یکی از داوران مسابقه استعدادیابی امریکن آیدل است ، او هنگام اجرای برنامه اش توسط یکی از شرکت کنندگان به شدت غافلگیر شد . کاساندار کاستنادا 16 ساله هنگام ورود به صحنه بسیار مضطرب به نظر میرسد، او خطاب به جنیفر لوپز گفت :شخصیت شما را بسیار دوست دارم.
او سپس در میان بهت داوران به جنیفر لوپز نزدیک شد و به او گفت : عموی من از من خواسته تا شماره اش را به شما بدهم و تکه کاغذی که شماره در آن بود به جنیفر لوپز داد. مضمون پیام به این صورت بود : لطفا برای احوالپرسی تماس بگیرید یا پیغام دهید. این دختر اضافه کرد : اسم عمویم جی است و جنیفر لوپز در جواب گفته است :واقعا شوکه شده ام ، اما از او بخاطر لطفش سپاسگذارم. به گفته این دختر ، عموی وی امیدوار بود بتواند جنیفر لوپز را به صرف غذا دعوت کرده تا با او بیشتر آشنا شود.
آنجلینا جولی هفته گذشته برای شروع فیلم برداری فیلم جدید خود به نام Unbroken راهی استرالیا شد و از آنجایی که او اکنون به تنهایی مسئول مراقبت از شش فرزند خود است و برد پیت نمی تواند در کنار او باشد، مجبور است تا به نوعی فرزندانش را سرگرم کند.
آنجلینا جولی هفته گذشته برای شروع فیلم برداری فیلم جدید خود به نام Unbroken راهی استرالیا شد و از آنجایی که او اکنون به تنهایی مسئول مراقبت از شش فرزند خود است و برد پیت نمی تواند در کنار او باشد، مجبور است تا به نوعی فرزندانش را سرگرم کند.
به این منظور آنها به یک مرکز بولینک در یکی از پارک های سیدنی رفتند. به گزارش نیک صالحی این ستاره 38 ساله دست فرزندانش را گرفته و تمام حواسش به آنها بود.
در این میان پسر بزرگ آنجلینا جولی به نام مدوکس بیش از همه جلب توجه می کرد ، او با یک پیراهن چهارخانه و شلوار بگی تقریبا هم قد مادرش شده است.
آنجلینا و فرزندانش در حال حاضر برای فیلم جدید وی در استرالیا هستند ، اگرچه در ابتدا قرار بود این فیلم در هاوایی فیلم برداری شود ، ولی گویا برنامه های آن تغییر کرده است.
فیلم Unbroken درباره داستان حقیقی شخصی به نام لوئیز زامپرینی است که یک دونده المپیک و همچنین ستوان دوم نیروی هوایی بود، او پس از سقوط هواپیمایش در جنگ جهانی دوم در سال 1943، به مدت 47 روز بدون آب و غذا بر روی اقیانوس آرام سرگردان بود . پس از مقابله با حملات نهنگ ها و ... سرانجام توسط ژاپن گرفته شده و تا پایان جنگ در سال 1945 در کمپ زندانیان بوده و شکنجه می شد.
این بازیگر انگلیسی 62 ساله با لباس قرمز رنگی که به تن داشت جدیدترین آثار هنری اش را در گالری اسپارتا عرضه کرد
جین سیمور همیشه به خاطر زیبایی و جوانی همیشگی و همچنین به دلیل حرفه بازیگری بلندمدتش مشهور بوده است ، ولی او این بار با برگزاری نمایشگاه مجموعه نقاشی هایش در وست هالیوود یکی دیگر از مهارت هایش را به نمایش گذاشت.
به گزارش نیک صالحی این بازیگر انگلیسی 62 ساله با لباس قرمز رنگی که به تن داشت جدیدترین آثار هنری اش را در گالری اسپارتا عرضه کرد.
سیمور همچنین در یک مهمانی به مناسب بازگشایی یک انجمن خیریه شرکت کرد که توسط پسر عکاسش سین فلین 28 ساله تدارک دیده شده بود، سین فلین نیز اثرهای هنری اش را به همراه مادرش به نمایش گذاشته بود.
اثرهای هنری جین در گالری بین المللی هنرهای زیبای فرانسه در معرض نمایش و فروش گذاشته خواهد شد. به گزارش نیک صالحی مجموعه نقاشی های وی شامل اثرهای آبرنگ، رنگ روغن، پاستیل و مجسمه های برنز است.
در حال حاضر او پس از جدایی از همسر چهارمش جیمز کیچ در ماه آوریل و پس از 20 سال زندگی مشترک، اکنون مجرد است. جین چهار فرزند دارد، سین و کتی فلین را از همسر اولش دیوید فلین و دوقلوهایی به نام جانی و کریس را از ازدواج آخرش با جیمز دارد.
دادستان کل کشور از بازداشت بابک زنجانی خبر داده است.
به نقل از حجت الاسلام محسنی اژه ای، بابک زنجانی عصر امروز، دوشنبه، دستگیر شده است. به قرار اطلاع، پرونده ی این میلیادر جنجالی که به زندان اوین منتقل شده، در شعبه 15 دادسرای کارکنان دولت در دست بررسی است.
روز گذشته، دادستان تهران از مفتوح بودن پرونده بابک زنجانی خبر داده بود.
اتهام فساد مالی، طی چند ماه اخیر متوجه این ثروتمند جوان بوده است.
در جدیدترین اتهام، نام وی در پرونده فساد مالی گسترده در ترکیه به ثبت رسیده است. متهم بزرگ این پرونده، جوان دیگری به نام "ضراب"، تبعه ایرانی اهل تبریز و مقیم استانبول است.
چندی پیش، بیژن زنگنه، وزیر نفت، گفته بود که زنجانی حدود دو میلیارد دلار از وجوه حاصل از فروش نفت ایران را به این وزارتخانه باز نگردانده است.
اخیرا در گزارش هیئت تحقیق و تفحص مجلس از سازمان تامین اجتماعی در زمان مسوولیت سعید مرتضوی اعلام شد که وی 117 شرکت تحت پوشش این سازمان را به قیمتی بسیار اندک به بابک زنجانی فروخته است.
بابک زنجانی گفته است دارای بیش از ۷۰ شرکت از جمله شرکت هولدینگ توسعه سورینت قشم، "اولین بانک سرمایهگذاری اسلامی" (به انگلیسی: First Islamic Investment Bank) در مالزی، سهامدار شرکت هواپیمایی انور ترکیه، مؤسسه مالی اعتباری در امارات و بانک ارزش تاجیکستان است. او همچنین شرکتهایی در دوبی، ترکیه و تاجیکستان دارد.
زنجانی در مصاحبهای گفته است که او ۶۴ شرکت داخلی و خارجی دارد و هماکنون در ایران و دیگر کشورهای دنیا با ۱۷ هزار نفر پرسنل مشغول تجارت و ارایه خدمات است.
روز آشتی مردم با سینما بود و سینماهای کشور در طرحی به نام «سلام سینما» تمام اکران های خود را رایگان برگزار کردند.
روز آشتی مردم با سینما بود و سینماهای کشور در طرحی به نام «سلام سینما» تمام اکران های خود را رایگان برگزار کردند. در این میان استقبال اصفهانی ها از این طرح داغ تر از بقیه شهرها بود. آنقدر که عده ای از علاقمندان برای تماشای رایگان فیلمها شیشه شکستند و از نرده بالا رفتند.
ها برای ماندگار شدن در دنیای هالیوودی خود به جراحی پلاستیک رجوع می کنند، البته موفقیت در ظاهر زیبا با جراحی پلاستیک نصیب همه آنها نشده است
پرشین وی: بسیاری از ستاره ها برای ماندگار شدن در دنیای هالیوودی خود به جراحی پلاستیک رجوع می کنند، البته موفقیت در ظاهر زیبا با جراحی پلاستیک نصیب همه آنها نشده است!
ساعاتی پیش جشن افتتاحیه سی و دومین جشنواره فیلم فجر در تالار وحدت برگزار شد.
در مراسم افتتاحیه جشنواره سی و دوم فجر که ساعاتی پیش در تالار وحدت برگزار شد علیرضا رضاداد به عنوان دبیر جشنواره در سخنان کوتاهی گفت: از رئیس جمهور محبوب که با ارسال پیام این دوره از جشنواره فجر را مورد لطف قرار دادهاند تشکر میکنم. سی و یک دوره از جشنواره فیلم فجر میگذرد و این پیک شادباش انقلاب که فریاد آزادی و شکست سرمای زمستان بود، حالا به دوره سی و دوم رسیده است. حالا فجر مرد میانسالی است که میخواهد در راه خود استوار باشد و میراث گذشتگان را بر بال خود پرواز دهد. راه هموار نیست، اما رفتن امیدوارکننده و لذتبخش است. سینمای ایران عبور از مسیر ناهموار را بارها تجربه کرده است و آنچه ما را بر این راه استوار میدارد، امید به حضرت حق است.
رضاداد ادامه داد: امروز بیش از هر زمانی نیازمند شنیدیم و تا به فردایی برسیم که فردای پر از شور برسیم که در پس حلقه تدبیر منتظرمان است.... روحانی مچکریم.
همچنین حجت الله ایوبی معاونت سینمایی وزارت ارشاد در سخنانی بیان کرد: قبل از آغاز ایام باشکوه فجر را تبریک میگویم در عین حال به شما سینماگران که دیروز روز شکوفایی سینما بود و آمدند اعلام کنند میخواهند با سینما آشتی کنند من از مدیران زحمتکش سینما تشکر میکنم. خانمها، آقایان، هنرمندان گرامی و ارجمند، سلام عرض میکنم به شما و سینمای ایران، سینمایی به «رنگ خدا» و «رنگ گیلاس».
سینمایی که در این آشوب به وجود آمده «بلمی به سوی ساحل است» سلام به عزم و اراده شما، شما که میبخشید حتی اگر فراموش نکنید، سلام به اعتراضهای نجیبانه خبرنگاران، سایتهای سینمایی و خبرگزاریها و خلاصه سلام به سینمای ایران. از اینکه در تحویل سال سینمای ایران حضور دارید خوشحال باشید چرا سینمای ایران را سینمای امید مینامیم چون مدیران میکوشند تا همدیگر را بفهمند.
