تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
بیانسه نولز و همسرش جی زی در لیست مجله فوربس به عنوان پردرآمدترین زوج سلبریتی در سال 2013 شناخته شدند
بیانسه نولز و همسرش جی زی در لیست مجله فوربس به عنوان پردرآمدترین زوج سلبریتی در سال 2013 شناخته شدند.
به گزارش نیک صالحی این خواننده و شوهر رپرش برای دومین سال متوالی به عنوان پردرآمدترین ها انتخاب شده و با یکدیگر در عرض یک سال ، از ژوئن 2012 تا ژوئن 2013 توانستند مبلغ هنگفت 95 میلیون دلار کسب درآمد کنند.
این زوج با برگزاری تورهای زوجی، تجارت و معاملات دیگر توانستند 17 میلیون بیشتر از سال گذشته به دست آورند. جی زی با همکاری کانیه وست در تور جهانی خود هر شب 1.4 میلیون دلار به دست آورند و در عین حال بیانسه که به خاطر به دنیا آمدن دخترش بلو آی وی در ژانویه 2012 وقفه در کارش ایجاد شد ، به ازای هر شب اجرا در کنسرت هایش در تور جهانی "خانم کارتر" 2 میلیون دلار درآمد داشت.
درآمد این زوج 15 میلیون بیشتر از سوپرمدل گیزل باندچان و شوهر فوتبالیستش تام بردی بود که به عنوان دومین زوج پردرآمد سال 2013 انتخاب شدند.
آنجلینا جولی و برد پیت نیز با وجود آنکه صاحب تجارت بزرگی نیستند، ولی به گزارش نیک صالحی 50 میلیون در عرض یک سال به دست آوردند و در ردیف سوم این لیست واقع شدند. آن دو بیشتر این درآمد را از بازی در فیلم به دست آوردند و در عین حال گفته می شود برد پیت با حضور در یکی از تبلیغات خود 7 میلیون دلار دستمزد گرفته است.
اشتون کاچر و نامزدش مایلا کانیس نیز زوج چهارم و کیم کارداشیان و کانیه وست نیز در ردیف چهارم زوج پردرآمد واقع شدند.
لیست پردرآمدترین زوج های سلبریتی از سوی مجله فوربس
تصاویر زیر مربوط به سکوت وهم آور خانه ای که به مدت نزدیک سه دهه خالی مانده است.
تصاویر زیر مربوط به سکوت وهم آور خانه ای که به مدت نزدیک سه دهه خالی مانده است.
پروژه ی این عکاسی ارتباط ویژه ای با عکاس آن خانم امیلی بلینکو دارد، چرا که درمورد خانه ی سابق پدر و مادر پدربزرگ اش، امیل و آلما ریمرس در اسمیت ویل در تگزاس است.
به گزارش نیک صالحی خانه ای که سابقا پر از هیاهو و شادی بود ، اکنون با خاک و گرد و غبار پوشیده شده و هیچ کس جز طبیعت در آن قدم نگذاشته است.
یک ساعت با عقربه های ایستاده و عکس های خانوادگی روی دیوار هنوز دست نخورده باقی مانده است. داستان اینکه خانواده ریمرس چطور این خانه را به دست آورده اند بسیار ساده است و به گزارش نیک صالحی در عین حال به زمان دیگری هدایت می شود. عکاس این عکس می گوید پدرپدربزرگش این خانه را در جریان شدت گرفتن جنگ جهانی دوم خریداری کردند.
آنها تمام عمرخود را آنجا زندگی کرده و بچه هایشان را بزرگ کردند و یک مزرعه داری موفق را اداره می کردند. امیل و آلما در سال 1983 و 1987 فوت کردند ولی خانه شان دست نخورده باقی مانده است:
این مقاله 10 تن از آنها را از سال 1835 لیست کرده است که برخی از آنها فوت شده و برخی هنوز زنده اند
نیک صالحی: جالب است که ببینید چطور قد برخی از افراد می تواند این چنین بلند شود. در تاریخ لیستی از بلندترین افرادی که تاکنون زندگی کرده اند را ثبت کرده است. این مقاله 10 تن از آنها را از سال 1835 لیست کرده است که برخی از آنها فوت شده و برخی هنوز زنده اند:
1. رابرت وادلو (دومتر و 72 سانتی متر)
رابرت پرشینگ وادلو بلندترین شخص تاریخ است، در هنگام فوتش در سن 22 سالگی وزن او 199 کیلوگرم بود. او در سال 1918 به دنیا آمده و در سال 1940 از دنیا رفت. حدود 40،000 نفر در مراسم تدفین او شرکت کردند.
2. جان روگان (دو متر و 67 سانتی متر)
او پس از وادلو دومین فرد بلند قد در دنیا است. او در شهرستان سامنر در تنسی بین سال های 1865 و 1868 به دنیا آمد و در سال 1905 به خاطر شدت بیماری فوت کرد.
3. جان اف. کارول (قد دومتر و 64)
کارول در سال 1932 در بوفالو، نیویورک –امریکا به دنیا آمد. او دچار بیماری از ناحیه نخاع بود و مرتب قدش رو به کاهش بود.هنگام مرگ در سال 1968 قد او 234 سانتی متر شده بود.
4. لیونید استادنیک (دو متر و 57)
بلندترین فرد زنده جهان است ولی رسما در کتاب های گینس ثبت نشده ، به گزارش نیک صالحی چرا که او نپذیرفته بر طبق استاندارهای گینس قدش را اندازه بگیرند.
5. واینو میلیرین (دو متر و 51)
او در سال 1940 تا زمان مرگش در سال 1963 بلندترین فرد زنده جهان بود. گفته میشود او در دهه 30 سالگی قدش 2.51 بود.
6. ادوارد بیوپره (دو متر و 51)
بیوپره در تاریخ به عنوان بلندترین کشتی گیر نیز شناخته شده است. او در 9 ژانویه 1881 به دنیا آمده و در 3 جولای 1904 فوت کرد. او در سیرک نیز فعالیت می کرد.
7. سلطان کاسن (دو متر و 51)
کاسن از تاریخ 17 سپتامبر 2009 در کتاب گینس به عنوان بلندترین انسان زنده نامش ثبت شده است.
8. برنارد کوین (دو متر و 49)
در هنگام مرگ، قد او حتی به بیش از 2.54 نیز رسیده بود.
9. دون کوهلر (دومتر و 49)
در دهه 1970 بلندقدترین فرد دنیا بود. او در سال 1981 در سن 55 سالگی از دنیا رفت. به گزارش نیک صالحی او خواهر دوقلویی داشت که قد وی 1 متر و 75 سانتی متر بود.
10. ویکاس اوپال (دو متر و 49)
ویکاس کومار اوپال در سال 1986 به دنیا آمد و در 30 ژوئن سال 2007 از دنیا رفت. او بومی و ساکن هند بود و تا زمان مرگش بلندترین مرد کشورش محسوب می شد.
در این هتل ها که در هشت نقطه در طبیعت واقع شده اند می توان تجربه زندگی در یک حباب را به دست آورد
سوئیت زیرزمینی معدن نقره سالا، سوئد
به گزارش نیک صالحی تمام این زرق وبرق ها طلا نیست بلکه نقره است. البته مطمئن نیستیم در زیرزمینی که در 500 فوت زیر زمین واقع شده است، اصلا به اندازه کافی نور وجود دارد که چیزی برق بزند! ولی از آنجا که این هتل یک اتاقه، عمیق ترین هتل دنیا محسوب می شود جای تامل دارد. این هتل از یک معدن متروک نقره در قرن 18 ساخته شده و با مزین به مبلمان نقره است. ابتدا به مهمانان نقاط مختلف این هتل را نشان می دهند و سپس آنها باید در اتاق بسیار سرد 36 درجه شب را سپری کنند، البته برای کسانی که ترسو هستند نیز پیشنهاد نمی شود!
هتل نجات ساحل، در محل های مختلف
چه کسی فکر می کرد زمانی برسد هتلی که عملا از زباله ساخته شده می تواند نظر مهمانانی نظیر بار رافائلی و هلنا کریستنسن را جلب کند؟! به نظر می رسد هنرمند آلمانی اچ ای شالت آینده درخشانی را برای هتل های ابداعی اش پیش بینی کرده است. او با استفاده از 12 تن زباله غیرقابل استفاده در سواحل، اولین هتلش را در سال 2010 در رم و سپس در سال 2011 در مادرید بنا کرد. ایده او آن بود تا با تمیز کردن سواحل، آنها را حیات دوباره ببخشد. دیوارهای این هتل از بطری های پلاستیکی، قوطی های کنسرو و وسایل رها شده در سواحل شکل گرفته اند.
اقامتگاه شهری جزیره پروپلر، برلین
اقامت در این محل بیشتر از آنکه به نظر هتل برسد شبیه اقامت در یک قطعه هنری است. به گزارش نیک صالحی هنرمند آلمانی لارس استروسچن هر اتاق این هتل را به شکل خاصی ساخته است. برای مثال یکی از اتاق ها همانند یک سلول زندان است که دارای تخت هایی به شکل تابوت بوده و از سقف آن مبلمان به صورت معلق آویزان است، به طوری که گویی شما از سقف وارد اتاق شده اید!
سوئیت غارهای تنگه گرند، آریزونا
این غار در حقیقت در دوره جنگ سرد، پناهگاهی برای نجات از بمب بوده است و در آن حدود 2000 نفر را به مدت یک ماه جای داده بودند، ولی اکنون یک متل 48 اتاقه محسوب می شود.
هتل درختی حباب، فرانسه
در این هتل ها که در هشت نقطه در طبیعت واقع شده اند می توان تجربه زندگی در یک حباب را به دست آورد. برطبق خواسته مهمانان از لحاظ حریم خصوصی، این حباب ها در دو نوع کاملا شفاف و نیمه شفاف در سایزهای مختلف وجود دارد. در داخل آنها فیلتر ضد حشره، رطوبت، ماده آلرژی زا وهمراه با پلاستیک ضد اشعه ماورابنفش وجود دارد.
همستر لا ویلا، فرانسه
در این هتل شما می توانید یک شب را همانند یک همستر زندگی کنید ، تمام تجهیزات اتاق خواب این هتل همانند جای خواب این حیوان تعبیه شده است. از جمله امکانات آن تخت هایی از کومه علف خشک، بطری آب معلق و ... است.
هتل یخی، کانادا
دیگر لازم نیست تا در یک ایگلو زندگی کنید تا تجربه کامل زندگی در یخبندان را به دست آورید. چند ماه در سال می توان در این هتل به سبک ایگلو همانند یک اسکیمو زندگی کرد.
یک مجسمه ساز خانم با ایده جالب ساخت مجسمه های مینیاتوری حیوانات، که بزرگتر از یک دانه برنج نیز نیستند، به موفقیت چشمگیری در شغلش رسیده است.
یک مجسمه ساز خانم با ایده جالب ساخت مجسمه های مینیاتوری حیوانات، که بزرگتر از یک دانه برنج نیز نیستند، به موفقیت چشمگیری در شغلش رسیده است.
به گزارش نیک صالحی سادی کمپبل باید نفسش را در سینه حبس کند تا همه چیز را از سنجاقک و پرنده گرفته تا موش را 12 برابر کوچکتر از اندازه نرمال قالب زده و تزئین کند.
خانم کمپبل اهل درهام ، نورفولک باید از موچین و عینک ذره بینی استفاده کند تا اثرهای هنری خود را بسازد.
شغل این خانم تنها به یک عطسه بند است
این هنرمند مجسمه ساز 50 ساله بیش از دو هفته شکیبانه وقت می گذارد تا مدل هایش را با تمام جزئیات قالب بزند که برخی از آنها حتی بزرگتر از یک دانه برنج نیز نیستند. به گزارش نیک صالحی او از ترکیبی از گل و پلاستی سین برای قالب هایش استفاده می کند.
شغل این خانم تنها به یک عطسه بند است
خانم کمپل می گوید:"یکی از سخت ترین قسمت های شغلم این است که نباید عطسه کنم، زیرا عطسه تمام کار را خراب می کند. زیرا مواد تشکیل دهنده آن بسیار ظریف است." او پس از قالب زدن مجسمه ها، جزئیات فراوان و مشکلی را روی آنها انجام می دهد که هرکدام از آنها ساعت ها وقت می برد.
یک روبات خانم جذاب به عنوان جدیدترین راهنمای تور در چین مورد استفاده قرار گرفته و بسیار مورد توجه توریست ها واقع شده بود
یک روبات خانم جذاب به عنوان جدیدترین راهنمای تور در چین مورد استفاده قرار گرفته و بسیار مورد توجه توریست ها واقع شده بود.