وی در ادامه گفت: من امیدوارم چون شما مینویسید و اعتراض میکنید من امیدوارم پس هستم. من امیدوارم پس رئیس سازمان سینمایی هستم. خانمها و آقایان ما روزگار سخت و پرآشوبی را پشت سر گذاشتیم. آغاز کردیم زمین را به پشتوانه حمایتهای بیدریغتان. احترام متقابل اگر شکل میگیرد و برای سینمای جمهوری اسلامی ایران شیرین خواهد بود.
ایوبی خاطرنشان کرد: بر این باورم که نیاز امروز سینمای ایران گفتوگو برای یافتن نقطههای پیوند است. نقطههایی که به هم میرسند و میشود خط سینمای ایران. خطی که متقاطع است با نقاط اجتماعی، خطی که قرمز نیست و به سوی نقاط تهی میل نمیکند. ما یک خطیم، ما یک نگاهیم، ما خود سینمای ایرانیم، آری گفتوگو بین خانواده سینمایی ایران و بین کسانی که در این سالها به سینمای ایران بدبین شدهاند و برای منافع خود عدهای را برای بر هم زدن آرامش سینمای ایران شوراندند. من میخواهم آنها بازگردند و آن گذشته را برگردانند. این گفتوگو نیازمند شجاعت است، شجاعت و بخشش و عذرخواهی از هم است. از شما میخواهم که من را یاری کنید و از شما میخواهم که آستینها را بالا بزنید و کار، کار.
وی در خاتمه افزود: ایران ما بدون امامزاده صالح، تجریش، عاشورا جای زندگی نیست. سپاس و هزاران سپاس از همه سینماگرانی که با دیدگاههایشان راه را بر تحقق سینمای ایران باز کردند تقدیر میکنم. از کسانی که آثارشان به جشنواره راه نیافت به خاطر تلاششان تشکر میکنم. چه پاداشی برای کاری که کار دل است و کار پیشانی نیست.و در نهایت شعر «ای خدا این وصل را هجران مکن» از مولانا را به عنوان پایان بخش سخنرانی اش خواند.
شهاب حسینی و همسرش بهنوش طباطبایی و همسرش مهدی پاکدل نورا هاشمی و همسرش ، مهدی هاشمی و همسرش گلاب آدینه ( مادر و پدر و همسر نورا هاشمی )
شاید خیلی ها فکر کنند شاهرخ استخری یکی از آن بازیگرانی است که راه صدساله را یک شبه طی کرده اما واقعیت اینطور نیست و شاهرخ استخری راه رسیدن به شهرت را پله پله و به مرور طی کرده است. او که فعالیت بازیگری خود را با بازی در تله فیلم «تلخون» آغاز کرد با بازی در سریال «دلنوازان» و «فاصله ها» به شهرت و محبوبیت خوبی بین مخاطبین جعبه جادویی دست پیدا کرد.
شاهرخ امااین روزها کم کارتر از گذشته شده و با وسواس بیشتری پیشنهادهایش را بررسی می کند تا به قول خودش بتواند در نهایت به اتفاقی که دوست دارد، دست پیدا کند. چندی پیش شبکه «آی فیلم» سریال «دلنوازان» را بازپخش کرد تا یک بار دیگر و بعد از چهار سال خاطره یک سریال در ذهن مخاطبین تلویزیون زنده شود. به این بهانه پای صحبت شاهرخ استخری نشستیم تا از حال این روزهایش برایمان بگوید…
«دلنوازان» بعد از چهار سال از شبکه آی فیلم پخش شد و باز هم توانست مخاطبان زیادی را پای تلویزیون بکشاند. فکر می کنی ویژگی این سریال چه بود که مردم باز هم توانستند با آن ارتباط خوبی برقرار کنند؟
- این سریال یک مقدار برای مردم حالت نوستالژی داشت. ما ایرانی ها انسان های خاطره بازی هستیم و فکر می کنم این خاطره بازی در مورد «دلنوازان» اتفاق افتاد و مردم دوباره به آن اقبال خوبی نشان دادند. فکر می کنم مهمترین ویژگی این سریال این بود که آقای سهیلی زاده (مثل آثار دیگرشان که چهره های جدیدی را به مردم معرفی می کنند)، شش جوان با انرژی را که همه آنها انگیزه زیادی برای دیده شدن داشتند دورهم جمع کرده بودند. در این پروژه هیچ دلخوری و نارضایتی وجود نداشت و همه چیز برای ساخت یک مجموعه خوب فراهم بود.
مدتی است که سریال های تلویزیونی با استقبال چندانی روبرو نمی شود، فکر می کنی ویژگی «دلنوازان» یا «فاصله ها» چه بود که اینقدر مورد توجه قرار گرفت؟
- یکسری فرمول ثابت شده وجود دارد که اگر در هر سریالی از آن استفاده شود، احتمال بیشتری برای جذب مخاطب دارد و سریال مورد توجه مخاطب قرار می گیرد. در دنیا مرسوم است که وقتی می خواهند سریال جدیدی را تولید کنند، از چهره های جدید استفاده می کنند که آقای سهیلی زاده این کار را در آثارشان انجام می دهند، ضمن اینکه فضاسازی آقای سهیلی زاده هم در این مسیر بی تاثیر نیست و ایشان به بخش نمایشی بودن و مخاطب پسند بودن کار دقت زیادی دارند.
وقتی به گروه بازیگران جوان «دلنوازان» نگاه می کنیم به این نتیجه می رسیم که هر یک از بازیگران این سریال مسیر متفاوتی را برای زندگی حرفه ای خود انتخاب کردند. به نظر می رسد مسیری که تو انتخاب کردی، نسبت به بقیه دوستانت متفاوت تر است. قبول داری؟
- به نظرم یک بخشی از ماجرا مسیری است که تو به صورت ناخودآگاه در آن قرار می گیری و بخشی از آن هم انتخابی است که تو به عنوان بازیگر انجام می دهی! اولین اتفاقی که برای بازیگری که در یک سریال پربیننده بازی کرده می افتد، این است که بخشی از سینما که بیشتر به فروش فکر می کنند به سراغ او می آیند و او را به تکرار نقش های مشابه قبلی وادار می کنند. البته من سعی کرده ام تا حد ممکن از تکرار دوری کنم.
چطور؟
- ببین یک اتفاقی برای بازیگر جوانی می افتد و عده ای او را برای بازی در یک سریال دوست دارند. در این حالت شما می توانید انگ تلویزیونی بودن به او بچسبانید، او را چهار سال رها کنید، طوری که مردم به طور کلی او را فراموش کنند و یا در مقابل می توانید او را حمایت کنید و از این بازیگر جوان یک ستاره بسازید که در ادامه به روند کلی سینما کمک کند. متاسفانه ما در سینمای مان نه تنها چیزی به نام ستاره سازی نداریم بلکه عادت به ستاره سوزی داریم. بازیگران زیادی بوده اند که ثابت کرده اند اگر فرصت لازم را به دست بیاورند می توانند در سینمای غیربدنه هم درخشش خوبی داشته باشند. بازیگرانی که نشان دادنداگر یک کارگردان خوب باشد که با آنها خوب کار کند می توانند موفق باشندو همینطور هم شد و توانستند با درخشش در نقش هایی که برعهده داشتند، کاندید شوند.
فکر می کنی اهالی سینمای هنری تو را غریبه می دانند؟
- شاید هم بیشتر از یک غریبه! این در حالی است که خیلی وقت ها آدم هایی که در سینمای بدنه کار می کنند هم بازیگرانی که بیشتر در سینمای هنری حضور دارند را غریبه می دانند. به شخصه فکر می کنم هیچ کدام از این دسته بندی ها درست نیست. سینمای بدنه به بازی بازیگران خوب احتیاج دارد و سینمای هنری هم به فروش خوب نیاز دارد. (سکوت چند لحظه ای شاهرخ) البته در سال های اخیر سینمای هنری نشان داده که بدون ستاره هم می توان به موفقیت رسید.
اصلا موفقیت یک فیلم به نظرات یعنی چه؟
- به نظرم این موضوع دو بخش دارد. بخش اول که اهمیت زیادی هم دارد موضوع صنعت سینماست که باید ببینیم برای یک فیلم چقدر هزینه شده و در نهایت چقدر فروش داشته! فکر می کنم با قیاس این اعداد می توانیم در مورد موفقیت یک فیلم در این بخش نظر دهیم. بخش دیگر این است که شما یک فیلم خوب با ارزش هنری قابل قبول می سازید و مخاطب دوست دارد بارها آن را تماشا کند که این هم از نظر من موفقیت است
. قبلا دوست دارم این نوع فیلم ها هم به فروش بالایی دست پیدا کنند. فروش های میلیاردی امروز در مقابل فروش فیلمی در روزگار قدیم که از بین یک میلیون و دویست هزار نفر جمعیت آن زمان تهران، یک میلیون نفر در سینماها به تماشای آن نشسته اند، چیزی جز یک شوخی نیست.
تو برای شروع در سینما، در کار کارگردانانی حضور پیدا کردی که بیشتر به عنوان سازنده فیلم های تجاری معروف بودند…
- ببین یک زمانی بود که وقتی می خواستم برای بازی در تلویزیون قرارداد ببندم می گفتند شما که سینمایی بازی نکرده ای، پس به ما تخفیف بده! از طرف دیگر وقتی برای بازی در فیلم سینمایی هم پای قرارداد می نشستم می گفتند شما که کار اولت هست، پس بی زحمت یک مقدار فیتیله را بکش پایین! این در حالی بود که در همان ایام من چند پیشنهاد سینمایی را رد کرده بودم تا بتوانم با یک نقش خوب وارد سینما شوم. به همین دلیل وقتی دیدم از هر دو طرف تحت فشار هستم، تصمیم گرفتم از بین پیشنهادهای سینمایی که به دستم رسیده بود، یکی را انتخاب کنم. در نهایت فیلم هایی مثل «چک»، «پس کوچه های شمرون» و … را در سینما تجربه کردم که که فکر می کنم هر کدام از این فیلم ها یکی از متفاوت ترین آثار سازندگان آن به حساب می آید. اما الان به نظر می رسد در سینما کم کارتر از گذشته شده ای و هر پیشنهادی را قبول نمی کنی…
- مسیری که در موردش صحبت کردیم، راهی است که به نتیجه رسیدن در آن مستلزم صبر است.