به گزارش نیک صالحی این روبات به عنوان راهنمای تور برای بازدید کنندگان مجموعه هنری باغ جهانی جینزو در یکی از ایالات شمالی چین معرفی شد. ولی به نظر می رسید برای بسیاری از بازدیدکنندگان او بسیار فریبنده جلوه می کرد، چرا که بسیاری نزدیکتر می آمدند تا او را تماشا کنند.
سخنگوی این مجموعه آقای فنگ کانگ گفت:"این رویداد بسیار بزرگ است و ما شمار زیادی بازکننده داریم و بسیار نگران راهنمایی های لازم بودیم ، به همین دلیل با ایده استفاده از یک روبات به عنوان راهنما موافقت کردیم."
او در ادامه گفت:"ما از روباتی به شکل یک خانم جذاب استفاده کریم ولی مردم بسیار به آن علاقمند شدند و مدام می خواستند با او عکس بگیرند، در نتیجه همین هیاهو روبات شکست و ما دوباره مجبور شدیم همان راهنماهای انسانی همیشگی را به جای آن قرار دهیم."
آنها در نظر دارند سال بعد، به جای این روبات شکسته به گزارش نیک صالحی از یک روبات مرد و یا روباتی که بیشتر شبیه آدم آهنی باشد استفاده کنند تا همچین مشکلاتی پیش نیاید!
این روبات به گونه ای طراحی شده است که می تواند مجموعه را برای بازدیدکنندگان توصیف کرده و حتی به سوالات آنها پاسخ دهد.
الیوت سیلرز هفته گذشته درباره تصمیش درمورد استفاده از چهره مردانه اش به شیوه جدید و کار کردن به عنوان یک مدل مرد به جای مدل زن صحبت کرد
زنی که اکنون به عنوان یک مدل مرد کار می کند، ویدئویی از لحظه ی کوتاه کردن موهایش که همان لحظه ی مهم تغییر کردن زندگی اش بود ، منتشر کرد.
به گزارش نیک صالحی الیوت سیلرز هفته گذشته درباره تصمیش درمورد استفاده از چهره مردانه اش به شیوه جدید و کار کردن به عنوان یک مدلمرد به جای مدل زن صحبت کرد.
اکنون او و شوهرش ویدئویی از لحظه احساسی که او در صندلی آرایشگاه نشسته و موهایش را وقتی با ماشین کوتاه می کنند و خودش تماشا می کند را منتشر کرده اند.
زنی که تصمیم گرفت مدل مرد باشد
زنی که تصمیم گرفت مدل مرد باشد او درباره تجربه اش در سلمانی نوشت:"وقتی به سلمانی رفتیم، آنها گفتند ما خدمات برای کوتاهی مو زنانه نداریم، من خندیدم و گفتم ، می دانم من می خواهم شبیه یک پسر شوم"
"هنگامی که نشستم به آرایشگر گفتم، ممکن است در حین کار من گریه کنم، ولی نگران نباشید، من واقعا می خواهم این کار را انجام دهم."
زنی که تصمیم گرفت مدل مرد باشد
زنی که تصمیم گرفت مدل مرد باشد سیلرز 31 ساله توضیح داد که تصمیم تغییر چهره اش یک ایده کاربردی است و به گزارش نیک صالحی او احساس می کرد به این طریق طولانی تر می تواند در صنعت شغلی اش ماندگار شود.
او و شوهرش آدام سانتوز کوی در سال 2011 ازدواج کردند و بعد از یک سال زندگی مشترک، چندین بار با یکدیگر درباره تغییر چهره اش برای شغل مدلینگ مرد صحبت و مشورت کرده بودند.
بلندترین مرد دنیا سلطان کوسِن اکنون با یافتن زن رویاهایش از خوشحالی در آسمان هفتم سیر می کند. این کشاورز ترکیه ای با قد بیش از دو متر و نیم قصد دارد با نامزدش خانم مرو دیبو ازدواج کند
بلندترین مرد دنیاسلطان کوسِن اکنون با یافتن زن رویاهایش از خوشحالی در آسمان هفتم سیر می کند. این کشاورز ترکیه ای با قد بیش از دو متر و نیم قصد دارد با نامزدش خانم مرو دیبو ازدواج کند.
به گزارش نیک صالحی کوسن مدت ها به دنبال زنی بود تا بتواند با او زندگی مشترک تشکیل دهد و گزارش شده که بالاخره او عشق زندگی خود خانم دیبو را یافته است.
این مرد به خبرنگار گفت:"حالا دیگر می توانم خانواده تشکیل داده و زندگی شخصی داشته باشم. بسیار احساس ناراحتی می کردم که نمی توانستم دختری مناسب سایز خودم پیدا کنم. نامزدم قدش بیش از 175 سانتی متر است، ولی من بر این باورم او همانی است که من می خواهم."
همسر رویایی بلندقدترین مرد دنیا
کوسن اکنون برای سایز دست و پاهایش به اندازه 27.5 سانتی متر رکورد دار گینس است. کت شلوار و کفش دامادی بسیار سایز بزرگ وی سفارشی خواهد بود ، به گزارش نیک صالحی او با این وضعیت تبدیل به یک سلبریتی شده و در مراسم عروسی اش در مردین، یکی از شهرهای جنوب ترکیه، میزبان عده ای سیاست مدار خواهد بود.
او می گوید اکنون تنها چیزی که می خواهد یک ماشین بزرگ به اندازه سایزش است که بتواند با عروسش به سفر برود.
همسر رویایی بلندقدترین مرد دنیا
سلطان از یک اختلال نادر به نام غول پیکری هیپوفیزی رنج می برد که در طی آن بدنش مدام هورمون رشد تولید می کند. تصور می شود این وضعیت به دلیل یک تومور در غده هیپوفیز وی ایجاد شده است.
پزشکان در سال 2008 فکر کردند توانستند با برداشتن تومور او را معالجه کنند ولی در طی یک سال او دوباره رشد کرد. اکنون گفته می شود که وی از رشد باز ایستاده است.
او تا سن 10 سالگی همچون کودکان نرمال دیگر بود ولی پس از آن این مشکل ایجاد شد، تمام خانواده اش نیز سایز نرمال هستند.
پسر چهار ساله ای به نام الفی رز وقتی برایش یک کیک اسفنجی شکلاتی هم قد و هم شکل خودش تدارک دیده شد...
وقتی نوبت به خوراکی های جشن تولد می رسد، احتمالا هر کودک چهار ساله ای عاشق آن است که هم وزن خودش کیک بخورد. پسر چهار ساله ای به نام الفی رز وقتی برایش یک کیک اسفنجی شکلاتی هم قد و هم شکل خودش تدارک دیده شد، به این آرزو رسید.
به گزارشنیک صالحیکیکی با خصوصیات چهره و هم اندازه این پسرک و تنها خوشمزه تر از او پخته شد. این کیک با وزن بیش از 12 کیلوگرم از چندین لایه کیک اسفنجی ، پوشیده از کاکائو و خامه و رنگ های خوراکی درست شده بود.
کودکی که از دیدن کیک تولدش به شدت متعجب شد
از آنجا که الفی واقعی هرگز از اسباب بازی میمون مورد علاقه اش دور نمی شود، یک میمون خوردنی نیز به این کیک اضافه شد.
لارا کلارک ، قناد 27 ساله این کیک ، 15 ساعت وقت صرف پخت این کیک کرد که در حقیقت هدیه ای از جانب مادر خوانده الفی، تمی موریس 25 ساله و شوهرش استفان 35 ساله بود.
مادر الفی خانم چانتل رز 23 ساله درباره پخت این کیک گفت:"من بسیار از دیدن این کیک شگفت زده شدم، الفی نیز بسیار خوشحال بود و مرتب فریاد می زد و می گفت این منم ، الفی و میمون" "از آنجا که لارا هرگز الفی را ندیده بود، این موضوع بسیار شگفت انگیز تر شد."
لارا کلارک
این کیک 400 پوندی از 40 تخم مرغ، بیش از 4 کیلو شکر، 4 کیلو خامه تزئینی و بیش از دو کیلو آرد درست شده است. به گزارش نیک صالحی تنها قسمت سر کیک است که در وسط آن از یک پلی استیرن درست شده و قابل خوردن نیست.
کودکی که از دیدن کیک تولدش به شدت متعجب شد
به گفته خانم رز ، در طول مهمانی کیک را در کناری قرار داده بودند و آنچنان کیک واقعی به نظر می رسید که عده ای از مهمانان می پرسیدند چرا یک پسر روی میز نشسته است!
سوم دی ماه 1297 اولین شناسنامه ایرانی صادر شد. شناسنامه ای که صاحب آن دختری به نام فاطمه بود و صاحب شماره شناسنامه یک شد تا این روز برای همیشه روز ثبت احوال در ایران نام بگیرد.
تا کمتر از 100 سال قبل نه خبری از سجل و شناسنامه بود، نه سازمانی که تولد و مرگ و ازدواج و طلاق را ثبت کند. به جای آن، روحانیون، ریش سفیدان محله یا بزرگان قوم بودند که تا قبل از رواج شناسنامه به سبک اروپایی ها، وقایع تولد را در کتاب های مقدس ثبت می کردند.
اما با توسعه شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور نیاز به سازمان و تشکیلاتی برای ثبت وقایع حیاتی در دولت وقت احساس شد و به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و حتی صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت. به طوری که ابتدا سندی با 41 ماده در سال 1297 هجری شمسی به تصویب هیات وزیران رسید و ادارهای به نام سجل احوال در وزارت داخله (کشور) وقت به وجود آمد؛ بعد از تشکیل این اداره اولین شناسنامه به شماره 1 در بخش 2 تهران در تاریخ 3دی ماه 1297 هجری شمسی به نام فاطمه ایرانی صادر شد.
داستان این بود که در تاریخ سوم اسفند 1295به پیشنهاد "نصرت الدوله "وزیر دادگستری، تصویب نامه ای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت که مقرر شد از تاریخ 15 آذر 1298برای گرفتن تعرفه انتخابات، گذرنامه، جواز حمل و نقل، اقامه دعوی و گرفتن حواله پولی، از اشخاص مطالبه به قولی سجل احوال بشود.
اداره سجل احوال زیر نظر بلدیه آن زمان یعنی همان شهرداری امروزی تشکیل شد و اوراق سجل احوال را که گرفتن آن اختیاری بود در کلانتریها در اختیار مردم می گذاشتند. در فروردین 1300خورشیدی، بلدیه تهران (شهرداری) به دستور "سید ضیاء طباطبایی"نخست وزیر درصدد تهیه آمارساکنین پایتخت، شهرری و شمیران بر آمد و بلاخره دفتری در شهرداری با عنوان "اداره احصائیه و سجل احوال"تاسیس شد.
در این دفتر فرمی به عنوان "احصائیه و نفوس شهر تهران" به چاپ رسید که در آن برای نام، نام خانوادگی (که در آن زمان کمتر کسی نام خانوادگی داشت و مردم به هنگام دریافت ورقه هویت برای خود نام فامیل انتخاب می کردند.)، لقب، سن، تابعیت، مذهب، زادگاه، همسر و فرزندان ستونهای جداگانه ای تنظیم گردیده بود و ماموران آمار با در دست داشتن این اوراق در ساعات روز در خانه ها را می کوبیدند و با پرسش از رئیس خانواده، اوراق را پر می کردند، هر چند اغلب خانواده ها در منازل خود را به روی ماموران آمار نمی گشودند و یا پاسخ درست نمی گفتند.
از طرفی دولت از طریق وزارت امور خارجه از سفارتخانه های خارجی مقیم تهران نیز خواست که به کارکنان خارجی و ایرانی خود دستور دهند که با ماموران سجل احوال و احصائیه در دادن اطلاعات لازم همکاری نمایند. ادامه کار احصائیه، از فروردین 1301منتهی به گرفتن ورقه سجل احوال(ورقه هویت یا شناسنامه) گردید که زیر نظر اداره نظمیه(شهربانی) آن هم فقط در تهران انجام می شد. گرفتن ورقه سجل احوال اختیاری بود و این ورقه را هر کسی می توانست از کمیسری آن زمان (کلانتری)محل خود دریافت کند.
از سال 1303 اداره سجل احوال تابع وزارت کشور شد و دفاتر آن در شهرستانها نیز شروع به کار کرد. حتی پس از تصویب قانون سربازگیری (نظام وظیفه)درسال 1304،برای فراخوانی سربازان از روی شناسنامه اقدام می شد و اداره سجل احوال هر شهر فهرست مشمولان خدمت سربازی را در اختیار اداره نظام وظیفه می گذاشت. نخستین دوره مشمولان که به سربازی فراخوانده شدند،متولدین 1284خورشیدی بودند که در سال 1306به خدمت رفتند و گرفتن شناسنامه از سال 1306خورشیدی طبق قانون مصوب بهمن ماه اجباری شد.