شاهرخ استخری از بازیگری و خبر ازدواجش و دختردار شدنش می گوید
برای بازی در سینما فقط به نقش یک فکر می کنی؟
- نه واقعا اینطور نیست اما متاسفانه هنوز حتی نقش کوتاهی که من را برای بازی ترغیب کند، پیشنهاد نشده! پیش از شما بازیگرانی مثل شهاب حسینی بودند که از تلویزیون به شهرت رسیدند و در سینما اتفاقات خوبی برایشان افتاد.
با توجه به شناختی که از تو دارم و صحبت هایی که در این شش سال با هم داشته ایم، چرا تو در جایگاهی که همیشه می خواستی نیستی؟
- خیلی سوال سختی است. گاهی به این فکر می کنم شاید هنوز زود است و نباید عجله کنم. گاهی هم فکر می کنم شاید دیگر اتفاقاتی که از اول به آن فکر می کردم، هیچ وقت برایم نخواهد افتاد. ببین فکر می کنم این خیلی مهم است که تو با چه کاری معرفی و دیده شوی. مثلا یک بازیگر کارش را با یک سریال روتین شبانه آغاز می کند و دیده می شود، یک نفر دیگر با بازی در نقش اصلی یک فیلم سینمایی دیده می شود و …
این شروع بازیگر را در کانالی قرار می دهد که او باید از این مسیر برای رشد خود استفاده کند. جایی که من کارم را آغاز کردم، یک نقش در تله فیلم تلخون علیرضا امینی، یک نقش کوتاه در سریال سامان مقدم بود، بعد هم در داداشی و بعد هم نقش اول یک سریال شبانه … (سکوت چند دقیقه ای شاهرخ)
نمی خواهی صحبت هایت را ادامه دهی؟
- راستش حس می کنم یک نوع یارکشی در سینمای ما وجود دارد که در سینمای دنیا نیست. مثلا وقتی فیلمی مثل هانگر گیم تولید می شود، همراه خود ستاره جوانی مثل جنیفر لارنس را شکل می دهد. آنها چنین ستاره ای را به وجود می آورند و بعد از چند وقت فیلمی به آن پیشنهاد می شود که با بازی در آن اسکار را تصاحب می کند و در ادامه می آیند وهانگر گیم ۲ را با بازی او می سازند که در هفته اول اکران، به فروش افسانه ای ۱۵۸ میلیون دلار دست پیدا می کند یادمان باشد فیلمی که نسخه ۲ آن ساخته می شود قطعا فیلمی است تجاری! پس برای بازیگر، بازی در سینمای تجاری یا جایزه بگیر منافاتی ندارد.
این یعنی سینما، اول ستاره می سازد و بعد از آن استفاده می کند. متاسفانه در سینمای ما این اتفاقات خیلی سخت می افتد.
در این مدت که کم کارتر از گذشته شده ای، فیلم ها و سریال های متعددی را رد کرده ای، از فراموشی نمی ترسی؟
- خیلی ها من می گویند که هر چه بیشتر کار کنی و جلوی چشم باشی، موفق تری و کم کم پیشنهادی بهتر هم خواهی داشت. اما من هیچ وقت نتوانسته ام خودم را به این راضی کنم در کاری بازی کنم که آن را دوست ندارم. شاید این فراموشی که می گویی اتفاق بیفتد اما این امکان وجود دارد که بعد از مدتی، دوباره با یک کار خوب و با قدرت بازگشت.
اصلا چرا لابی نمی کنی و از رابطه های مرسوم سینمایی استفاده نمی کنی تا به یک نقش خوب برسی؟
- از آنجایی که لابی خاصی ندارم و فرمول هایی از این جنس را بلد نسیتم، باید بنشینم و دعا کنم بخشی از سینما که فیلم هایشان را صرفا برای فروش نمی سازند، من را قبول کنند. شاید صبری که امروز به خرج می دهم باعث شود یک روز نظر این دوستان عوض شود.
و در این یکی دو سال کارهایی را هم انتخاب کرده ای که به نظرم اشتباه بوده …
- … شاید در بین کارهایی که کردم اشتباه هم وجود داشت اما این را مطمئن باش در کارهایی که انتخاب نکردم اشتباه نبوده، آسیب روانی و ذهنی که بیکاری در حرفه ما با خود به همراه دارد از ترس فراموش شدن هم بدتر است. تو هر چقدر هم در زمان بیکاری روی خودت کار کنی (کتاب خواندن، فیلم دیدن، ورزش کردن) باز هم حس می کنی که بیکاری و این برای مرد سخت است. حتی بی پول هم به اندازه کم کاری سخت نیست. در شروع کار، ویترین خیلی برایم مهم بود. مثل اوایل سعی می کردم ماشین خوبی سوار شوم اما امروز دیگر برایم مهم نیست کما اینکه الان یک سال است ماشین ندارم. به هر حال شرایط سخت است. در این چند سالی که در تلویزیون کار نکرده ام، شاید به اندازه درآ»دی که برای بازی در «فاصله ها» کسب کردم هم درآمد نداشته ام. البته دلاری اش را حساب کن (خنده). اما به هر حال این راهی است که خودم انتخاب کرده ام. این یعنی تو همه این سختی ها را قبول کرده ای که اتفاقات بهتری در زمینه بازیگری برایت بیفتد …
- ان شاءالله، امیدوارم زودتر در مسیر رسیدن به اهدافم قرار بگیرم.
چند هفته پیش تو را در کنار علی ضیاء برای کمک به کارتن خواب های تهران دیدم، این یعنی مشکلی که بین شما به وجود آمده بود، حل شده؟
- مشکل و کدورتی بین ما نبوده و نیست و آن مسئله هم خیلی زود حل شد. چند بار بنا بود با علی قرار بگذاریم و یکدیگر را ببینیم تا اینکه در نهایت یکی از سه شنبه شب ها به دعوت علی به جمع کارتن خواب های تهران رفتیم… حس عجیبی بود. فضای آنجا طوری است که انسان را به فکر فرو می برد. به منطقه ای در نزدیکی اتوبان آزادگان رفتیم و بعد از ۳۰۰-۲۰۰ متر پیاده روی به چند نفر رسیدیم که از سرمای این روزها به یک پیت آتش پناه برده بودند. به شخصه تا مدت ها از این که بگویم زندگی ام سخت است و مشکل دارم خجالت می کشیدم. بچه های موسسه طلوع هر هفته سه شنبه ها نزدیک به ۳ هزار عدد غذای گرم را بین کارتن خواب های تهران تقسیم می کنند و برای نجات آنها از اعتیاد و برگرداندن آنها به زندگی تلاش می کنند.
پس هر سه شنبه آنجا هستی؟
- … تلاشم را می کنم که این اتفاق بیفتد. حتی از علی خواسته ام که هر هفته این موضوع را یادآوری کند. سال گذشته علی ضیاء در برنامه اینجا شب نیست رادیو جوان خبر ازدواج تو را اعلام کرد و این موضوع را به تو تبریک گفت.
ظاهرا از این بابت از علی ناراحت بودی، درسته؟ - خودتت می دانی که من علی ضیاء را از زمانی که «گزینه جوان» را اجرا می کرد دوست داشتم. وقتی این ماجرا اتفاق افتاد و مطلع شدم علی در برنامه اعلام کرده، ناراحتی ام از این نبود که چرا علی تبریک گفته، از این ناراحت بودم که وقتی من راجع به مسئله ای که در زندگی شخصی ام اتفاق افتاده صحبت نکرده ام، شاید به این معناست که نمی خواهم آن را رسانه ای کنم و یا حداقل ترجیح می دادم این موضوع در جای درست خودش و از طریق خودم اطلاع رسانی شود. ناراحتی من فقط همین بود.
نگاهت نسبت به آینده چطور است؟
- با تغییراتی که این اواخر در زندگی ام به وجود آمده، مثل به دنیا آمدن دختری که خدا بهم هدیه داده، نسبت به قبل در مورد آینده خیلی نگران تر هستم. من اصلا اینطوری نبودم، نگران داشتن و نداشتن نبودم اما الان دیگر یک مقدار ماجرا فرق دارد. آنهایی که بچه دارند می دانند که بچه غرور آدم را می شکند…
چطور؟
- به هر حال یکی به دنیا آمده که تو برای لبخندش حاضری هر کاری انجام بدی!
حرفی مانده که برایمان بگویی؟
- عجله ندارم، اما امیدوارم یک روزی اتفاقی که مد نظرم است در سینما برایم بیفتد و مجبور نشوم وداع تلخی با این حرفه داشته باشم. کاش مردم بازیگران سینما را انتخاب می کردند … متاسفانه نظر مردم در انتخاب بازیگران سینما کمرنگ است. متاسفانه روابط یک مقدار جای ضوابط را گرفته است که این موضوع دردناکی است. تو من را می شناسی و می دانی در این حرفه دوست و و رفیق زیادی ندارم، دروغ نمی گویم و از چیزی جز حق دفاع نمی کنم. یک مقدار دلم پر است و شاید حرفی بزنم که برای برخی ها خوشایند نباشد. بگذریم …
کتی پری بالاخره توانست عمارت "Park Hill" که زمانی با همسر سابقش راسل براند شریک بود را بفروشد
کتی پری بالاخره توانست عمارت "Park Hill" که زمانی با همسر سابقش راسل براند شریک بود را بفروشد. گفته می شود او از ماه آوریل آن را به مبلغ 6.925 میلیون دلار برای فروش گذاشته بود که سرانجام با تخفیف 1 میلیون دلار از این قیمت فروخته شد. او آن را قبلا به مبلغ 5.988 میلیون دلار خریداری کرده بود.
به گزارش پرشین وی این زوج مشهور که در دسامبر سال 2011 از یکدیگر طلاق گرفتند، تنها 14 ماه زندگی مشترکشان طول کشید و پیش از آن برای این عمارت تاریخی نقشه های زیادی کشیده بودند و از آن زمان تاکنون این عمارت خالی مانده بود.
کتی پری رسما در آوریل 2013 این خانه را برای فروش گذاشت ولی بعد برای جذب خریدار قیمت آن را کاهش داد.
گویا یک سلبریتی آلمانی و همسرش که به دنبال خانه ای در لس آنجلس هستند ، به گزارش پرشین وی این خانه نظرشان را جلب کرده است ، چرا که تمام اتاق خواب ها در یک طبقه واقع شده و به راحتی می توانند مراقب چهار فرزند کوچکشان باشند.