گزینش نام خانوادگی نیز، معمولا از چند روش پیروی میکرد که یکی از آنها پیشه نیاکان در یک قوم است. محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر، پدربزرگ، جد)، از دیگر شیوههای متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است. گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوشچهره، قهرمان) بازمیگشت.
در نهایت و با تصویب قانون مدنی کشور در سال 1313 ثبت نام خانوادگی نیز، اجباری شد. بر اساس قانون، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نامخانوادگی انتخاب میکرد و نام خانوادگی انتخاب شده از سوی وی به سایر افراد خانوادهاش هم اطلاق میشد. و از آن زمان تاکنون بیش از چهار نسل از ایرانیان به این نامهای خانوادگی خوانده میشوند.
درست است که تبلت های امروزی امکان مطالعه کتاب از جهات مختلف و آنطور که راحت هستید را در اختیار شما می گذارند و حتی ظرفیت گنجاندن هزاران کتاب را درون خود دارند، ولی چه کسی فکرش را می کرد که در قرن شانزدهم کتابی چاپ شود که بتوان از شش جهت مختلف آن را مطالعه کرد؟
کتابی که در تصویر متحرک زیر می بینید، کتاب کوچکی متعلق به کتابخانه ملی سوئد است که صحافی "پشت به پشت" شش لایه ای دارد و از شش طرف گیره می خورد. این کتاب جالب در آلمان چاپ شده و مانند بسیاری از کتاب های آن دوره، متنی مذهبی دارد. کتابخانه ملی سوئد کلکسیون تصویری جالبی از کتاب های نادر تاریخی در اختیار دارد که در میان آنها کتاب های ارزشمند زیادی یافت می شوند.
روشن کردن شمع برای گرامی داشت یاد نوجوان دانش آموز 15 ساله پاکستانی که به قیمت جان خود جان هزار نفر از دانش آموزان مدرسه را نجات داد (کراچی)
پرش از ارتفاع در ولادی وستک روسیه
حمام با آب یخ در معبدی در توکیو به مناسبت سال نو ژاپنی
روز کودک در بانکوک. کودکان تایلندی در یک نمایشگاه ارتش در حال آشنایی با جنگ افزار نظامی اند
گردهمایی بابانوئل ها در مقابل پارلمان نروژ در اسلو به مناسبت بازی های سال اینده زمستانی بابانوئل ها در اسلو
آثار آتشفشان سوماترا اندونزی بر روی باغات و زمین های کشاورزی منطقه
تصویر ناسا از لایه های رسوبی بر سطح سیاره مریخ
سرباز فرانسوی و کودکان جمهوری آفریقای مرکزی
زنان کابلی در حال حمل ظروف آب به خانه هایشان
رنگین کمان بر فراز آبشار نیاگارا در تورنتو کانادا
نوزاد تازه متولد شده فلسطینی که به روش انتقال اسپرم پدر زندانی اش به بیرون زندان متولد شده است . وی در آغوش مادر بزرگ خود است و تصویر پدرش در دست مادر بزرگ
یک سرپوش ابداعی جالب در نمایشگاه لوازم الکترونیک در لاس وگاس آمریکا
کارگان هندی در حال کار برای اتمام پروژه ساخت ترمینال جدید فرودگاه بین المللی بمبئی
قذافی روزانه برای فرو نشاندن آتش شهوت خود به چندین دختر جوان نیاز داشت اما تنها به زنان بسنده نمیکرد بلکه گاهی در حضور دختران به پسران جوان هم تجاوز میکرد.
اتاقهایی در قصرهای "معمر قذافی" کشف شده که سرهنگ جنایتکار و شهوتران لیبی، در آنها به تجاوز و اذیت آزار جنسی دختران و پسران 14 سال به بالا میپرداخته است. هزاران دختر و پسر نوجوان در اتاقهای جنسی قذافی، دیکتاتور سابق لیبی تحت شکنجهها و اذیت آزارهای جنسی قرار گرفته و از آنها بعنوان "بردههای جنسی" بهره گیری میشد.
قذافی دارای حرمسراهایی بوده است که در محل اقامتهای وی قرار داشته و شامل اتاق ها یا آپارتمان های کوچک بوده است. زنان حاضر در این حرمسرا موظف بوده اند که با لباس نیمه عریان در نزد قذافی حضور پیدا کنند و هر ساعت از شبانه روز باید آماده به خدمت می بوده اند. این زنان مورد تجاوز قرار می گرفتند، کتک می خوردند و به تحقیرآمیزترین روش ها مورد سوءاستفاده جنسی واقع میشدند.
قذافی روزانه برای فرو نشاندن آتش شهوت خود به چندین دختر جوان نیاز داشت اما تنها به زنان بسنده نمیکرد بلکه گاهی در حضور دختران به پسران جوان هم تجاوز میکرد.
قربانبان تجاوز جنسی قذافی به خاطر ترس از کشته شدن به دست خانواده ها و بستگان خود، از آنها بریده بودند و علاوه بر این میخواستند شرافت خانواده های شان لکه دار نشود.
قذافی هر زنی را که دوست داشت، انتخاب و به محل اقامتش منتقل می کرد.نیروهای ارتش و پلیس لیبی، زنان را به زور از دانشگاه ها یا آرایشگاه ها به باب العزیزیه منتقل می کردند تا زیر نظر پرستاران خارجی یعنی گالینا ، ایلینا یا کلودیا تحت آزمایش خون قرار بگیرند.بخش دیگری از زنان مورد پسند قذافی، ترانه خوانان شرقی، مدل های لباس و همسران سران کشورهای همسایه بودند که در هنگام سفر به لیبی با کیف های پر از دلار مواجه میشدند.
مکان های رفت و آمد زنان، محل اصلی برای انتخاب زنان و دختران برای قذافی بودند. زندان ها هم از جمله این مکان ها بودند. یکی از محافظان زن قذافی ماموریت داشت تا با عکسبرداری از زنان زیبارو در زندان، آنها را برای انتخاب به قذافی ارائه کند. آرایشگاه های زنانه و تالارهای عروسی هم مکان های مورد علاقه قذافی بودند. محافظان زن قذافی همیشه و به صورت متوالی از این مکان ها بازدید می کردند تا طعمه های دیکتاتور بزرگ را شکار کنند.
قذافی عاشق حضور در جشن های عروسی بود زیرا زنان زیباترین لباس های خود را در این مراسم میپوشیدند. اگر نمیتوانست در عروسیها حاضر شود افرادی را می فرستاد تا عکس و فیلم بگیرند.
لئونارد مارتین 68 ساله خانه عروسکی بسیار پیچیده با چلچراغ های کریستالی ، فرش های دستبافت و زمین مرمری را که بیش از 26 ساله از عمر خود را صرف ساخت آن کرده برای فروش گذاشته است
لئونارد مارتین 68 ساله خانه عروسکی بسیار پیچیده با چلچراغ های کریستالی ، فرش های دستبافت و زمین مرمری را که بیش از 26 ساله از عمر خود را صرف ساخت آن کرده برای فروش گذاشته است.
به گزارش پرشین وی بر طبق برآورد آقای مارتین، او حدود 6000 پوند هزینه و بیش از یک سوم عمرش را صرف ساخت این خانه کرده است و اکنون آن را به مبلغ 9000 پوند برای فروش گذاشته است.
داستان ساخت این خانه از جایی شروع می شود که آقای مارتین در سال 1987 در سر کار از روی بی حوصلگی تصویر یک "خانه ایده آل" را روی کاغذ نقاشی کرده و سپس در سایز مینیاتوری شروع به ساخت آن خانه کرد. به گزارش پرشین وی از شروع ساخت این خانه او روزانه 12 ساعت روی آن کار کرده است.
ساخت این خانه 26 سال زمان برده است!
این خانه مینیاتوری دارای دو اتاق خواب، دو سرویس بهداشتی، یک آشپزخانه، اتاق ناهارخوری و راهرو است که تمام آنها با وسایل کوچک مبله شده است. تمام وسایل از جمله تخت خواب ها، مبلمان، کابینت، وان حمام، دستشویی و حتی نقاشی های روی دیوار اعم از مونا لیزا به صورت مینیاتوری هستند.
رونا بیگام که از نوعی شرایط نادر رنج می برد که منجربه ورم 94 سانتی متری در سرش شده بود، هم اکنون بیشتر شبیه هر کودک دو ساله شده است
رونا بیگام که از نوعی شرایط نادر رنج می برد که منجربه ورم 94 سانتی متری در سرش شده بود، هم اکنون بیشتر شبیه هر کودک دو ساله شده است!
به گزارش پرشین وی پس از عملی که چند ماه پیش روی سر وی صورت گرفت ، چهره این کودک تغییر چشمگیری کرده است. این تغییر حاصل چندین عمل جراحی بر روی جمجمه اش است .
پزشکان آخرین عمل اصلاحی را روز جمعه بر روی وی انجام دادند که نتیجه آن کاملا در تصاویر زیر که در بیمارستانی در دهلی نو - هند گرفته شده قابل مشاهده می باشد.
تغییر چشم گیر پس از عمل دختری با سر بسیار بزرگ
پدر او عبدل رحمان گفت:"ما بسیار خوشحالیم، او اکنون خیلی بهتر شده ، قبلا چهره اش اصلا قابل شناسایی نبود."
رونا با والدین فقیرش در دهکده ای در یکی از نواحی دوردست شمال شرقی هند زندگی می کند و با شرایطی تحت عنوان هیدروسفالس به دنیا آمد که در آن مایع مغزی نخاعی در مغز انباشته می شود.
ورم سر او که به 94 سانتی متر رسیده بود، فشار زیادی به مغز آورده و صاف نشستن را برای وی غیرممکن ساخته بود.
تغییر چشم گیر پس از عمل دختری با سر بسیار بزرگ
پس از انتشار وضعیت او، یک موسسه تحقیقاتی در دهلی نو درمان این شرایط نادر را به صورت رایگان تقبل کرد و به گزارش پرشین وی رونا جمعا 105 روز را در بیمارستان سپری کرده است.
رحمان کارگر است و روزانه حدود 2 پوند در آمد دارد ، او می گوید:"ما بسیار فقیر هستیم و از عهده مخارج این درمان بر نمی آمدیم ولی عده بسیاری داوطلب کمک به ما شدند."
صبحانه در عرف طب سنتی ایران، مهمترین وعده غذایی در طول روز و مبنای بسیاری از حالات و حرکات انسان است.
تفاوت اقلیم باعث می شود آنچه برای صرف در این وعده در کشور ما مناسب است لزوما در کشورهای دیگر مناسب نباشد و بالعکس. با هم گذری داریم بر آنچه که در کشورهای گوناگون، نوعا در وعده صبحانه میل میشود.
کارتون «بن تن» تولید سال 2007 در کشور آمریکاست که تاکنون در 4 فصل و 52 قسمت به بازار عرضه شده و تاثیرات بسیاری بر کودکان تمام سنین گذاشته است. تاثیر این کارتون بر بچه ها به حدی است که در بازی های خود از شخصیت این کارتون الگوبرداری می کنند، به وسایل و اسباب بازی های مرتبط با این شخصیت علاقه شدیدی دارند و حتی نگرش آنها در مورد جهان و زندگی نیز تحت تاثیر این کارتون قرار گرفته است. ممکن است والدین به دلیل علاقه زیاد کودکان، از جنبه های مثبت و منفی که شخصیت های این کارتون بر کودکانشان می گذارند غادفل باشند و اطلاعی از اینکه آیا دیدن اینگونه کارتون ها برای کودکان مفید هستند یا مضر نداشته باشند. در این بخش ابتدا به معرفی داستان کارتون و سپس به بیان جنبه های مثبت و منفی آن می پردازیم. داستان این کارتون از جایی شروع می شود که بنجامین تنیسون، یا همان بن تن ده ساله قرار است تعطیلات را با پدر بزرگ خود بگذراند و تمام سال را برای این تعطیلات برنامه ریزی کرده است. او بعد از اینکه سوار ماشین پدربزرگش می شود دختر عموی خود، گوئن، را که هم سن اوست و برای گذراندن تعطیلات با پدر بزرگ آمده است می بیند. بن که تمام نقشه های خود را برای تعطیلات نقش بر آب می بیند، بسیار ناراحت می شود و پس از ورود به جنگل از پدر بزرگ جدا می شود و داخل جنگل می رود. ناگهان شهاب سنگی به سمت او می آید و در نزدیکی او به زمین برخورد می کند. بن به سمت آن شهاب می رود و در کمال تعجب می بیند که ناگهان آن شهاب که بیشتر به یک توپ فلزی شبیه بود، باز و یک ساعت مچی داخلش نمایان می شود. او دستش را به سمت ساعت دراز می کند و ساعت به دور دست بن می پیچد. پس از مدتی بن متوجه می شود که با هر بار فشار دادن دکمه ای در آن ساعت می تواند به شکل یکی از ده موجود فضایی و خیالی با قدرت بسیار بالا تبدیل شود و وظیفه دارد علیه شر در تمام کهکشان مبارزه کند. او همراه با دختر عمو و پدربزرگش به مسافرت می پردازد و سعی می کند به وظیفه خود عمل و به دیگران کمک کند. مخاطبان کارتون «بن تن» که بهتر است نام سریال بر آن بگذاریم، در چند فصل و متناسب با گروه های سنی مختلفی تولید شده است. در فصل اول، بن پسر بچه لاغر اندامی است که حدود 10 تا 12 سال دارد. در فصل دوم و سوم نیز، بن نوجوان درشت اندامی است که حدود 13 تا 17 سال دارد. بنابراین سازندگان این کارتون سعی کرده اند با تولید آن در فصل های مختلف، گروه های سنی مختلفی را مخاطب خود قرار دهند و در بین کودکان و نوجوانان جای خود را باز کنند اما سوال مهم این است: آیا تماشای این کارتون برای این گروه وسیع از مخاطبان مناسب است؟ تهدیدها کارتون «بن تن» جنبه های منفی بسیاری دارد که به بررسی تعدادی از آنها می پردازیم. - خشونت: بر اساس مطالعاتی که در مرکز روان سنجی آمریک انجام شده، وقتی کودکان کارتون هایی تماشا می کنند که در آنها خشونت های بسیار واقعی، به طور مکرر و بدون هیچ تنبیهی به نمایش گذاشته می شود، بیشتر احتمال دارد به تقلید آنچه دیده اند، بپردازند و رفتارهای مشاهده شده در این کارتون ها را در ارتباط با همسالان خود در مهد کودک یا مدرسه اجرا کنند. - تخیل و توهم: بن تن پسر کوچک ناتوانی است که در مدرسه و خیابان نیاز به یاری دیگران دارد و مدام مورد مضحکه و آزار دوستانش قرار می گیرد. او به یکباره، آن هم فقط با یک ساعت جادویی، تبدیل به موجودی قوی و نیرومند می شود که می تواند به تمام قدرت ها پیروز شود. در این کارتون کودک می بیند یک فرد بسیار ضعیف با یک اتفاق ناگهانی، تبدیل به قهرمانی قوی و نیرومند می شود و آنچه در زندگی واقعی به زحمت به دست می آید، تنها با فشار دادن یک دکمه انجام می گیرد. این ویژگی ها می تواند موجب شود ذهن کودک به شدت توهمی بار آید و در سنین جوانی نیز فرد فعالی نباشد. - هیجان خواهی: تاکنون پژوهش های بسیاری در مورد کارتون هایی مثل بن تن کهس رعت تغییر تصاویر در آنها زیاد است، صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد که تغییر سریع تصاویر سبب افزایش ترشح دوپامین در مغز است و همین امر سبب احساس هیجان در فرد می شود. البته احساس هیجان به خودی خود ایرادی ندارد اما برای افرادی که دائما این کارتون ها را می بینند، می تواند آسیب زا باشد. وقتی فرد به طور مکرر در معرض این تصاویر قرار می گیرد، به سطوح بالای دوپامین عادتت و مغز او به نوعی به دوپامین یا همان منبع احساس هیجان اعتیاد پیدا می کند. این اعتیاد سبب می شود فرد حالت هیجان خواهی پیدا کند، و همواره به دنبال امور هیجان انگیز بیشتر که اغلب ناهنجار هستند، باشد تا بتواند سطح دوپامین را در مغز بالا نگه دارد. نکته تکان دهنده در این بین آن که اسکن مغزی کودکانی که عادت به دیدن چنین کارتون ها و فیلم هایی دارند بعد از مدتی شبیه اسکن مغزی قماربازان حرفه ای می شود. - کابوس های شبانه: تماشای این کارتون به این دلیل که حاوی خشونت و تصاویر حیوانات و موجودات عجیب است، می تواند برای کودکان زیر 4 سال، کابوس های شبانه و ترس هایغ غیرواقعی ایجاد کند.
فرصت ها درست است که نکات منفی بسیاری در این کارتون وجود دارد اما به هر حال در بررسی همه جانبه آن می توان جنبه های مثبتی نیز ذکر کرد. - این کارتون در تقویت رفتارهای مطلوب مانند مهربانی کردن به دیگران، ایثار و همدلی با سایر انسان ها می تواند مفید باشد. - دیدن این کارتون به کودکان دیرجوش که محتاط و حتی ترسو هستند، کمک می کند که خودشان را جای قهرمان اصلی داستان بگذارند و در تخیل، خود را همانند شخصیت کاذرتون، شجاع، نترس و فداکار بپندارند. - تماشای این کارتون ذهن خیال پرداز کودکان را به تخیل بیشتر وامی دارد. البته این تخیل زمانی سازنده است که همراه با تفکر باشد. اقدامات لازم با توجه به بیشتر بودن تهدیدها نسبت به فرصت ها، احتمالا دیگر برایتان روشن شده که تماشای کارتون هایی مثل «بن تن» به خصوص اگر ساعات زیادی از شبانه روز را دربر بگیرد، چه آسیب هایی می تواند برای کودکان و نوجوانان به همراه داشته باشد. حال ببینیم برای کاهش این آسیب ها چه اقداماتی می توان انجام داد. 1- اقدامات پیشگیرانه یکی از مهمترین اقدامات لازم، در درجه اول، محدود کردن تماشای اینگونه کارتون هاست، چرا که همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، به این منظور می توانید از راهکارهای زیر کمک بگیرید: - از همان ابتدای کودکی، بهتر است از خرید فیلم هایی با محتوای خشن خودداری و به عنوان یک قانون از آن یاد کنید. از همان دوران کودکی، یعنی 5/2 تا 3 سالگی، می توان کودکان را با قوانین موجود در خانواده آشنا کرد تا یاد بگیرند که تماشای چه فیلم هایی برای آنها مناسب است. - برای محدود کردن مدت زان تماشای این فیلم های کارتونی بهتر است کودک در هر روز، بیش از 2 فیلم یا کارتون نبیند و این تماشا کردن نیز تنها در ساعات مشخصی که از قبل تعیین شده باشد. فراموش نکنیدکه وقتی کودک برنامه منظم روزانه داشته باشد، خود به خود زمان کمتری برای تماشای فیلم های کارتونی خواهد داشت. 2- اقدامات اصلاحی علاوه بر اقدامات پیشگیرانه برای محدود کردن تماشای این کارتون، لازم است اقداماتی نیز برای کاهش آسیب های وارده به کودکان و نوجوانان انجام شود. راهکارهای زیر در این زمینه مفید هستند: - می توانید همراه با فرزندانتان به تماشای این کارتون ها بنشینید و در پایان، با آنها راجع به آنچه دیده و نتیجه ای که گرفته اید، صحبت کنید. به عنوان مثال، می توان در این مورد صحبت کرد که آیا جنگیدن همیشه درست است؟ آیا بن تن می تواند کاری جز جنگیدن انجام بدهد؟ چه چیزی بن تن را تبدیل به قهرمان می کند؟ آیا چنین فردی در عالم واقع نیز وجود دارد و یا می تواند وجود داشته باشد؟ - اگر فرزند شما شدیدا جذب موجودات خیالی کارتون و مهارت های جنگیدن آنها شده نگران نشوید. می توانیدبا معرفی کتاب های تخیلی مناسب، تفکر فرزندتان را نیز فعال و از این فرصت برای پرورش تخیل او استفاده کنید. - همچنین می توانید به تدریج به جای قهرمان این کارتون قهرمان های دینی و ملی مثل حضرت علی (ع)، پوریای ولی و رستم دستان جایگزین کنید. البته بدیهی است که به یکباره نمی توان بن تن را با رستم جایگزین کرد. بلکه این کار را باید قدم به قدم انجام داد. می توانید برای این کار ابتدا با جایگزین کردن بن تن با قهرمان های کارتونی مناسب تر آغاز و سپس با معرفی کتاب ها و داستان های آموزنده، در چند مرحله، بن تن را با یک قهرمان و الگوی مناسب جایگزین کنید. 3- اقداماتی برای پس لرزه ها برخی کودکان ممکن است هرگز کارتون «بن تن» را ندیده باشند اما تحت تاثیر همسالان خود، یا با تعریف هایی که در مهد کودک یا مدرسه از دوستان خود در مورد «بن تن» شنیده اند، جذب کارتون شده و به اسباب بازی ها و لباس های مربوط به بن تن، که در همه اسباب بازی فروشی ها پیدا می شوند، علاقه شدیدی نشان بدهند. این حالت اغلب برای کودکان بالای 4 یا 5 سال و بعد از ورود به مهد یا مدرسه اتفاق می افتد. بنابراین می توانید با فرزند خود صحبت کنید و برای او توضیح بدهید که این کارتون مضمون مناسبی ندارد و به دلیل وجود خشونت یا به دلایل دیگر مورد تایید شما نیست. همچنین بهتر است در این مورد که این شخصیت کارتونی و اسباب بازی های مربوط به کارتون مناسب با فرهنگ کشور ما نیست با فرزند خود صحبت کنید. در نهایت اگر فرزندتان با صحبت های شما قانع نشد و همچنان برای خرید این وسایل اصرار داشت، قدری از سختگیری خود بکاهید تا باعث لجاجت در کودک نشود. مثلا می توانید در شرایط خاصی این خرید را برای کودک انجام دهید، ولی خرید بیشتر این وسایل را محدود کنید. سپیده دانایی منبع:bartarinha.ir