این عمارت سبک مدیترانه ای در سال 1921 ساخته شده و دارای دو طبقه است که نمای خوبی به شهر لس آنجلس و همچنین افق آسمان دارد.
شاید برایتان جالب باشد که بدانید برخی از چهره های مشهور با دیگر افراد مشهور هالیوودی نسبت فامیلی دارند، در زیر لیستی از این خویشاوندان هالیوودی را ملاحظه می کنید
پرشین وی: شاید برایتان جالب باشد که بدانید برخی از چهره های مشهور با دیگر افراد مشهور هالیوودی نسبت فامیلی دارند، در زیر لیستی از این خویشاوندان هالیوودی را ملاحظه می کنید:
این دو ستاره به طور اتفاقی صاحب یک نام فامیلی نیستند، جنی و ملیسا دختر عمو هستند. البته این دو تنها مک کارتی های دنیای هالیوود نیستند! لینت مک کارتی ، جوان مک کارتی و امی مک کارتی همگی دخترعموهای ملیسا هستند و هر سه آنها نیز حرفه بازیگری را دنبال می کنند.
این دو بازیگر که شباهت ظاهری با یکدیگر دارند، خویشاوند نزدیک هم هستند، به گزارش پرشین وی بدین معنی که اما رابرتز برادر زاده بازیگر مشهور جولیا رابرتز است. همین طور اریک رابرتز، برادر بزرگتر جولیا و پدرِ اما است.
3. درو باریمور و استیون اسپیلبرگ
می دانستید این ستاره ها با هم فامیلند
باریمور یکی از چهره های شناخته شده هالیوود است و جالب است، بدانید که کارگردان افسانه ای هالیوود یعنی اسپیلبرگ پدرخوانده درو باریمور است. در حقیقت اسپیلبرگ بود که اولین نقش کمتر شناخته شده درو را به وی پیشنهاد داد و پس از آن درو باریمور راه ترقی را طی کرد.
عده ای ممکن است بگویند وی بدون پدرخوانده قدرتمندش نمی توانست به شهرت برسد ولی عده زیادی معتقدند آقای اسپیلبرگ استعداد بازیگری وی را از همان سن کودکی کشف کرده است.
4. چارلی شین و امیلیو استیوز
این دو بازیگر مشهور هر دو یک پدر مشترک دارند، هر دو آنها پسران مارتین شین هستند. آنها از همان سنین کودکی تصمیم به بازیگری گرفتند و حتی در چندین فیلم با یکدیگر بازی کردند. بعدها چارلی که در کارش بیشتر ترقی پیدا کرده بود، سعی کرد از برادرش امیلیو فاصله بگیرد.
جالب است اکنون که شغل او در بی ثباتی قرار گرفته است، او تصمیم دارد با فامیلی اصلی شان یعنی استیوِز خوانده شود.
5. جسیکا کپشاو و استیون اسپیلبرگ
جسیکا کپشاو که در نقش دکتر اریزونا رابینز در فیلم Grey’s Anatomy ظاهر شد نیز دختر خوانده این کارگردان است. جسیکا همانند درو باریمور در کارش زیاد اوج نگرفت ولی او برای وارد شدن به این عرضه از پدرخوانده اش کمک نگرفته است و خودش به تنهایی در این شغل وارد شده است.
6. کیت میدلتون و گای ریتچی
اگرچه فاصله زیادی بین این دو است ولی به گزارش پرشین وی ملکه آینده انگلستان با همسر سابق مدونا یعنی گای ریتچی خویشاوند است.
همه چیز از آنجا شروع می شود که دیوید مارتینیو (1768-1726) و سارا میدوز با یکدیگر ازدواج می کنند و دو آنها دو پسر به نام های پیتر (گای ریتچی) و توماس (کیت میدلتون) داشتند، هر یک از این دو فرد از نوادگان بعدی این دو تن محسوب می شوند.
7. اریک رابرتز و جولیا رابرتز
بازیگر شوالیه تاریکی اریک رابرتز که بسیار شبیه به خواهرش است همیشه در سایه پر قدرت خواهر مشهورش باقی مانده است. همانند خانواده اسپیلبرگ، رابرتز ها نیز جایگاه خانوادگی در دنیای هالیوود برای خود دارند.
ستاره هایی همچون جورج کلونی، جولیا رابرتس، لئوناردو دیکاپریو و... همزادهایی در دنیای واقعی دارند که به صورت حرفه ای به عنوان فرد مشابه این ستاره ها فعالیت می کنند
پرشین وی: ستاره هایی همچون جورج کلونی، جولیا رابرتس، لئوناردو دیکاپریو و... همزادهایی در دنیای واقعی دارند که به صورت حرفه ای به عنوان فرد مشابه این ستاره ها فعالیت می کنند.
دنیرو تاکنون هشت بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده است و فقط یک بار در سال 1981 برای فیلم کلاسیکی به نام "Raging Bull" این جایزه را دریافت کرد. همسان دنیرو در عکس(چپ) یک فرد انگلیسی است که به عنوان یک شخص مشابه با سلبریتی فعالیت می کند.
اوپرا وینفری
ستاره های مشهور و همزادهای شگفت انگیز آنها
اوپرا وینفری مجری مشهور که در سال 1986 برای فیلم "The Color Purple" نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد. به گزارش پرشین وی عکس سمت (چپ) مربوط به شخصی به نام کارولین اهل داکوتای جنوبی است که بسیار به این ستاره شباهت دارد.
جورج کلونی
ستاره های مشهور و همزادهای شگفت انگیز آنها
جورج کلونی تاکنون نامزد دریافت 14 جایزه گلدن گلوب شده است. فرد سمت چپ فردی شبیه این ستاره و اهل اروپا است.
لئوناردو دیکاپریو
لئوناردو دیکاپریو در طول 20 سال سابقه در حرفه بازیگری تاکنون 10 بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده است و یک بار در سال 2005 برای بازی در فیلم "The Aviaor" این جایزه را دریافت کرد. شخص شبیه دیکاپریو در سمت چپ ، بازیگری به نام بن کورنیش اهل لس آنجلس است که در فیلم "Scary Movie 5" به عنوان لئو در فیلم ظاهر شد.
جولیا رابرتس
جولیا رابرتس امسال برای هشتمین بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شد و سه بار این جایزه را دریافت کرد. نفر سمت چپ خانمی هم شکل جولیا به نام الیشیا والش است.
جانی دپ
جانی دپ باوجود آنکه تاکنون 10 بار کاندید دریافت جایزه گلدن گلوب شده است ، یک بار در سال 2007 برای بازی در فیلم "Sweeney Todd" مجسمه سمبلیک گلدن گلوب را به خانه برد. نفر سمت چپ فردی به نام مایک اهل جزیره رود است.
برد پیت
بردپیت تاکنون 5 بار نامزد دریافت جایزه گلدن گلوب شده است ولی تنها یک بار برای فیلم "12 Monkeys" این جایزه را دریافت کرده است. نفر سمت چپ شخصی همشکل برد پیت با نام اریس اهل یونان است.
مصاحبه با رضا رویگری بعد از مرخص شدن از بیمارستان در منزلش ( فیلم ) + تصاویری جدید از رضا رویگری و همسرش ( تصاویر دیده شده از تماشا ، مربوط به یک ماه پیش است )
این بازیگر ۶۷ ساله سینمای ایران از سیزدهم دی ماه به دلیل آنچه عارضه مغزی نام بردهاند در بخش آی سی یو بیمارستان پارسیان بستری بود و به تازگی مرخص و در منزلش بستری شده است. او که تاکنون در بیش از هفتاد فیلم و سریال نقشآفرینی کرده، پیش از این عارضه مشغول بازی در سریال «معراجیها» بود.
رویگری که با سرود انقلابی «ایران ایران» شناخته شد و این نوایش همراه یک ملت انقلابی بود، تاکنون سه آلبوم موسیقی با نامهای «از عشق گفتن» و «غوغا» و «کازابلانکا» به بازار هنر عرضه کرده است. او علاوه بر خوانندگی، در حرفه نقاشی نیز فعال بوده و در سالهای اخیر در نمایشگاههایی در ایران و آمریکا، آثارش را به نمایش گذاشته است.
برنامه «هفت» این هفته، سراغ رویگری رفته و با او گفتوگوی کوتاهی داشت. شما میتوانید این گفتوگو را به همراه نوای «بشنو از نی» او که بر روی فیلم دلشکسته خوانده بود در «تابناک» ببینید.
زیور “آوای باران” با ” الهام چرخنده ” تفاوت های زیادی دارد، آن قدر زیاد که حتی در ذهن نمی توانی آنها را کنار هم تصور کنی، چه برسد به اینکه تصور کنی هر دوی آنها یک نفر هستند. این زیور را الهام بازی کرده است. چرا که برخلاف شخصیت پیچیده و خاکستری زیور، الهام از کاراکتری شفاف و ساده برخوردار و انرژی او به قدری زیاد است که شما را به خود جذب می کند.
بهانه این گفتگو، سریال آوای باران بود اما بحث در مورد فوت و فن کدبانوگری و آشپزی به قدری به درازا کشید که مجالی برای پرداخت به این سریال باقی نماند. با ما همراه باشید تا به رمز و راز خانه داری الهام چرخنده پی ببرید.
*فقط با پول نمی توان خانه زیبا داشت
به نظرم این جمله که پول، سلیقه می آورد، دیگر کلیشه ای شده است، چرا که تجربه ثابت کرده است بسیاری از افراد از ساده ترین چیزها، بهترین بهره را برای زیبایی خانه شان برده اند. گاهی اگر یک صندوقچه قدیمی در خانه ای سر جای خودش، درست قرار بگیرد و با یک پارچه یا وسیله ای تزئین شود، می تواند نگاه های بسیاری را جلب کند. در هر حال، به نظر من فردی در جامعه موفق است که از کمترین ها، بهترین بهره را ببرد. هر چند که بر این باورم که بسیاری از خانم های ما به قدری هنرمند هستند که بدون آنکه چیزی از معماری داخلی بدانند، معماری را با همه وجودشان درک می کنند و به بهترین شکل رنگ مبل، پرده و فرش شان را ست می کنند.
*در رسیدگی به امور خانه کم نمی گذارم
همواره به آراستگی خانه اهمیت زیادی می دهم و بر این باورم که خانه اگر پاکیزه باشد، افراد خانه آرامش بیشتری خواهند داشت. به همین دلیل همیشه با دقت و وسواس خاصی به امور خانه رسیدگی می کنم. اگر سر کار نباشم و فرصت کنم خودم به کارهای خانه رسیدگی می کنم. اگر شرایط مهیا نباشد، از فردی کمک می گیرم تا در کارهای خانه، کمک حالم باشد.
*همیشه خودم آشپزی می کنم
به نظرم صرف غذا، بهترین بهانه برای جمع کردن اعضای خانواده در کنار هم است. به همین دلیل همیشه سعی می کنم زمانی که در خانه حضور دارم، خودم غذا درست کنم، چون در این صورت هم به سلامت غذا مطمئن هستم و هم اینکه بچه ها فرصت پیدا می کنند تا در کنار اعضای خانواده شان غذا بخورند و دستپخت مادرشان را بچشند.
*دستپخت پسرم حرف ندارد
پسر بزرگم، شایان دستپخت بسیار خوبی دارد و گاهی اوقات که در خانه نیستم، دست به کار می شود و غذا درست می کند. انصافاً دستپخت بسیار خوبی دارد و اگر کسی آن را بخورد، باور نمی کند که دستپخت یک پسر ۱۵ ساله است. اگر حمل بر خودستایی نشود، فکر می کنم دستپخت او به مادرش رفته است.
*شیر به جای آب
اهمیت شیر در خانه ما تا حدی است که بچه ها وقتی تشنه شان می شود، به جای آب، شیر می خورند. این نوع تغذیه، باعث شده آنها قوی و سلامت باشند. نکته مهم در خانه ما این است که مصرف نوشابه کاملاً ممنوع است و کسی حتی از آن حرف نمی زند. چه برسد به آنکه بخواهد آن را بنوشد.
*برنامه ریزی، راز موفقیت زنان خانه دار
برخی از خانم های کارمند گله مند هستند که برخلاف زنان خانه دار فرصت چندانی برای رسیدگی به کارهای خانه ندارند. من تا حدی این موضوع را درک می کنم، چون خودم تجربه حضور در چنین شرایطی را دارم. البته شرایطی که من در آن قرار دارم، تا حدی متفاوت تر است، چون حرفه ما برخلاف سایر شغل ها، زمان مشخصی ندارد و خیلی اوقات علاوه بر روز، شب هم کار می کنیم. بنابراین زمانی که به خانه می آیم، واقعاً فرصت انجام کاری را پیدا نمی کنم اما خب با برنامه ریزی، تا حدودی این مشکل برطرف می شود و به کارهای خانه هم رسیدگی می کنم. به همین دلیل بر این باورم که اگر خانم ها، به ویژه آنهایی که کارمند هستند، اگر برنامه ریزی کنند و از دیگر اعضای خانواده هم کمک بگیرند، به راحتی می توانند از پس کار خانه بر آیند.
*مگر می شود از سالاد گذشت
بعضی ها وقتی اسم سالاد را می شنوند با خودشان فکر می کنند که برای صرف مرتب سالاد، حتماً باید رژیم داشته باشید. در حالی که من چنین تصوری ندارم و بر این باورم افرادی که به تناسب اندام و سلامتی شان اهمیت می دهند، نباید از سالاد به راحتی بگذرند و در کنار ناهار و شام باید حتماً سالاد میل کنند تا از این طریق، هم بخشی از معده شان را با سالاد پر و از تزریق کالری اضافه به بدن شان پرهیز کنند و هم اینکه از ویتامین های سرشار آن بهره ببرند.
*ورزش فراموش نشود
ورزش در جامعه شهری، یک نیاز اساسی به شمار می رود که نباید به راحتی از کنار آن عبور کند. به همین دلیل هر چقدر هم که فکر می کنیم سرمان شلوغ است نباید خودمان را از ورزش دور کنیم. من سال هاست که به ورزش والیبال می پردازم. این موضوع تاثیر زیادی روی تناسب اندام و سلامت من دارد.
*آوای باران، قصه جذابی دارد
سریال آوای باران، یک ملودرام خیلی خوب و قوی است. وقتی فیلمنامه را خواندم و در جریان نقش زیور قرار گرفتم، احساس کردم این نقش جای کار زیادی دارد و در قصه تاثیرگذار است. جالب تر اینکه قصه آوای باران اساساً در دو مقطع زمانی دهه ۷۰ و حال حاضر روایت می شود. بنابراین کاراکترها در هر دوره، ویژگی های متفاوتی دارند و ظاهرشان تغییر می کند.
*زیور، خاکستری است
نمی توان شخصیت زیور را مثبت یا منفی دانست؛ او در موقعیت هایی به خاطر دفاع از آرمان های خود، اقداماتی انجام می دهد که شاید برای دیگران منفی به نظر برسد اما در کل، زیور بیشتر یک شخصیت خاکستری است.
*پیشنهاد طلایی برای رژیم صبحگاهی
سال هاست که من صبحم را با مخلوط یک قاشق غذاخوری سرکه سیب، یک قاشق چایخوری عسل و مقدار کمی آبجوش شروع می کنم. این نوشیدنی باعث می شود شما ضمن کاهش وزن، از سلامتی هم برخوردار باشید.
خیلی از مردم کشور ما علاقه دارند که بدانند بازیگران و ستاره های مورد علاقه شان چند سال دارند و چه ماهی به دنیا آمده اند.
خیلی از مردم کشور ما علاقه دارند که بدانند بازیگران و ستاره های مورد علاقه شان چند سال دارند و چه ماهی به دنیا آمده اند و میزان تحصیلات شان چیست؟ این امر ذاتی است و حتی درگفت و گو هایی که پیش از این با برخی از بازیگران سینما و تلویزیون انجام دادیم آن ها هم این مسئله را تایید کرده و می گفتند خود نیز دردورانی که وارد این حرفه نشده بودند علاقه داشتند که بدانند بازیگر مورد علاقه شان چند ساله است.
شهرام حقیقت دوست او متولد ۲۷ اسفند ۱۳۵۱ در رشت و دانشآموختهٔ کارشناسی رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی می باشدشهرام حقیقت دوست بازیگری را از سال ۱۳۷۳ و با بازی در نمایش پسر کارون (امیر دژاکام، ۱۳۷۳) شروع کرد و با بازی در مجموعه تلویزیونی مهر خوبان (یوسف سیدمهدوی، ۱۳۷۴) به تلویزیون آمد. اولین تجربه سینمایی شهرام حقیقت دوست بازی در نقش کوتاهی در فیلم درخت گلابی (داریوش مهرجویی، ۱۳۷۶) است.بازی روان او در مجموعههای تلویزیونی و بخصوص در مجموعه خط قرمز (۱۳۷۹) نشان از تواناییهای او دارد.او مجرد است و این روزها با سریال «شاهگوش» میهمان شبکه نمایش خانگی است
لادن مستوفی مستوفی (متولد ۲۶ آبان در۱۳۵۱) واهل تنکابن است. او همسر شهرام اسدی (کارگردان) و خواهر لاله مستوفی (منشی صحنه) است. وی کار خود را با فیلم روز واقعه آغاز کرد و چند سال بعد پس از بازی در مجموعهٔ دوران سرکشی کمال تبریزی به شهرت رسید.او تحصیل در دانشگاه را به صورت نا تمام رها کرد و به رشته مورد علاقه ی خود یعنی بازیگری پرداخت.در چند سال اول ورودش به سینما بسیار کم کار بود به طوری که تا سال ۱۳۷۹ تنها در سه فیلم بازی کرده بود اما ازدواج با شهرام اسدی سبب شدد او در کارش مصمم تر شود و در فیلم های بیشتری ایفای نقش کند. ویژگی او جدیت خاصی است که حین بازیگری در جهره ی او می بینیم . لادن کسی است پس از گذشت سالها خود را مدیون آموزش های زنده یاد مهدی فتحی در روز واقعه می داند
ساره بیات ساره بیات متولد ۱۵ فروردین ۱۳۵۱ در تهران است.او بعد از اخذ مدرک بازیگری از موسسه "کارنامه" به مجموعه یک مشت پر عقاب دعوت شد و بعد از اتمام آن با فیلم سینمایی مقلد شیطان وارد سینما شد که با بازی در این کار نیز نامزد دریافت جایزه هم شد.بیات خرس نقرهای بهترین بازیگر زن بطور مشترک با لیلا حاتمی و سارینا فرهادی از جشنواره فیلم برلین (۲۰۱۰) برای جدایی نادر از سیمین به دست آورد. این بازیگر مجرد سینما وتلویزیون فیلم سینمایی محمدص را آماده اکران دارد.
لیلا حاتمی لیلا حاتمی(متولد ۹ مهر سال ۱۳۵۱در تهران) و همسرعلی مصفا، بازیگر و کارگردان سینما، میباشد. پدرش علی حاتمی، کارگردان سرشناس سینمای ایران، و مادرش زری خوشکام، هنرپیشه سینما، بود. او در رشتهٔ ریاضی فیزیک در تهران دیپلم گرفت. برای ادامهٔ تحصیل به لوزان سوئیس رفت. در دانشگاه پلی تکنیک در رشتهٔ مهندسی برق شروع به تحصیل کرد. تحصیل در این رشته را پس از دو سال نیمه کاره رها کرد و به دانشگاه لوزان، سوئیس رفت و آنجا ادبیات فرانسه خواند. به علت بیماری پدرش در ۱۳۷۵ تحصیل را نیمهکاره رها کرد و به ایران بازگشت. او با کسب چندین جایزه ازجشنواره های داخلی و خارجی موفق ترین بازیگر ایرانی از لحاظ تعداد جوایز میباشد.آن ها دو فرزند به نام های مانی و عسل دارند.لیلا حاتمیهمچنین به پنج زبان انگلیسی و فرانسه و فارسی و آلمانی و ایتالیایی صحبت می کند.