درآن كوه بزرگ خانه كوچك عمو حسن قرار داشت. او به تنهایی در خانه ی خیلی كوچكی در میانه راه بالائی كوه زندگی می كرد. خانه كوچك او بیرون از جنگل كاج ساخته شده بود. او قد بلندی نداشت ولی خیلی پیر و عاقل بود. او ریش سفید رنگ بلندی داشت و یك كلاه خیلی بامزه می پوشید . با اینكه تنها زندگی می كرد هنوز هم دوستان زیادی داشت. همه حیوانات و پرندگان دوستانش بودند . هوا سرد می شد و پرندگان به مناطق گرمسیر جنوب پرواز می كردند. زمستان نزدیك بود. برخی از حیوانات كه مجبور بودند در جنگل بمانند در بدنشان برای مدتی طولانی غذا ذخیره می كردند و به زودی به خواب زمستانی می رفتند تا اینكه بهار برسد. این داستان درباره یكی از این حیوانات است كه در این جنگل زندگی می كرد.یكی از صبح های اواسط بهمن ماه، روباه در جستجوی یافتن صبحانه ای میان جنگل آهسته قدم می زد . هوا بد بود، برف زمین را پوشانده بود و باد هر لحظه شدیدتر می شد. در این موقع از سال غذا به سختی گیر می آمد بنابراین روباه مجبور بود مسافت بیشتری را نسبت به گذشته برای یافتن غذا جستجو كند . برف و باد شكار كردن را خیلی سخت می كرد. باد هر لحظه شدیدتر می شد. روباه می خواست به لانه اش برگردد اما پیش خودش گفت "یك كم دیگر هم می گردم، آخه خیلی گرسنه هستم و نمی توانم بودن غذا برگردم." یک دفعه صدای زوزه شدید باد در میان درختان پیچید . روباه كه از چیزی خبر نداشت در زیر یك درخت فرسوده كه ریشه محكمی نداشت در حال راه رفتن بود كه صدای شكستن چیزی را شنید، همانطور كه به اطراف برمی گشت كه بفهمد این صدا از كجا می آید یك درخت شكسته سیاه بزرگی را دید كه به روی او می افتاد. شروع به دویدن كرد تا آنجایی كه می توانست سریع می دوید، اما پنجه هایش در داخل برفهای عمیق گیر می كردند. وقتی كه درخت شكسته كنار او روی زمین افتاد او فكر كرد كه از این حادثه نجات پیدا كرده . اما در همان لحظه ای كه او می خواست بپرد تا از آن وضعیت نجات پیدا کند، تنه ی درخت به آهستگی چرخید و روی دم او افتاد. روباه بیچاره، گرسنه بود و كلی از خانه اش دور بود و دمش هم در زیر درخت بزرگی گیر كرده بود.خوشبختانه برف آرام می بارید و او هم صدمه جدی ندیده بود اما او ابدا خوشحال نبود. كم كم شدت بارش برف بیشتر شد . روباه به این دردسر بزرگ فكر می كرد، اگر برف همینطور ببارد بعد از مدتی حتی روی سرش را هم می پوشاند،حالا او خیلی نگران بود. آن روز صبح عمو حسن مثل همیشه صبح زود برای قدم زدن در میان جنگل از خانه بیرون آمد. راه زیادی نرفته بود كه صدایی شنید. به اطراف نگاه كرد تا ببیند آیا می تواند محل آن صدا را پیدا كند. فهمید كه صدا از طرفی می آید كه درختی افتاده است. تا آنجا كه پاهای پیرش می توانست وزن او را تحمل كند در میان برف سریع به آن سمت دوید. وقتی كه كنار درخت شكسته رسید هیچ كسی را ندید تا اینكه به آن طرف درخت رفت و در آنجا یك روباه كوچولو دید كه از باد و برف در خودش فرو رفته و خودش را جمع كرده است. عموحسن او را شناخت و پرسید: اینجا چیكار می كنی ؟ روباه كوچولو با صدای بغض آلود ماجرا را تعریف كرد. او خیلی سردش بود و گفت: من ساعتهاست كه اینجا گیر افتادم ،دیگه خیلی خسته ام ، خیلی تلاش كردم تا از این وضعیت رها شوم اما هنوز دم من گیر است. پیرمرد گفت: من سعی خواهم كرد كه درخت را تكان دهم تا تو رها شوی. اما عموحسن آنقدر قوی نبود و هر قدر تلاش كرد نتوانست تنه درخت را حركت دهد. وقتی عموحسن موفق به تكان دادن تنه درخت نشد. به فكر فرو رفت و گفت: حالا فهمیدم كه چه باید بكنم . او در جنگل به دنبال چیزی می گشت تا اینكه با یك شاخه درخت دیگر برگشت . او تلاش كرد با آن چوب، تنه درخت بزرگ را كمی بالاتر ببرد اما او به اندازه كافی قوی نبود. او یك قدم به عقب رفت و با دقت به تنه درخت نگاه كرد. او یك نگاهی به برف كرد كه همه اطرافش را پوشانده بود و سپس نگاهی به آسمان انداخت. به نظر می رسید كه بارش برف برای مدت طولانی ادامه خواهد داشت و آنها مجبورند كه سریعتر كاری كنند. عمو حسن فكری كرد. او با سرعت به كلبه اش برگشت وقتی كه به آنجا رسید به سراغ ابزار كارش رفت و با سرعت برگشت در حالی كه یك اره بزرگ را با خود حمل می كرد. وقتی به جنگل برمی گشت ، امیدوار بود كه مسیر را بخاطر بیاورد . زیرا بارش برف ردپای او را پوشانده بود.. بارش برف سنگین تر شده بود و باد شدیدتر می وزید اما عموحسن به راهش ادامه داد. او به محلی رسید كه روباه آنجا بود اما تمام آنچه كه او می توانست ببیند تنه درخت و برفی بود كه تمام زمین را پوشانیده بود. او فكر كرد كه دیر رسیده است اما او یك بینی قهو ه ای در میان برف دید . او با سرعت هر چه بیشتر با دستهایش شروع به خالی كردن برفهایی كرد كه دور روباه را پوشانده بودند. او هنوز زنده بود.او شروع به اره كردن درخت كرد اما نه به دو نیمه ، بلكه به سه قسمت. دو قسمت كه بلندتر بودند در هر انتها و یك قسمت كوچكتر در وسط، یعنی همان جائی كه دم روباه گیر كرده بود . او روباه را بلند كرد و در پتویی كه از كلبه اش آورده بود پیچاند. پیرمرد به آهستگی در حالیكه روباه را بغل كرده بود به كلبه اش برگشت. آتش خوبی را روشن كرد و یك سوپ خوشمزه برای خودشان درست كرد. آن دو، روز سختی را گذرانده بودند و خیلی خسته بودند روباه روی كفپوش كنار شومینه و پیرمرد روی صندلی مورد علاقه اش بخواب رفتند. وقتی كه صبح از خواب برخاستند هر دو مایل بوند كه روباه در تمام طول زمستان كنار عمو حسن بماند و این دقیقا همان اتفاقی بود كه رخ داد.
قیمت : 7500 تومان پکیج یک دی وی دی تولید کننده: استودیو آروین تک زبان: فارسی
بازی ایرانی اتومبیل رانی شتاب در شهر - Speed in City Open World Racing اولین بازی ایرانی مسابقات حرفه ای اتومبیل رانی در شهراست بازی شتاب در شهر، یک بازی ماشین سواری ایرانی نقشه باز (Open-World Racing) است که توسط یک تیم ایرانی تولید شده است. موتور بازی ساخت تیم سازنده بازی و توسط نرم افزارهای PhysX ، Ogre ، FMod ، DirectX نوشته شده است. بازی فقط برای پلتفرم PC طراحی شده است ولی با توجه به نوع و سبک منحصر به فرد خود توانسته است طرفداران و مخاطبان زیادی را جذب کند.
نقاط قوت : • حوادث غیر قابل پیش بینی در بازی • کنترل و handling مناسب ماشین • طراحی خوب Drift و امتیازات مهارت در رانندگی • کارتهای مسابقه و انیمیشن جالب آنها • طراحی بازی (Game Design) خوب • حرکت شب و روز به صورت Dynamic • داینامیک بودن و فیزیک داشتن همه چیز در بازی (حتی تابلوهای بزرگ و درختها) • نیتروژن ماشین • پیاده سازی مناسب حالت شب بازی ، روشن شدن چراغها، ساختمانها و غیره • طراحی مناسب و جذاب پیستها و تفاوت آنها (رالی ، خاکی و فضایی) • ثبت رتبه بازیکن به صورت Online و اعلام آن • قابلیت level up برای بازیکن و انتخاب های جالب از جمله diplomacy • خرید و فروش بازی و موجودیت پول در بازی برخلاف سریهای آخر NFS • طراحی مناسب المانهای بازی و مسابقات • رادیوی ماشین و قابلیت کاستوم کردن موسیقیهای دلخواه از طریق پوشه و میانبر بر روی desktop
نقاط ضعف : • فاصله دید نسبتا کوتاه در بازی • تعداد کم ماشین های ایرانی در مقایسه با ماشین های خارجی • عدم شخصیت پردازی در بازی
هموطن عزیز کلیه بازی های رایانه ای عرضه شده در این فروشگاه
در بسته بندی های اورجینال شرکتی و با کاور و جلد های اختصاصی خود بازی مانند تصاویر به دست شما خواهد رسید.
گارانتی بی قید و شرط محصولات ما نشان از کیفیت اجناس ماست .
1 دی وی دی با گارانتی و پکیج زیبای اختصاصی فقط 7500 تومان
در صورت پرداخت به صورت آنلاین هزینه ارسال برای شما رایگان خواهد شد و فقط هزینه بسته بندی محاسبه خواهد شد
برخی از ویژگیهای منحصر به فرد بازی : 1-این بازی به صورت Open World و Sand box میباشد: بازیکن میتواند هر طور که میخواهد بازی را تمام کند. بنابراین بازیکن مجبور نیست یک مسیر ثابت را طی کند بلکه طبق سلیقه و علاقه خود میتواند بازی را جلو ببرد. نقشه بازی نیز خیلی بزرگ است (حدود ۱۰۰ کیلومتر مربع). بازیکن اصلا حس خستگی به خاطر بسته بودن در یک محیط کوچک مشابه سایر بازی ها پیدا نخواهد کرد! 2- این بازی علاوه بر Game-Play حرفه ای Immediate Game-play نیز دارد : تنها ویژگی که باعث میشود قشر غیر حرفه گیمرها (سنین زیر ۷ سال و یا کسانی که با مکانیک های بازیها آشنایی کمی دارند) نیز از بازی لذت ببرند! رانندگی آزادانه با ماشین های ایرانی و خارجی در شهر بسیار جذاب است و هر کسی میتواند در زمان کوتاه (حتی به مدت ۲ دقیقه) از بازی لذت ببرد. در صورتی که در سایر بازیها (خصوصا ژانرهای Action-adventure, Adventure, RPG, Strategy, Simulation ,...) بازیکن میبایست علاوه بر داشتن مهارت کافی چندین ساعت بازی کند تا بتواند از بازی لذت ببرد. 3- Game-Play بازی عالیست : بازیکن به هیچ عنوان خسته نمیشود. بارها دیده شده است که تستر ها گذر زمان را متوجه نشده اند. المان ها و مکانیکهای با دقت و طراحی کامل پیاده سازی شده اند. 4- قابلیت اسپورت کردن ماشین : از جمله تعویض لاستیک و رنگ، Level up شدن بازیکن با توجه به Experience بدست آمده پس از انجام موفقیت آمیز مراحل، کارتهای ستاره، نگهداشتن و مالکیت چند ماشین برای بازیکن در گاراژ، تخریب پذیری محیط و ماشین ها و ... از نکات قابل توجه و ارزش ده به بازی هستند. 5- شهر شامل چندین گاراژ است که طی مراحل بازی باز میشود : برخی فقط تعمیرگاه ماشین هستند و برخی علاوه بر تعمیر امکان اسپورت کردن را نیز برای بازیکن فراهم میکنند. 6- المانهای مسابقه :از جمله تله نیتروژن، توقف زمان، تعمیر و ... همه باعث جذابیت بیشتر بازی شده اند. 7- ماشینهای رقیب (سایر رانندگان شهر) : از هوش مصنوعی خوبی برخوردار هستند که متناسب با درجه سختی بازی برای بازیکن همواره چالشی در مسابقات هستند. همه بازیکنان شهر(حتی بازیکن اصلی) با ماشین پراید بازی را شروع میکنند (زدن کلید F2 در بازی لیست آنها را نمایش میدهد). همانطور که بازیکن اصلی خودش را ارتقاء میدهد و در بازی پیشرفت میکند سایر بازیکنان شهر نیز در حال ارتقاء خود و انجام مراحل بازی هستند. بنابراین بازیکن هیچ وقت حس نمیکند در شهر تنها است و در اصل رقیبان زیادی دارد. 8- محیط بازی کاملا داینامیک میباشد : تعجب نکنید اگر با درخت تصادف کردید و برگهای درخت بر روی ماشین ریخت یا به دریچه آب زدید و فشار آب قسمتی از ماشین شما را به بالا فرستاد! منظور ما از داینامیک بودن بازی فقط فیزیک اشیاء ،پارتیکل ها، آب و ... نیست بلکه حتی سایه هاو نورپردازی بازی هم کاملا Dynamic است و شما گردش شب و روز ، خورشید ، ماه و ستاره ها را در بازی خواهید دید. نقشه بازی در دو حالت شب و روز طراحی شده است و بازیکن میتواند بازی کردن در هر دوحالت شب و روز را در بازی تجربه کند.