رامبد شکرابی رامبد شکرابی (متولد ۱۳۵۱ در تهران) بازیگر سینما و تلویزیون ایرانی است.همسر او حدیث فولادوند است. وی دیپلم ریاضی فیزیک دارد و برادر مهرداد شکرابی (گریمور) است ، شکرابی با فیلم ترانزیت به سینما آمد و موفق شد که خود را مطرح کند اما فیلمهای بعدی اش چنگی به دل نزد اما شکرابی شاید با بازی در فیلم مرسدس بود که دوباره دیده شد. در تلویزیون و در مجموعه تلویزیونی داستان یک شهر (سری اول) محبوب شد. با بازی در یک قسمت از مجموعه تلویزیون باران عشق توانایی های خود را به رخ همگان کشید. اما همچنان در زمینه سینما بازی مطرحی ارائه نکرده است
شبنم مقدمی او متولد ۱۳۵۱ در تهران است. وی دارای مدرک کارشناسی ادبیات فارسی و دانش آموخته آموزشگاه آزاد بازیگری امین تارخ است. او فعالیت خود در رادیو را در سال ۷۷با اجرای برنامه "خانه ی کاغذی" به کارگردانی شهرام کرمی آغاز کرد .وی به موازات فعالیت های رادیویی خود کار بازیگری در سینما را با فیلم "زخمی" (کامران قدکچیان، ۱۳۷۷)آغاز نمود و تا کنون در فیلم های از "صمیم قلب" (بهرام کاظمی، ۱۳۷۹)، به نام پدر(ابراهیم حاتمی کیا، ۱۳۸۴)، "پاداش سکوت"(مازیار میری، ۱۳۸۵) و "فرزند خاک"(محمد علی آهنگر، ۱۳۸۵) نقش آفرینی کرده است.مقدمی فیلم های «گس»و«امروز» را نوبت اکران دارد.
فلامک جنیدی فلامک جنیدی، متولد سال ۱۳۵۱، پدرش مشهدی است. دو خواهر و یک برادر دارد. سوم دبیرستان بود که تصمیم گرفت بازیگر شود. در دانشگاه نمایشنامه نویسی خوانده است. اولین باری که مردم با چهره او آشنا شدند ایفای نقش در «جنگ ۷۷» بود و پس از آن «ببخشید شما»، «جایزه بزرگ»، «بدون شرح»، «شب های برره» و... او با رامین ناصر نصیر، هم دانشگاهی بود و توسط وی به مهران مدیری معرفی شد. فلامک جنیدی طی سال های اخیر یک پای ثابت مجموعه های طنز بوده است.او این روزها با سریال«شوخی کردم» مهرام مدیری میهمان شبکه نمایش خانگی است.
هدیه تهرانی هدیه تهرانی متولد ۴ تیر سال ۱۳۵۱بازیگر سینمای ایران است. وی همچنین در زمینه عکاسی و ورزش تای چی چوان فعالیت دارد. او برنده دو سیمرغ بلورین از جشنواره فیلم فجر میباشد. هدیه تهرانی در شهریور ۱۳۹۲ به سمت نایب رئیس بانوان کمیته تای چی چوان منصوب شد. وی سابقه مربیگری این رشته ورزشی را دارد. مسعود کیمیایی او را برای فیلم سلطان انتخاب کرد و هدیه تهرانی وارد سینمای حرفهای شد. بازیهای راحت و روان او در فیلمهای غریبانه و به خصوص شوکران تحسین منتقدان را برانگیخت. یکی از بهترین نقش آفرینیاش که منجر به دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر و تندیس زرین جشن خانه سینما شد و تحسین نویسندگان و منتقدان را در پی داشت، بازی بیادماندنی او در چهارشنبه سوری بود.تهرانی مجرد است.
پارسا پیرورزفر پارسا پیروزفر متولد ۲۲ شهریور ۱۳۵۱ است. در طی سالهای ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۹ هنگامی که در مدرسه به تحصیل مشغول بود، همزمان به طراحی کامیک استریپ و طرحهای گرافیکی پرداخت که هرگز آنها را انتشار نداد. سال ۱۳۶۹ در رشته ریاضی فیزیک از دبیرستان فارغالتحصیل و در سال ۱۳۷۰ در دانشگاه هنرهای زیبای تهران در رشته نقاشی به تحصیل مشغول شد.وی همان زمان در دانشگاههای مختلف به روی صحنه رفت و سال ۱۳۷۲ در اولین نقش سینمایی اش، در نقش کوتاهی در فیلم پری ساخته داریوش مهرجویی حضور پیدا کرد. در سال ۱۳۷۴ دوره بازیگری را در موسسه هنرهای نمایشی استاد سمندریان پشت سر گذاشته و در سال ۱۳۸۰ نمایش هنر اثر یاسمینا رضا را به روی صحنه برد. در طی سالهای ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۴ در موسسه فرهنگی هنری کارنامه و دانشگاه علامه طباطبائی و همچنین در سال ۱۳۸۶ در موسسه فیلم سازی هیلاج به تدریس بازیگری پرداخت. او سرانجام در سال ۱۳۸۲ پس از ده سال، مزد زحماتش را برای بازی بسیار زیبایش در فیلم «مهمان مامان» از هشتمین جشن خانه سینما دریافت کرد. وی از زمان فارغالتحصیل شدن از دبیرستان تا کنون در زمینههای مختلفی از جمله گرافیک و تصویرسازی، مجسمه سازی، ساختن بنرهای تبلیغاتی، دوبله و همچنین شرکت در نمایشنامههای رادیویی تجربه کسب کردهاست. وی همچنین در تعدادی نمایش ویژه کودکان به صورت نوار کاست نیز همکاری داشتهاست.مهم ترین اثر پیروز فر سریال«درپناه تو» بود که سبب شهرتش در میان مردم شد.
امین زندگانی او در ۵ شهریور سال ۱۳۵۱ در خانوادهای هنرمند و آشنا با موسیقی در تهران متولد شد. پدرش، سیاوش زندگانی، از اساتید برتر موسیقی بود که در سال۱۳۸۲جمع صمیمی خانواده را ترک گفته و به دیار باقی شتافت. امین به فراگیری نواختن (فلوت) و نیز (گیتار) پرداخت وهم اکنون نیز به عنوان یکی از خوانندگان گروه"هفت" فعالیت می کند.او سال ۱۳۷۰ با ورود به دانشگاه هنر و تحصیل در رشته تئاتر وارد عرصهٔ هنر شد .همسر او الیکا عبدالرزاقی است.زندگانی فیلم «فصل فراموشی فریبا» را نوبت اکران دارد.
ژاله صامتی صامتی متولد ۱۴ فروردین ماه سال ۱۳۵۱ در تهران است، وی فارغالتحصیل رشته تئاتر از دانشکده هنر می باشد فعالیت هنری خود را با حضور کوتاه در فیلم «دت یعنی دختر» به کارگردانی ابوالفضل جلیلی آغاز کرد و پس از آن در سال ۱۳۷۳ به عنوان بازیگر نقش اول فیلم «دشت ارغوانی» به کارگردانی نادر مقدس انتخاب شد. او فعالیت حرفه ای را با بازی در فیلمهای سینمایی «سایه به سایه»، «از جنوب تا شمال»، «خفاش»، «آخرین نبرد»، «فرار مرگبار» و «مربای شیرین» در پی گرفت. وی همچنین در مجموعههای تلویزیونی متعددی از جمله «یحیی و گلابتون»، «سفر به سرزمین ملائک»، «هتل»، «فکر پلید»، «مجتمع فرخ و فرج»، «آژانس دوستی» و «ضدگلوله» حضور داشته است.
امیرحسین صدیق امیرحسین صدیق زاده ۸ آبان ۱۳۵۱ خورشیدی در نیشابور، بازیگر تئاتر سینما و تلویزیون ایران است وی پدرش علی صدیق را زمانی که ۷ سال بیشتر نداشت در سانحه تصادف رانندگی از دست داد. اوج درخشش او در شماری از ساختههای مرضیه برومند کارگردان مشهور ایرانی بوده است. او توانست در این آثار توانائی خود را بروز بدهد که انصافاً هم از پس چند نقش کاملاً متفاوت به خوبی برآمد. بهخصوص در مجموعههای زی زی گولو، خودرو تهران ۱۱، هتل، مربای شیرین و...
شقایق فراهانی او متولد ۲ مرداد۱۳۵۱ در تهران فرزند بهزاد فراهانی و فهیمه رحیمنیا، و خواهر گلشیفته فراهانی، بازیگران سینما و تلویزیون است.از کودکی همراه پدر و مادرش (بهزاد فراهانی و فهیمه رحیمی نیا) به بازی در تئاتر پرداخت.با حضوری کوتاه در فیلم « لیلا » به سینما آمد اما تنها در فیلم « چتری برای دو نفر » توانست توانایی های خود را به نمایش بگذارد.فراهانی یک پسر ۲۱ ساله دارد.
نیلوفر خوشخلق نیلوفر خوشخُلق متولد ۱۳۵۱ بازیگر ایرانی و همسر امین حیایی است.او همسر امین حیایی و دارای فرزندی به نام دارا هستند. او تاکنون در فیلم های بوی بهشت، به آهستگی، سنگ، کاغذ، قیچی، دایره زنگی، قفس طلایی و قلادههای طلاوسریال های روزگار جوانی وکلاه پهلوی بازی کرده است.
انگار یک جورهایی عادت شده، از آن عادت هایی که باید هنگام تماشای هر فیلم و سریالی و با هر میزان گستردگی و اهمیتی راغش را گرفت؛ نمایش یک صنف و شغل خاص در موقعیتی خاص تر و فردا روز، اعتراض گسترده برای دفاع از حرمتشان و احتمالا آبروی بر باد رفته شان.
مجله همشهری جوان: انگار یک جورهایی عادت شده، از آن عادت هایی که باید هنگام تماشای هر فیلم و سریالی و با هر میزان گستردگی و اهمیتی راغش را گرفت؛ نمایش یک صنف و شغل خاص در موقعیتی خاص تر و فردا روز، اعتراض گسترده آدم های حاضر در صحنه و متعهدی که – دیده و ندیده – به میدان آمده اند برای دفاع از حرمتشان و احتمالا آبروی بر باد رفته شان. فرقی هم ندارد که مسئله، سر زدن یک کار خلاف باشد یا یک دیالوگ چند ثانیه ای بی اهمیتی در یک فیلم 90 دقیقه ای.