داستان بازی : حامد به دعوت دوستش به عنوان یکی از رانندگان مسابقات ماشین سواری ایرانی که در یکی از شهرهای ایران برگزار میشود وارد شهر میشود. در این مسابقات بازیکنانی به نمایندگی از چندین کشور از جمله ژاپن، انگلستان ، آلمان و ... حضور دارند. هدف از برگزاری این دوره از مسابقات انتخاب بهترین راننده برای شرکت در مسابقات پیست رالی خارج از شهر است. در ابتدا حامد ماشین خوبی ندارد و با استفاده از اسپورت کردن ماشین خود توسط گاراژ دوستش و نیتروژنی که روی ماشین خود بسته است سعی میکند در مسابقات پیروز شود. او مهارت بسیار خوبی در رانندگی دارد بنابراین موفق میشود در مسابقه اولی که در مسیر یکی از خیابان های اصلی شهر برگزار میشود برنده شود. پس از گذشت چند روز از مسابقات حامد تصمیم میگیرد ماشین بهتری بخرد، به یکی از نمایشگاه های شهر مراجعه میکند، در نمایشگاه خودروهای زیادی برای فروش به نمایش گذاشته شده اند، از ماشین های ساخت ایران مثل پراید، ۲۰۶، سمند، پرشیا و ... گرفته تا بهترین خودروهای دنیا مثل لامبورگینی LP670 و Nissan GT-R! حامد با پولی که از مسابقات و انجام ماموریتهای مختلف در شهر بدست آورده است فقط میتواند ماشین پرشیا را بخرد! به هر حال ماشین جدید حامد نسبت به ماشین قبلی او شتاب و فرمان پذیری بهتری دارد که این موضوع به حامد کمک میکند در مسابقات رده های بعدی شرکت کند. پس از شرکت حامد در چندین مسابقه و کسب رتبه اول، از سوی دفتر برگزاری مسابقات رالی از او دعوت میشود که در دوره مسابقات پیست رالی که در خارج از شهر برگزار میشود شرکت کند . حامد دعوت را میپذیرد و در مسابقات شرکت میکند. در اولین روز مسابقات رقیبان او، فوناکو از کشور ژاپن با خودروی BMW، شولر از کشور آلمان با خودروی Lexusهستند. حامد در دور اول مسابقه به خاطر برتری ماشینهای رقیبانش شکست میخورد! او ابتدا تصمیم میگیرد ماشین اش را عوض کند ولی با همفکری با دوستش نظرش عوض میشود و تصمیم میگیرد اسپورت بهتری انجام دهد و حتی برای ماشین اش یک تایر با پهنا و استحکاک بیشتر که شتاب و کنترل بهتری در پیست دارد استفاده میکند. علاوه بر آن حامد با امتیازی که از مسابقات تا بحال بدست آورده است ظرفیت گاز نیتروژن ماشین اش را نیز افزایش میدهد تا بتواند در مسابقات زمان بیشتری از نیتروژن استفاده نماید. در دور دوم مسابقه حامد با مهارت، خود را به کناره های مسیر مسابقه که طول مسیر کمتری تا پایان دارد میرساند و پس از تلاش زیاد موفق میشود در ۳ ثانیه پایان مسابقه با استفاده از نیتروژن خود و با شتاب زیاد از نفر اول که فوناکو است جلو بزند و رتبه اول مسابقه را از آن خود کند. پس از آن حامد در مسابقات بعدی با نماینده های کشورهای دیگر که خودروهای فوق العاده ای دارند روبرو میشود. حامد با استفاده از ماشین جدیدش که یک شورلت مدل ۲۰۰۸ است و مهارت بی نظیرش در اسپورت کردن مناسب با شرایط هر مسابقه، رتبه نخست مسابقات پیست رالی را از آن خود میکند. پس از گذشت چند هفته از مسابقات یکی از دوستان حامد از او دعوت میکند که در کلوپ سرعت شرکت کند. قرار میشود به کسی که بتواند کمتر از ۱۰ ثانیه سرعت ماشین اش را به بیش از ۲۴۰ کیلومتر برساند جواز شرکت در مسابقات پیست خاکی شهر که در ماه بعد قرار است برگزار شود را بدهند. حامد مثل همیشه به بهترین نحو ماشین اش را اسپورت میکند و با شتاب خوبی که در ابتدا به کمک تقویت موتور خود میگیرد کمتر از ۹ ثانیه سرعت ماشین اش را به ۲۴۰ کیلومتر بر ساعت میرساند. حامد از دوستش تشکر میکند و خودش را برای مسابقات پیست خاکی آماده میکند. شرکت کنندگان مسابقات پیست خاکی با بهترین خودروها مثل شورلت کروت، لامبورگینی و ... در مسابقات حاضر شده اند. حامد میداند که برای اینکه بتواند نفر اول شود باید ماشین و اسپورت بهتری داشته باشد ...
هموطن عزیز کلیه بازی های رایانه ای عرضه شده در این فروشگاه
در بسته بندی های اورجینال شرکتی و با کاور و جلد های اختصاصی خود بازی مانند تصاویر به دست شما خواهد رسید.
گارانتی بی قید و شرط محصولات ما نشان از کیفیت اجناس ماست .
1 دی وی دی با گارانتی و پکیج زیبای اختصاصی فقط 5500 تومان
در صورت پرداخت به صورت آنلاین هزینه ارسال برای شما رایگان خواهد شد و فقط هزینه بسته بندی پرداخت میشود
درباره ی بازی :
نقاط قوت : • بازی نیاز به کد فعال سازی یا پیچیدگی خاصی برای اجرا ندارد. حتی نیاز به تماس تلفنی برای فعال سازی یا SMS هم ندارد بلکه فقط برای اجرا نیاز به DVD اصلی دارد. نقاط ضعف : • عدم وجود نسخه برای زبانهای غیر فارسی اجرای بازی : خوشبختانه اجرای بازی بسیار ساده است و همانند سایر بازیهای ایرانی نیاز به قرص اعصاب یا مکالمات چند ساعته جهت دریافت کد فعال سازی ندارد. فقط لازم است روی میانبر (Shortcut) بازی دوبار کلیک شود و سریال هک شده روی بسته بازی وارد شود. منوی بازی : Intro و ورود منوی بازی بسیار جالب بود و به بازیهای مدرن امروزی بسیار شبیه بود. انیمیشن منوها، حرکت آبشاری و استایل آیتم ها هم برای بازی ماشین و Race جالب بود. تنها چیزی که به ظاهر جالب نمیرسید کم بودن تعداد گزینه های منوی اصلی بود که البته در ادامه متوجه شدیم با انجام مراحل بازی به صورت Dynamic افزایش یافت. در منوی اصلی بازی امکان شروع بازی در حالت آسان (Easy) ، متوسط (Normal ) و سخت (Hard) وجود دارد. حالت سخت به صورت قفل است و بازی با نوشته ای به بازیکن میگوید که پس از اتمام در حالت easy یا normal میتواند حالت hard را بازی کند. گرافیک بازی اتوماتیک متناسب با توان سخت افزاری گیمر انتخاب میشود و به نظر هوشمندی کافی را دارد. به هرحال حالات preset مختلفی برای کیفیت نمایش و گرافیک بازی نیز در منوی تنظیمات تعریف شده است. همچنین بازی با مانیتور های wide و انواع Aspect Ratio ها سازگار است و تصاویر و گرافیک بازی کشیده یا deform نمیشود.
برای مشاهده ی نقشه ی محیط بازی در ابعاد بزرگتر، کلیک کنید!
بر خلاف خیلی از بازیهای ایرانی امکان قطع صدا (Mute) و تغییر بازی به حالت Window با کلید Alt+Enter نیز وجود دارد. نقاط قوت : • درجه بندی سختی بازی • Wide support • Settings and presets نقاط ضعف : • عدم امکان تغییر زبان حداقل به English • عدم امکان تغییر درجه سختی بازی پس از شروع بازی (در حین بازی)
گیم پلی (Game Play) و گرافیک بازی : پس از انتخاب شروع بازی، و گذشت زمان loading در حدود ۱۰ ثانیه ، گاراژ بازی با امکان انتخاب اولین ماشین در بازی نمایان میشود. این اولین باری است که شما به صورت مستقیم real-time گرافیک بازی و ماشین ها را مشاهده میکنید. کیفیت طراحی ماشینها خیلی حرفی برای گفتن ندارد ولی نورپردازی صحنه، سایه ها، Ambient Occlusion و افکتهای تصویر مثل HDR جالب است. همچنین particle های گاراژ و نوری که از پنجره به سمت داخل نمایان است بد طراحی نشده و فضا را زنده و طبیعی جلوه میدهد. پس از انتخاب ماشین بازی به حالت loading میرود تا شهر بازی را لود کند. این زمان حدود ۴۰ ثانیه به طول می انجامد. پس از پایان لودینگ یک intro با صدای منوچهر والی زاده مراحل مختلف، داستان و روند بازی را شرح میدهد. خوب انصافا تولید کننده در این قسمت بازی خصوصا انتخاب گوینده بسیار خوش سلیقه عمل کرده است. پس از پایان intro گوینده از شما میخواهد که به عنوان یک قهرمان خودتون را در مسابقات خوب نشان بدهید و بازی شروع میشود. کنترل ماشین بسیار جالب است و بر اساس فیزیک ولی تا حدی arcade طراحی و پیاده سازی شده است. پس اتفاقات داخل بازی میتواند بیش از پیش بینی تولید کنندگان باشد و این خود نقطه قوتی در بازی است. یکی دیگر از نقاط قوت بازی حالت Sanbox و نقشه بازی بودن بازی (Open-World) است. نقشه بازی هم نسبتا بزرگ است و به شما حس کنجکاوی داخل نقشه بازی و کشف را میدهد. وجود achievement ها، امتیازات مهارت در رانندگی و combo ها در بازی بسیار جالب است، مثلا وقتی از بین چند خودرو لایی میکشید و بازی این را تشخصی میدهد و به شما امتیاز میدهد را تصور کنید. این ویژگی ممتاز نشانده عدم شتاب تولید کننده در عرضه بازی بوده است. در بازی تقریبا برای همه چیز رفتار، فیزیک و هوش مصنوعی تعریف شده است. به عنوان مثال زدن یک ضربه آهسته به درخت فقط باعث ریختن کمی برگ و بلند شدن گرد و خاک از ریشه و جایگاه درخت میشود ولی زدن ضربه سنگین و محکم (مثلا با سرعت بالاتر از ۱۵۰) باعث کنده شدن و قطع تنه درخت میشود. هرچند که کنده شدن تنه درخت کمی غیر طبیعی است ولی در هنگام مسابقات خیلی جالب و باعث زدحال کمتری میشود. عابرین نیز سعی دارند کشته نشوند ولی همیشه مثل عابرین بازی Driver موفق و خوش اقبال نیستند! بوق زدن ماشین های ترافیکی شهر نیز وقتی که راهشان را بسته اید احتمالا باعث تعجب شما میشود.
• تولید کننده : استودیو آروین تک • ناشر : موسسه سرزمین رایانه • حامیان : بنیاد ملی بازیهای رایانه ای • ژانر بازی : مسابقات ماشین سواری نقشه باز (Open-World Racing) • تاریخ انتشار : پاییز ۱۳۹۱ • رده سنی : ۳+ • تعداد مراحل : ۴۲ مرحله • مدت زمان گیم پلی : بین ۷ تا ۱۲ ساعت (بر اساس مهارت بازیکن) • Platform : کامپیوتر PC • ابزار های استفاده شده در طراحی بازی : o زبان برنامه نویسی : ++C o مورد استفاده : DirectX + Ogre o موتور گرافیکی: ATE ساخت استودیو سازنده o موتور صدا : FMOD o موتور فیزیک : PhysX • بخش آنلاین : دارد • رانندگی آزاد (در شهر) : دارد • گوینده اصلی : منوچهر والی زاده • گوینده آنونس : ابوالحسن تهامی نژاد
هیچ لذتی در دنیا نمیتواند جای لذت زایمان طبیعی را برای مادر بگیرد و کسانی که بی دلیل سزارین را انتخاب میکنند خود را از این لذت محروم کردهاند. اگر درد زایمان طبیعی علت پافشاری شما برای سزارین است باید بدانید که میتوانید زایمانی طبیعی و بیدرد را با حضور همسرتان در اتاق زایمان تجربه کنید!
هیچ لذتی در دنیا نمیتواند جای لذت زایمان طبیعی را برای مادر بگیرد و کسانی که بی دلیل سزارین را انتخاب میکنند خود را از این لذت محروم کردهاند. اگر درد زایمان طبیعی علت پافشاری شما برای سزارین است باید بدانید که میتوانید زایمانی طبیعی و بیدرد را با حضور همسرتان در اتاق زایمان تجربه کنید!
زایمان طبیعی یک نعمت است
هر زمان در دانشگاه درمورد مکانیسم زایمان توضیح میدادم تصاویری از روند زایمان در آفریقا، ژاپن، چین و سرخپوستها را نشان میدادم. در ایران هم عشایر مثل قشقاییها، لرها و کردها که کوچ میکنند نمیتوانند برای زایمان یک خانم باردار کوچ را متوقف کنند بلکه آن خانم همراه با مادر یا شخص دیگری در محل میماند تا زایمان تمام شود.
سپس بند ناف را با سنگ پاره میكرد، گره میزد و زن همراه با فرزندش سوار بر الاغ میشد و به راهش ادامه میداد؛ به همین سادگی! خداوند نعمتی به زن داده که به راحتی بتواند زایمان کند. اگر چه درد میکشد اما بلافاصله فراموش میكند.
درواقع موادی شبیه مورفین (آپومورفین) در بدن تولید میشود که به صورت طبیعی درد را کاهش میدهد و بعد هم فراموشی ایجاد میكند. برای همین است که می بینیم خانمی 10 بار زایمان کرده و هنوز هم دوست دارد آن حس را تجربه کند.
همسران هم میتوانند دراتاق زایمان باشند
اگر ما اجازه دهیم همان مکانیسمی که خداوند در بدن زن تعبیه کرده ادامه پیدا کند و به عبارتی مداخله نکنیم و فقط نظارهگر باشیم تا اتفاقی نیفتد، مطمئن باشید زایمان طبیعی بهترین راه است. خیلی از خانمها میگویند ممکن است افتادگی مثانه و رحم پیدا کنیم. در حالی که چنین چیزی حقیقت ندارد مگر اینکه زایمان بسیار سخت باشد و عوارضی پیش بیاید.
اما اگر یک متخصص زنان یا ماما نظاره گر باشد و نگذارد آن سختیها بهوجود بیاید، آن موقع عوارض و افتادگی ایجاد نمیشود و زایمان دلنشین میشود. خیلیها میگویند ما از درد زایمان میترسیم در حالی که ما میتوانیم یک زایمان بی درد ایجاد کنیم.