مهم این است که بهشان برخورده و احساس وظیفه می کنند که دست روی دست نگذارند. اینجوری هم صدایشان را به گوش «مسئولان امر» می رسانندو هم برای مدتی سر زبان ها می افتند. از این دست اتفاق ها و عادت ها در حافظه تاریخی مان کم نبوده و نیست.
قصه اش سر درازی دارد و هر بار به شکلی بروز می کند؛ یک بار در قالب تجمع اعتراض آمیز و تحصن، یک بار در فرمت بیانیه و گفتگوهای تند خبری (مدت هاست که با توجه به سهولت و دسترسی فراوان، اقبال به شکل دوم، یعنی بیانیه دادتن، کمپین راه انداختن و شکایت کشی از راه سایت های خبری اقبال بیشتری دارد).
مهم این است که «اعتراض» همیشه هست و از بین نمی رود، فقط از فیلم و سریالی به محصولی دیگر منتقل می شود! در این صفحه به مهمترین اعتراض هایی می پردازیم که در این سال ها با آنها مواجه بوده ایم. البته حواسمان هست که گاهی معترضان «حق» داشته اند و برای این حق کوتاه نیامده اند، گاهی هم برعکس. راستی، حساب اعتراض های پرطمطراق و - معمولا - پردامنه سیاسی را هم از این جمع جدا کرده ایم.
1376؛ آژانس شیشه ای؛ ابراهیم حاتمی کیا
علت: مامور دست و پا چلفتی نیروی انتظامی در همان آغاز فیلم، هم تفنگش را به راحتی از دست می داد و هم به شکل بدی روی زمین می خورد. نیروی انتظامی برای این صحنه، نسبت به فیلم اعتراض داشت و می گفت باید اصلاح شود (البته شایعه شده بود که مسئله اصلی پلیس به قبل از اینها برمی گردد و به هنگام ساخت فیلم و ندادن خودروهای پلیس مربوط می شود.)
نتیجه: یک ماه بعد این شکایت پس گرفته شد و حتی فرمانده وقت نیروی انتظامی از فیلم تقدیر کرد. بعد از این ماجراها نیروی انتظامی با تشکیل موسسه هنری جداگانه ای هم خودش وارد عرصه فیلمسازی شد و به این ترتیب، در برهه های مختلف، جلوی برخی شکایت ها و اعتراض ها را از سرمنشأ آن گرفت (تصویب فیلمنامه و تخصیص امکانات و بودجه).
1377؛ شوکران؛ بهروز افخمی
علت: هدیه تهرانی، اغواگری پرستار شوکران (سیما ریاحی) را به بهترین شکل بازی کرد و خب پرستاران برآشفتند و در اقدامی بی سابقه، جلوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تحصن کردند و چند شب را در میدان بهارستان به صبح رساندند. پوشش تلویزیونی و روزنامه ای این قضیه، آتش التهاب را تندتر کرد. این اعتراض را باید نقطه عطفی در تاریخ اعتراض ها دانست؛ هم شکایت صنفی (غیرسیاسی) را به کف خیابان ها کشید و هم عامل موثری شد برای فروش بالای فیلم (به حدی که بعدها مورد تقلید قرار گرفت!)
نتیجه: با ریش سفیدی و برگزاری یک جلسه مشترک در حوزه هنری، قضیه فیصله پیدا کرد. شوکران نشان داد که اعتراض و شکایت رسانه ای، فروش هر فیلمی را تکان می دهد و ضمنا باید پرستاران و پزشکان را هم پای ثابت اغلب این نوع اعتراض ها دانست.
1383؛ بانویی دیگر ؛ سیروس مقدم
علت: در آن سال ها موجی تلویزیونی راه افتاده بود درباره زن دوم. نقطه اوج آن موج، همین سریال سیروس مقدم بود که زن اول، می افتاد دنبال خواستگاری برای شوهرش که زن دوم بگیرد و الخ. آیا می شود بانوان به این موج خانمان برانداز و تهدیدآمیز اعتراض نکنند؟ آیا می شود تلفن های روابط عمومی صدا و سیما نسوزد؟ آیا می شود به طعنه های حین تماشای فیلم، واکنشی نشان نداد؟ خیر!
نتیجه: بیشتر تماشای فیلم در خانه ها ممنوع و سانسور شد تا در تلویزیون، البته همه دلشان می خواست ببینند ته اش چه می شود! این اعتراض کاملا خودجوش و زنانه، عیش این نوع قصه ها را منغص کرد.
1383؛ نقطه چین ؛ مهران مدیری
علت: مدیری و نویسندگانش تا قبل از شب های برره که شمایل اخلاق ناپسند ایرانی را در یک جغرافیا جمع کردند. طعنه های بسیاری به مسائل روزمره جامعه می زدند و با پشتوانه حمایت مدیران تلویزیون، پیه همه چیز را به تنشان می مالیدند. یکی اش همین ماجرای روزه سیاسی و اعتراضات آن زمان که توسط بامشاد (رضا شفیعی جم) به سخره گرفته شد و اعتراض های گسترده ای در پی داشت.
نتیجه: طبیعی بود که چیزی نشود ولی از آن جهت مهم بود که برخلاف اعتراضات سیاسی مرسوم (حتی در این سال ها)، به خیابان کشیده نشد و در حد حرف و نقد و اعتراض روزنه ای باقی ماند.
1384؛ او یک فرشته بود ؛ علیرضا افخمی
علت: وکیلان (طبیعتا نه همه شان؛ برخی از وکلا) شخصیت آقای سرابی را تحمل نکردند. او شیطان اصلی و نهایی فیلم بود و تاثیر زیادی هم روی مخاطبان سریال های رمضانی داشت.
نتیجه: به دلیل ساختار معمایی فیلم، وقتی همه چیز برملا شد و اعتراضات بالا گرفت که سریال به پایان رسیده بود. در بازپخش هم کسی به این اعتراضات وقعی ننهاد.
1386؛ میوه ممنوعه؛ حسن فتحی
علت: سریال های تلویزیونی در صدر توجه و محبوبیت بودند و اعتراض ها به کوچکترین اتفاقات، از دید رسانه ای دور نمی ماند؛ حالا می خواهد شرکت ارتباطات سیار باشد که به برخورد هانیه توسلی با آنتن موبایلش معترض بود (!) یا سردفترداران باشندکه به اتهام زدوبندبازی شکایت داشتند.
نتیجه: با توجه به اقبال گسترده به این سریال، اتفاق خاصی نیفتاد (البته گویا پایان فیلم به دلیل اعتراض داخلی تلویزیونی ها و برخی منتقدان تغییرات اندکی داشت) ولی نشان داد که کسب شهرت هم می تواند عاملی برای اعتراض به فیلم ها و سریال های پرمخاطب باشد.
1386؛ اغما ؛ سیروس مقدم
علت: تعدادی از پزشکان به عدم رعایت مسائل فنی پزشکی شکایت داشتند و کمیسیونبهداشت مجلس هم نسبت به شخصیت پردازی پزشک فیلم که باعث سلب اعتماد مردم می شود، معترض بود.
نتیجه: سریال های رمضانی به دلیل ساخت روزانه، قابل تغییر بودند ولی مقدم (با توجه به سابقه چنین اعتراضات کوچک اما تاثیرگذاری در زمان پخش سریال نرگس)، آنقدر پزشک خوب و کاردان در فیلم قرار داده بود که راه دررویی برای این نوع اعتراضات داشته باشد. ضمنا، پخش فشرده سریال، اجازه قدرت نمایی بیشتر به اساتید نداد.
1386؛ حلقه سبز ؛ ابراهیمی حاتمی کیا
علت: داستان فیلم را یادتان هست؟ یک عقب مانده ذهنی که دچار مرگ مغزی شده بود ولی روح سرگردانش دنبال کسی می گشت که قلبش را به او اهدا کند. قصه حاتمی کیا از دو وجه مورد اعتراض قرار گرفت؛ یکی اشتباهات پزشکی موجوددر فیلم، یکی هم از طرف «انجمن پیوند اعضا» که مدعی بود آمار اهدای عضو پس از نمایش این سریال پایین آمده.
نتیجه: برای اولی، جوابیه بلندبالایی از طرف عوامل سریال (گویا به قلم خود حاتمی کیا) در روزنامه همشهری منتشر شد و تا مدت ها محل بحث قرار گرفت. دومی هم که هیچی! گذر زمان همه چیز را حل می کند.
1387؛ مرد هزار چهره ؛ مهران مدیری
علت: مسعود شصتچی که کلا آدم اشتباهی بود و در موقعیت های اشتباهی هم قرار می گرفت، کارمند بایگانی اداره ثبت احوال شیراز بود و خب چه انتظاری دارید؟ با اینکه جانمایه اصلی سریال، قرار دادن نقش اولش در صنف ها وشغل های مختلف و بهره برداری کمیک از آن بود (و دقیقا به همین دلیل از نظر شکایت و اعتراض، رکورددار است)، ولی این دلیل نمی شودکه پس از تعطیلات نوروز، کارمندان اداره مذکور اعتراض نکنند. آنها هم شکایتشان را رسانه ای کردندو هم پای دادگاه را وسط کشیدندو تقاضای دو میلیارد تومان خسارت معنوی کردند. همشهری جوان خودمان هم در همان ایام سراغ شاکیان رفت و با تیترهایی مثل «اگر دستم به مدیری برسد، 7 تا تیر بهش می زنم» و «گفتند شکایت تان را پیگیری نکنید» ماجرا را پوشش داد.
نتیجه: کسی نمی داند که اصلا دادگاهی برای این شکایت تشکیل شد یا در همان حد حرف باقی ماند. تلویزیون هم از این عدد و رقم ها به کسی نمی دهد (اصولات شکایت از تلویزیون خیلی راه به جایی نمی برد!) مرد دو هزار چهره سال بعد نیز روی آنتن رفت و البته به شغل مورد نظر نپرداخت.
1388؛ مرد دو هزار چهره ؛ مهران مدیری
علت: باز هم شصتچی در صنف ها و محیط هایی قرار می گرفت که جایش آنجا نبود! هر چند این بار سعی شده بیشتر جانب احتیاط رعایت شود و حوزه های کم دردسر سوژه شود ولی شوخی با روشنفکران کار خودش را کرد. اعتراض به چند نقد تند و تیز در روزنامه ها محدود شد و جوابیه ای هم از جانب یکی از نویسندگان منتشر شد. همین!