خیلیها دوست دارند همسرانشان در زمان زایمان کنارشان باشند. ما در بیمارستان صارم برای اولین بار این امکان را نیز فراهم کردهایم. یعنی شوهر میتواند در اتاق زایمان طبیعی یا سزارین کنار همسرش باشد. چه کسی محرم تر از شوهر به زن است؟ این کار از لحاظ شرعی، قانونی و اخلاقی هیچ منعی ندارد. به این صورت زن و شوهر هردو باهم شاهد تولد فرزندشان هستند و این بهترین خاطره برای آنها میشود.
سزارین یک عیب بود!
سالها قبل اگر درمورد خانمی که برای درد زایمان آمده بود تصمیم به سزارین میگرفتیم هر دو خانواده زن و شوهر اعتراض میکردند که مگر این دختر عیبی دارد که نمیتواند زایمان کند؟! فرهنگ آن زمان چنین بود و سزارین یک عیب محسوب میشد.
اما اصلا سوابق سزارین چیست و چرا این نام برایش انتخاب شد؟ غربیها میگویند مادر سزار نمیتوانست زایمان کند بنابراین پزشکان رومی پهلویش را شکافتند و سزار را به دنیا آوردند. قبل از آن این جراحی افتخار ایرانیهاست. در شاهنامه آمده است که رستم به دنیا نمیآمد.
زال درمورد تهمینه از سیمرغ سؤال کرد. سیمرغ گفت«پهلویش را ببر و این مرهم را بردار و وقتی بچه به دنیا آمد از آن استفاده کن.» درواقع به جای سزارین باید گفت رستمینه؛ فرهنگستان علوم فارسی هم این نام را به جای سزارین انتخاب کرده است.
بگذارید علم برایتان تصمیم بگیرد
تمام موجودات زنده به صورت طبیعی تولید مثل میکنند از حشرات و پرندهها بگیرید که تخم میگذارند تا نهنگ و دلفین که زایمان میکنند و حیوانات چهارپا و مهره داران و انسان. این چه حرکتی است که ما خانمی را که میتواند زایمان طبیعی انجام دهد و چند ساعت بعد از جایش بلند شود و به زندگیاش ادامه دهد را به خطر بیندازیم و به سزارین تشویق کنیم؟
سزارین یک جراحی کاملا جدی است و میتواند عوارض ایجاد کند. برای مثال احتمال دارد مثانه آسیب ببیند یا خونریزی کنترل نشود و حتی رحم را در بیاورند. حداقل 3 ماه هم ممکن است عوارض جراحی همراه با بیمار باقی بماند.
با انجام یک سزارین بیمورد برای دختر جوانی که تازه در ابتدای زندگی مشترک است، در صورت عارضهدار شدن شیرینی عشق را به زهر تبدیل میکنیم بنابراین سیاست ما اکنون این است که زایمان طبیعی را باب کنیم و سزارین را اجازه دهیم علم پزشکی انتخاب كند تا اگر روند زایمان طبیعی به مشکل برخورد و خطری برای مادر و بچه ایجاد شد آن وقت سزارین انجام دهیم نه اینکه خود بیمار بگوید من دوست دارم سزارین شوم.
زایمان در آب چه مزیتی دارد؟!
مسئله زایمان در آب 30 سال است که در اروپا اجرا میشود و الان هم تب و تابش تمام شده است. در ایران نیز اخیرا خانم ها به این روش علاقهمند شدهاند. درواقع همان آرامشی که بیحسی نخاعی ایجاد میكند زایمان در آب هم میتواند ایجاد کند.
امکان این نوع زایمان نیز در بیمارستان صارم وجود دارد. ما با کمک روش های زایمان بی درد سعی بر این داریم که خانم ها را به سمت زایمان طبیعی تشویق کنیم و فرهنگ آن را دوباره جا بیندازیم.
زایمان طبیعی باعث میشود بچه نیز یک روند طبیعی را طی کند و از لحاظ هوشی و تکامل سلسله اعصاب دچار مشکل نشود. درواقع فشاری که به سر می آید و آن شوکی که به بچه وارد میشود همه حکمت دارند و باید اتفاق بیفتند. خوشبختانه الان آمارمان خیلی خوب شده است. ما از انواع روش های زایمان بی درد موجود در دنیا از جمله گاز N2O (گاز خنده)، اپیدورال (بیحسی نخاعی)، بیحسی دهانه رحم، تنس (TENS، ماساژهای مخصوص) و زایمان در آب استفاده میکنیم.
طب سوزنی و هیپنوتیزم تاثیر نسبی دارند
با طب سوزنی و هیپنوتیزم هم می توان زایمان کرد اما از آنجایی که فعلا بیماران از روشهایی که تاکنون داشتهایم راضی بودهاند ترجیح میدهیم از این دو روش استفاده نکنیم زیرا در برخی موارد تاثیر گذار و در برخی موارد بیتاثیرند.
نمیتوانیم بیمار را به خطر بیندازیم و با طب سوزنی یا هیپنوتیزم زایمانش را انجام دهیم. ممکن است دردش فروکش نکند و بعد بگوید از هر چه زایمان است بدم آمده است. درواقع آزموده را دوباره آزمودن خطاست.
با روشهایی که هم اکنون در دسترس داریم درد به حداقل میرسد و بیماران راضی هستند. البته نه اینکه کلا درد از بین برود بلکه قابل تحمل میشود و دردی که باعث فریاد زدن میشود دیگر وجود ندارد. به هرحال وقتی بیمار انقباض رحم پیدا میكند کمی درد را حس میكند. ما نمیخواهیم این حس را از مادر بگیریم چراکه بزرگترین لذت زن موقعی است که دارد زایمان انجام میدهد، پس چرا بیاییم لذت را از زن بگیریم؟
سزارین دیگر محبوب نیست
در خارج از کشور فرهنگ این است که خیلیها برای زایمان از داروهای بیحسی استفاده نمیکنند و در این مورد نگرانی ندارند زیرا پزشک و ماما از 9 ماه قبل با بیمار کار کرده و اطلاعات کافی را به او دادهاند. اما حالا در ایران به دلایلی این اطلاعات به بیمار کم میرسد و اطرافیان دخالت میکنند و فرد را از زایمان طبیعی میترسانند. ما در بیمارستانمان مثل اروپا و ایالات متحده از زمانی که یک خانم باردار میشود مجموعهای از کلاسها و امکانات را برایش فراهم میکنیم.
از جمله اینکه هر هفته پنجشنبهها زن و شوهرها به اینجا میآیند و 8 جلسه درمورد مکانیسم زایمان طبیعی و سزارین، زایمان بیدرد، تغذیه دوران بارداری، نکات سفر، مسائل روحی و روانی بعد از زایمان، شیردهی، چگونگی پدر شدن، برخورد اول با نوزاد و... آموزش میبینند. همراه با آن نیز برای خانمهای باردار، نرمش در آب را در بخش آکواژیمناستیک فراهم کردهایم.
در این استخر غریقنجاتی حضور دارد که نرمشهای داخل آب را آموزش میدهد. علاوه براین سالنی برای نرمشهای مخصوص دوران بارداری و یوگا تدارک دیدهایم. در هر جلسه نیز ماما فشار خانمهای باردار و قلب بچه را کنترل میكند و همه دغدغهها را با آنها در میان میگذارد. به این ترتیب میبینیم که نتیجه در حال معکوس شدن است و حالا دیگر افراد کمتر سراغ سزارین میروند.
سال 85 که برای اولینبار این کلاسها را برگزار کردیم 10 نفر بیشتر شرکت نکردند اما الان 150 خانم با 150 شوهر به این کلاسها میآیند! این نشان میدهد روند فرهنگسازی جواب داده است. با یک بخشنامه که میگوید بیایید سزارین را کم کنیم، نمیتوان فرهنگی که جا افتاده را تغییر داد. باید این باور را در خانمها بهوجود بیاوریم که زایمان طبیعی بهترین است.
والا واسه خودمم جالب بود بدونم این مثلث برمودا چیه و چجوریه و وقتی فهمیدم خیلی هم شکل مثلث نیست تعجب کردم . اینکه این همه وسعت داره و اینکه هنوز کاملا کشف نشده و هنوز هم ...
بله هنوز هم نتونستن مشکلش رو حل کنن . من فقط چند مدل اطلاعات قدیمی و جدید داشتم که جمع کردم همه رو اینجا . امیدوارم مفید باشه .....
کلیات ...
در اقیانوس اطلس، منطقه شگفت انگیزی وجود دارد که تاکنون، تعداد زیادی از هواپیماها و کشتی ها، بی آنکه نشانه ای از خود برجای گذارند، به طرز اسرارآمیزی در آنجا ناپدید شده اند. این منطقه مرگبار که اصطلاحا «مثلث برمودا» یا «مثلث شیطان» نامیده می شود، از شمال به جزیره «برمودا» از باختر به « فلوریدا» و از سوی خاور به نقطه ای از اقیانوس اطلس محدود میشود. حوادث شگفت انگیزی که در این نقطه از عالم اتفاق افتاده، دانشمندان را بر آن داشته است تا در « مثلث برمودا» به مطالعه و کاوش بپردازند و در رابطه با این حوادث، نظریات گوناگون ارائه دهند، ولی این کوشش ها، تا کنون کمکی به حل معما نکرده است.
اولین اتفاق ...
در حدود ساعت 5/10 شامگاه 29 ژانویه 1948 هواپیمای بزرگ چهار موتوره بریتانیا موسوم به « استار تایگر» هنگامی که با 26 مسافر و خدمه بر فراز « مثلث برمودا» پرواز می کرد، ناگهان به طرز اسرارامیزی ناپدید شد و دیگر هیچ خبری از آن به دست نیامد.
چند دقیقه قبل، تنها یک پیام رادیویی از خلبان هواپیما دریافت شده بود که اعلام کرده بود « هوا خوب است و هیچ مانعی وجود ندارد»
با این حال، هواپیمای « استار تایگر» ناپدید گردید و معلوم نشد چه بلایی بر سر آن آمد. در ساعت 45/7 دقیقه بامداد روز 17 ژانویه 1949 کاپیتان با هواپیمای خود از فرودگاهی در جزیره « برمودا» به هوا برخاست تا به «کینگستون» واقع در « جامائیکا» برود، ولی این هوایما نیز هنگام عبور از فراز « مثلث برمودا» به سرونوشت هواپیمای قبلی دچار گردید. کاپیتان 40 دقیقه پس از پرواز، طی یک تماس رادیویی، وضع هوا را عالی توصیف کرد و با اطمینان گفت که به موقع به « جامائیکا» خواهد رسید.
ولی این آخرین پیامی بود که از خلبان هواپیما دریافت شد و پس از آن، فقط سکوتی اسرار آمیز بر قرار گردید.
برای یافتن این هواپیما، قطعات شکسته آن، و یا حتی آثار روغن و بنزین بر سطح آب که می توانست سرنخی به دست دهد، جستجوی گسترده ای به عمل آمد، لیکن این جستجو کاملا بی فایده بود. پیش از ناپدید شدن این دو هواپیما، حادثه شگفت انگیزی در مثلث برمودا رخ داده بود که توجه همگان را به خود جلب کرد و در حقیقت وجه تسمیه «مثلث برمودا» از آنجا ناشی شد.
وجه تسمیه «مثلث برمودا» ...
در روز 5 دسامبر 1945 پنج بمب افکن از نوع «اونجر» به منظور انجام یک پرواز تمرینی که پرواز شماره 19 نامیده می شد، از پایگاه نظامی « فورت لودردیل» واقع در « فلوریدا» به هوا برخاستند . طبق برنامه ، آنها می بایستی یک مسیر مثلث شکل را طی کنند و دوباره به پایگاه بازگردند.
قبلا چندین بار چنین تمرینی را انجام داده بودند، از این رو این ماموریت بر ایشان دشوار نبود. از سوی دیگر، خلبانان و خدمه این پنج بمب افکن را افرادی با تجربه و ماهر تشکیل می دادندم. و همه هواپیماها مجهز به بهترین دستگاه بی سیم و تجهیزات هوانوردی بودند.
در ساعت 10/2 دقیقه آن روز، هر پنج بمب افکن به هوا برخاستند و با آرایشی زیبا و سرعتی در حدود 200 مایل در ساعت به سوی خاور به پرواز در آمدند.
در ساعت 45/3 دقیقه، حادثه وحشتناکی رخ داد. ستوان «تایلو» فرمانده این اسکادران طی تماس رادیویی با برج مراقبت فریاد زد:
- برج مراقبت ... وضع اضطراری پیش آمده ... انگار ما از مسیر خود منحرف شده ایم... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم... تکرار می کنم ... ما قادر نیستیم زمین را ببینیم.
مسئول برج مراقبت پرسید:
- حالا در چه موقعیتی هستید؟
- موقعیت خود را به درستی نمی دانیم ... اصلا نمی دانیم کجا هستیم . به نظر میرسد راه را گم کرده ایم. مسئول برج مراقبت از این سخن بر خود لرزید. چگونه ممکن بود پنج هواپیما، با سرنشینان پر تجربه خود، در شرایطی که هوا کاملا مساعد بود راه خود را گم کنند.
برج مراقبت گفت:
- طاقت داشته باشید. به سوی غرب پرواز کنید.
ستوان « تایلور» پاسخ داد:
- ما اصلا نمی دانیم غرب کجاست... همه دستگاه ها از کار افتاده ... همه چیز شگفت انگیز است. هیچ جهتی را نمی توانیم تشخیص دهیم. حتی اقیانوس شکل دیگری به خود گرفته است...
چند لحظه بعد، دوباره صدای ستوان« تایلور» به گوش ریسید که دیوانه وار فریاد زد:
- ما وارد آب های سفید می شویم ... خطر همچون دشنه ای به سوی ما می آید... کمک ... کمک ...
و این آخرین پیام ستوان « تایلور» بود و صدای او برای همیشه خاموش شد. مسئولان فرودگاه، وضع اضطراری اعلام کردند و یک هواپیمای « مارتین مرینر» با 13 سرنشین و مجهز به کلیه وسایل نجات از زمین برخاست تا به جستجوی پنج هواپیمای بمب افکن بپردازد، ولی شگفت اینکه این هواپیما نیز به همان سرنوشت پنج بمب افکن دچار گردید و برای همیشه ناپدید شد.
در ساعت 4/7 دقیقه بعد از ظهر آن روز، برج مراقبت نیروی دریایی در « اوپالوکا» پیام ضعیفی دریافت کرد که مربوط به یکی از هواپیماهای پرواز شماره 19 بود. عجیب آن بود که به موجب پیش بینی، موجودی بنزین آخرین هواپیما می بایستی تقریبا دو ساعت پیش تمام شده باشد، در حالی که هنوز در آسمان بود.
سپیده دم روز بعد، 242 فروند هواپیما و 18 فروند کشتی به جستجوی هواپیماهای گمشده پرداختند، ولی اثری از آنها نیافتند. انگار این هواپیماها، قطره ای شده و به درون اقیانوس فرو رفته بودند.
هرگاه فرض کنیم که این پنج هواپیمای بمب افکن، در آسمان با یکدیگر تصادم کرده اند، می بایستی قطعات شکسته هواپیما و یا آثار و علائمی از این تصادم پیدا می شد و از سوی دیگر هنگامی که ستوان«تایلور» وضع اضطراری اعلام کرد، برخی از خدمه هواپیما می توانستند به وسیله چتر نجات، خود را از مهلکه رهایی بخشند، یا پس از سقوط در آب از وسایل ایمنی نظیر تشک های بادی و جلیقه های نجات استفاده کنند، در حالی که معلوم نیست چرا هیچ یک از این اقدامات صورت نگرفت . هواپیمای « مارتین مرینر» که به کمک این پنج هواپیما شتافته بود، به گونه ای ساخته شده بود که می توانست روی آب بنشیند، در حالی که این هواپیما نیز بی آنکه با برج مراقبت تماس بگیرد، به طرز اسرارآمیزی ناپدید شد.
واقعیت حادثه تا به امروز کشف نشده و این ماجرا همچنان در شمار یکی از اسرار حل نشده عالم، باقی مانده است. پس از این رویداد، تعداد زیادی هواپیما و کشتی همراه با سرنشینان آنها در منطقه مثلث برمودا ناپدید شده اند که تا کنون اثری از آنها به دست نیامده است و این حوادث موجب شده که دانشمندان نظریات گوناگون در رابطه با « مثلث برمودا» ارائه دهند.
نظریات دانشمندان ...
پاره ای از این دانشمندان بر این اعتقادند که از مثلث برمودا، دریچه ای به دنیای دیگر گشوده می شود و این کشتی ها و هواپیماها از آن دریچه به بعد دیگری که برای ما ناشناخته است منتقل می شوند و گروهی دیگر گناه این حوادث را به گردن موجودات فضایی می اندازند و می گویند که ساکنان کرات دیگر، کشتی ها و هواپیماها را با سرنشینانش برای تحقیق به کرات خود می برند.
برخی دیگر نیز با توجه به فرضیه فرو رفتن قاره افسانه ای آتلانتیس به زیر آب ، بر این باورند که در اعماق آب های مثلث برمودا، بلور عظیمی وجود دارد که اشعه ای قوی تر از لیزر از آن ساطع می شود و این اشعه کشتی ها و هواپیماها را ذوب می کند. در نقشه های قدیم یقاره ای به نام « آتلانتیس» به چشم می خورد که امروزه اثری از این خشکی وجود ندارد، و دانشمندان حدس می زنند بر اثر وقوع فاجعه ای که ماهیت آن هنوز بر بشر معلوم نیست، در منطقه «مثلث برمودا» به اعماق اقیانوس فرورفته باشد.
موقعیت مثلث برمودا ...
مثلث برمودا واقعا یک مثلث نیست، بلکه شباهت بیشتری به یک بیضی (و شاید هم دایره ای بزرگ) دارد که در روی بخشی از اقیانوس اطلس در سواحل جنوب شرقی آمریکا واقع است. راس آن نزدیک برمودا و قسمت انحنای آن از سمت پایین فلوریدا گسترش یافته و از پورتوریکو گذشته ، به طرف جنوب و شرق منحرف شده و از میان دریای سارگاسو عبور کرده و دوباره به طرف برمودا برگشته است. طول جغرافیایی در قسمت غرب مثلث برمودا 80 درجه است، بر روی خطی که شمال حقیقی و شمال مغناطیسی بر یکدیگر منطبق می گردند. در این نقطه هیچ انحرافی در قطب نما محاسبه نمی شود.
وینسنت گادیس که مثلث برمودا را نامگذاری کرده، آن را به صورت زیر توصیف می کند: « یک خط از فلوریدا تا برمودا ، دیگری از برمودا تا پورتویکو می گذرد و سومین خط از میان باهاما به فلوریدا بر می گردد. »
مشاهدات و گزارشات ...
در بیشتر اتفاقات مثلث برمودا ، اکثر هواپیماها در حالی ناپدید شده اند که تماس رادیویی خود را با ایستگاههای مبدا و مقصدشان تا آخرین لحظه حفظ کرده اند و یا برخی دیگر در لحظات آخر پیامهای غیر عادی مخابره کرده اند که حاکی از عدم کنترل آنان بر روی دستگاه و ابزارها بوده است و یا چرخش عقربه های قطب نما به دور خود و تغییر رنگ آسمان اطراف به زردی و مه آلودی ، آن هم در روز صاف و آفتابی و یا تغییراتی غیر عادی در آبها که تا لحظاتی قبل آرام بوده اند، بدون بیان هیچ دلیل روشنی از چگونگی این وقایع.
این پیامها رفته رفته ضعیف تر و غیرقابل تشخیص تر شده و یا سریعا قطع شده اند. دقیقا مثل اینکه چیزی ارتباط رادیویی را قطع کرده باشد و یا چنانچه اظهار عقیده شده، در حال دور شدن و عقب رفتن از فضا و زمان بوده و دورتر و دورتر شده اند. در برخی موارد گزارشها حاکی از آن بود که نوری ناشناخته و غیر قابل تشریح روئیت شده است. همچنین توده سیاه و تاریکی در سطح دریا که پس از مدتی ناپدید شده ، در جریان اتفاقات مزبور گزارش شده است.
در مواردی هم گزارش شده که نقطه تاریک بزرگی در میان ستارگان در آسمان دیده شده که نوری متحرک از طرف زمین به آن قسمت وارد شده و سپس هر دو ناپدید شده اند. در تمام مدت دیده شدن تاریکی ، دستگاهها و سایر ابزارهای قایق های ناظر از کار افتاده بودند که پس از رفع تاریکی آسمان ، دوباره شروع بکار کرده اند.
در یک مورد هم پیامی عجیب از یک کشتی باری ژاپنی بدین مضمون دریافت گردید. "خطری همانند یک خنجر هم اکنون ... به سرعت می آید ... ما نمی توانیم فرار کنیم ..." در هر حال بدون اینکه مشخص شود خنجر چه بود، کشتی ناپدید شد.
علل واقعه ...
علل فرضی طبیعی
توضیحات و علل فرضی مختلفی درباره حوادث مثلث برمودا ارائه شده است که معمول ترین فرضیات بر اساس مرگ غیر طبیعی (زیرا هیچ جسدی تا کنون بدست نیامده است.) بنا شده است. این توضیحات عبارتند از:
جزر و مد ناگهانی دریا در نتیجه زلزله در اعماق دریا ، وزش بادهای مخرب و اختلالات جوی ، گویهای آتشفشان که موجب انفجار هواپیماها می شود، گرفتار آمدن در جاذبه یک گرداب یا گردباد که باعث سقوط و انهدام هواپیماها یا انحراف مسیر کشتیها و مفقود شدن آنها در آب می شود، تحت تاثیر نیرویی مغناطیسی قرار گرفتن و اختلالات امواج الکترومغناطیسی، ولی این دلایل توجیه قابل قبولی برای ناپدید شدن هواپیماها و کشتیهای متعدد در یک منطقه نیست.
علل فرضی غیر طبیعی
دستگیری و ربوده شدن به وسیله زیردریایی یا بشقاب پرنده هایی متعلق به کراتی دیگر که برای تحقیق درباره حیات و زندگی باستان و حال ما انسانها به کره زمین آمده اند، می تواند علتی غیر طبیعی برای توجیه وقایع باشد.
یکی از عجیب ترین پیشنهادات در این مورد بوسیله ادگار کایس ، پیشگو و روانکاو و حکیم در دهه پنجم قرن بیست ، ارائه شده است. به عقیده وی قرنها قبل از کشف اشعه لیزر ، بومیان سواحل اقیانوس اطلس از کریستال به عنوان یک منبع انرژی و قدرت استفاده می کردند. به نظر کاین نوعی نیروی شیطانی القا شده از سوی آنها ، در عمق یک مایلی در قسمت غرب اندروس غرق شده که هنوز در برخی مواقع باعث از کار انداختن ابزار و وسایل الکتریکی کشتیها ، هواپیماها و در نهایت نابودی آنها می گردد.
ام. ک. جساپ که یک فضانورد ، منجم و متخصص کره ماه است، در کتابش به نام « در مورد بشقاب پرنده ها » ابزار می دارد که ناپدید شدن کشتیهای مشهور در مثلث برمودا ، به وسیله اجسام پرنده صورت گرفته است. وی مفقود شدن خدمه آنها را نیز به اجسام مزبور ربط می دهد. به عقیده جساپ یوفوها هر چه هستند، حوزه مغناطیسی موقتی ایجاد می کنند که دارای طرحی یونیزه شده است و می تواند باعث متلاشی شدن یا ناپدید شدن هواپیماها و کشتیها گردد. او روی این سوال کار می کرد که چگونه نیروی مغناطیسی کنترل شده و می تواند باعث نامرئی شدن گردد. نظریه میدان واحد انیشتین او را مجذوب کرده بود. جساپ هر دو اینها را کلیدی می دانست برای ظهور و محو شدن ناگهانی بشقاب پرنده ها و ناپدید شدن کشتیها و هواپیماها. ولی مرگ امکان ادامه فعالیت و نتیجه گیری را از جساپ گرفت و تحقیقاتش نیمه تمام ماند.
گذشته و آینده برمودا
به نظر می رسد که این منطقه طی زمانهای متمادی گذشته نیز در افسانه ها به منزله مکانی ترسناک وجود داشته و حتی خیلی قبل از تاریخ کشف آن و بعد از آن تاریخ تا صدها سال با عناوین «دریایی از مقبره ها» ، «مثلث شیطان» ، «مثلث مرگ» ، «دریای بدبختی» ، «گورستان آتلانتیک» نامیده می شده است.
شومی و بدشگونی مثلث برمودا حتی در عصر فضا نیز باعث تعجب انسانهایی چون کریستف کلمب و فضانوردان آپولو 13 که یکی کاشف در زمین و دیگری در فضاست، شده است.
اینکه چرا وقایع عجیب این منطقه گزارش نمی شود، شاید به دلیل ایجاد رعب و وحشت عمومی باشد، شاید هم چون دلیل اصلی وقایع معلوم نیست، اتفاقات مربوطه بازتاب نمی یابد. البته در اغلب گزارشات ارائه شده هم سانسورهایی وجود دارد که اصل وقایع را سرپوشیده نگه می دارد.
آیا این مثلث دوباره قربانیان دیگری می گیرد؟
آیا بشر موفق به کشف راز آن خواهد شد؟
و بسیاری آیاها و پرسشهای بی جواب دیگر که مسلما در ذهن شما هم وجود دارد.