نتیجه: چیزی نشد! همه آنچه هم که در بالا خواندید، برای پس از تعطیلات نوروزی و پس از اتمام سریال بود.
1389؛ به کجا چنین شتابان ؛ ابوالقاسم طالبی
علت: بازپرس ویژه قتل تهران با انتقاد از اهانت به قضات گفت که حتما شکایتی تنظیم می کند. چرا؟ «چون در صحنه بازرسی از شرکت، فردی که متهم به کلاهبرداری بود با این دیالوگ که «قاضی فس فس کرد» قضاوت را در رسیدگی سریع به پرونده ها مورد انتقاد قرار داد و ادامه گفتگوی این مامور انتظامی با رئیس تیم عملیاتی، موارد دیگری را نیز درخصوص قضات مطرح کردکه قابل پیگیری است.»
نتیجه: طبیعتا چیزی نشد!
1389؛ در مسیر زاینده رود ؛ حسن فتحی
علت: هر چند خود سریال برای فتحی دستاورد چندانی نداشت ولی اعتراض ها به لهجه اصفهانی بازیگران، سریال را سر زبان ها انداخت. خیلی ها هم متوجه نشدندکه چرا باید این اعتراض ساده این همه رسانه ای شود و تیم سازنده را به دردسر بیندازد. آن هم تیمی که سختی ساخت سریال فشرده در اصفهان را جایگزین کار در پایتخت کرده بود و می خواست ایده جدیدی در ساخت سریال خارج از پایتخت رو کند.
نتیجه: کار به بیانیه دادن توسط تیم سازنده و عذرخواهی از مردم اصفهان هم کشید و فتحی هم از این همه انتقاد تند غیرمنصفانه گلایه کرد.
92 و 1390؛ پایتخت ؛ سیروس مقدم
علت: لهجه مازنی بازیگران و شخصیت های پردردسر شمالی سوژه اعتراض بودند. هر چند به دلیل داستان شیرین و دوست داشتنی، حفظ شأن و نمایش محبت و سادگی شمالی ها در جای جای قصه، تعطیلات نوروزی و تعطیلی رسانه ها، اعتراضات چندان گسترده نشد ولی بد نیست بدانید که سایت های خبری شمالی، برخی نمایندگان استان مازندران، جمعی از حقوقدانان مازندرانی و حتی معاون سیاسی و امنیتی وقت استانداری مازندران خواستار توقف پخش فیلم و عذرخواهی از مردم شریف مازندران شدند.
تلویزیونی ها هم کار جدیدی یاد گرفتند و در برنامه های خاصی قبل از پخش سریال، میکروفونشان را به میان شمالی ها می بردند و از آنها می خواستند که سریال را تایید کنند.
نتیجه: این شکایت ها در حد همین حرف و خودنمایی باقی ماند و از سازندگان پایتخت 2 در مرکز آن اعتراض های پوشالی، استقبال هم شد. هر چند در سری دوم، لهجه های اغراق شده برخی را اذیت کرد ولی کار به بیانیه و اینها نرسید!
1391؛ خداحافظ بچه ؛ علیرضا افخمی
علت: دزدیدن ساده و سردستی بچه از شیرخوارگاه و نمانیش شرایط فرزند خواندگی، باعث واکنش و صدور بیانیه رسمی سازمان بهزیستی شد. البته آنها در بخش دوم، بیشتر نسبت به اطلاعات غلط مطرح شده در سریال معترض بودند. نظام پرستاری هم نسبت به نمایش برخی صحنه ها اعتراض کرد.
نتیجه: اتفاق خاصی نیفتاد.
1392؛ پژمان ؛ سروش صحت
علت: شما یک فوتبالیست را با همه خنگی ها، بی سوادی ها، توهم ها و اشتباهات سوژه کنی و برخی اهالی فوتبال اعتراض نکنند؟ اصلا شدنی نیست! هر چند به دلیل وجود بازیکنان فوتبال در نقش های اصلی، روایت کم نقص و خاص کردن قصه و از همه مهمتر، سیب زمینی بودن نسبی حوزه ورزش، اعتراض ها به یکی دو مصاحبه بی جان محدود شود. در نهایت نیما نکیسا، خداداد عزیزی و مسئولانی چون رئیس کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال (هوشنگ نصیرزاده) نسبت به برخی اتفاقات مطرح شده در پژمان اعتراض کردند.
نتیجه: هیچی نشد و قسمت آخرش به سلامت روی آنتن رفت! اصولا حوزه ورزش با جنبه ترین حوزه در همه این سالیان بوده؛ ورزش و مردم و نود به عنوان پرقدمت ترین و جنجالی ترین برنامه های تلویزیون همچنان روی آنتن اند؛ مثل پژمان.
«برادلي كوپر» ، «مت ديمون» ، «چنينگ تيتوم» ، «رايان رينولدز» ، «برد پيت» و «جورج كلوني» (2 بار) به عنوان جذاب ترين مردان سال از نظر مجله پيپل معرفي شده اند.
مجله سرگرمي «پيپل» (People) در جديدترين گزارش ساليانه خود ، عنوانجذاب ترين مرد سالرا به «آدام لوين» خواننده گروه «مارون 5» (Maroon 5) داد.
مجله پيپل در اين گزارش خود آورده : به عنوان يك خواننده و آهنگساز «آدام لوين» فانتزي هاي لازم براي دريافت جوايز «گرمي» را دارد. اين چهره 34 ساله سالهاي گذشته دركنار چهره هاي معروفي همچون «چنينگ تيتوم» و «برادلي كوپر» نامزد دريافت اين عنوان بوده است.
«لوين» علاوه بر حضور موفق در عرصه موسيقي (داور مسابقه Vioce) يكي از چهره هاي كمتر شناخته شده در عرصه سينما هم بوده است كه نمونه آن بازي در فيلم «ايي تي : موجود فرازميني» ساخته «استيون اسپيلبرگ» بوده است.
گفتني است «برادلي كوپر» ، «مت ديمون» ، «چنينگ تيتوم» ، «رايان رينولدز» ، «برد پيت» و «جورج كلوني» (2 بار) به عنوانجذاب ترين مردان سالاز نظر مجله پيپل معرفي شده اند.
تصاویری ازرویا تیموریان، بازیگر سینما را که ظاهراً وجه زنانه خود را فراموش کرده و در لباس مردانه با موهایی تراشیده جلوی دوربین ظاهر شده، در ادامه مطلب ببینید.
تیموریاناین ظاهر عجیب را برای نقشآفرینی در یک فیلم سینمایی به نام شیفتگی انتخاب کرده که در روند داستانی آن پس از آشنایی با یک موزیسین جوان به نام غوغا و کمک به او برای رفع گرفتاریاش، خود نیز دچار دگردیسی میشود.
ابولفضل پورعربکه مدت هاست جلوی دوربینهای خبری ظاهر نشده بود، در یک جمع عمومی حضور پیدا کرد. حضوری که نشان میداد ستاره سالهای نه چندان دور سینمای ایران، سرحالتر از گذشته به روزهای آینده نگاه امیدوارانهای دارد.
آقای سوپر استار برای اولین بار به یک کنسرت موسیقی رفت. کنسرت موسیقی پاپ که خوانندهای مثل محسن یگانه صحنه گردان آن است. کنسرتی که در بین کنسرتهای پاپ به عنوان پرمخاطبترین اجرا مشهور است و مخاطبین زیادی برای دیدن اجرای جذاب محسن یگانه به سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران رفته بودند.
اواسط کنسرت پنجم آبان یگانه بود که آقای نابغه،پورعربرا به حضار معرفی کرد و طرفدارانش را از حضور او در سالن باخبر کرد. همین موضوع کافی بود که سالن به مرز انفجار برسد و برای دقایقی همه محو تشویق پورعرب شوند. شدت تشویقهای طرفداران یگانه آنقدر زیاد بود که صدا به صدا نمیرسید! آقای سوپر استار، با تواضع همیشگی خود پاهای خود را ستون کرد و به احترام حضار در سالن سر تعظیم فرود آورد.
کنسرت تمام شد، مهمانان ویژه کنسرت به بک استیج رفتند تا با محسن یگانه به خوش و بش بپردازند.پورعرباما تمام وقت خود را در بک استیج مشغول عکس انداختن با آدمهایی بود که روزگاری با فیلمهای او زندگی کردهاند و امروز با خاطرات آقای سوپر استار روزگار میگذرانند. نکته جالب مردم داری پورعرب بود. امکان داشت کسی سر میز پورعرب برود و او به نشانه احترام بلند نشود.
وقتی هم کهپورعرب به همراه پوریا (پسرش)عزم خروج از سالن را داشت، علی رغم بارش شدید باران، آقای سوپراستار خیلی متین و موقر به ابراز احساس هوادارانش پاسخ میگفت و با تک تک آنها عکس یادگاری میانداخت. این یعنی او هنوز هم محبوب است، ستارهای که هنوز در یاد و خاطره مردم مانده و با تواضع مثال زدنی خود حرفهای ناگفته زیادی را فریاد میزند.
مراسم یادبود مرحومژیلا مهرجوییساعاتی پیش در خانه هنرمندان با استقبال فراوان سینماگران و مردم برگزار شد. مراسمی که سرشار از غم و اندوه هنرمندان و دوستانژیلا مهرجوییبود و با سخنان تندداریوش مهرجوییهمراه شد که با عصبانیت از شرایط روز گله کرد.
داریوش مهرجویی، رخشان بنی اعتماد،لیلا حاتمی، محمود کلاری، جعفر پناهی، هایده صفی یاری، نیکی کریمی، علی مصفا، مهتاب کرامتی، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، همایون ارشادی،گوهر خیراندیش،فریار جواهریان،فرشته طائرپور،ابولحسن داوودی،آزیتا حاجیان، حسن حسندوست، مانی حقیقی، رضا درمیشیان، امین حیایی، نظام الدین کیایی،هارون یشایایی،مسعود رایگان، پرویز پورحسینی،جهانگبر کوثری، پرویز نوری، وحیده محمدی فر، ملک جهان خزاعی، محسن شاه ابراهیمی، امیرحسین قدسی، حسن توکل نیا، امیر علی دانایی، امیر حسین قدسی، غلامحسن نامی، مونا زندی حقیقی و...از جمله حاضران در این مراسم بودند.