تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
شاید شنیده یا دیده باشید که زن و شوهری از هم طلاق گرفته اند آن هم به دلیل رفت و آمدهای خانوادگی و آمد و شدهای دوستان به خانواده که موجب شده زن و مردی بیرون از دایره روابط شرعی با هم ارتباط نامتعارف برقرار کنند و مرد یا زنی به همسرخود خیانت کند...
انسان در خانواده است که معنای واقعی آرامش و آسایش را میفهمد و در مسیر رشد و بالندگی در همه عرصهها قرار میگیرد و فرصت حضور در جامعه بزرگتر و خوشبختی فراگیرتر را به دست میآورد.
خانواده در اسلام دارای جایگاه بسیار والایی است، زیرا مرکز رشد و تعالی و محور محبت و مودت و سعادت است. انسان در خانواده است که معنای واقعی آرامش و آسایش را میفهمد و در مسیر رشد و بالندگی در همه عرصهها قرار میگیرد و فرصت حضور در جامعه بزرگتر و خوشبختی فراگیرتر را به دست میآورد.
از آنجایی که انسان موجودی اجتماعی است نمیتواند بدون ارتباط با دیگران زندگی کند. همین مسأله موجب میشود تا انسان به طور طبیعی با دیگران ارتباط برقرار کرده و رفت وآمد داشته باشد، اما به دلایل متعدد و عوامل گوناگون درونی و بیرونی هرگونه ارتباطی بیرون از چارچوبها و معیارهای اصیل اخلاقی میتواند این ارتباطات را به عامل ناامنی و ضدآرامش و آسایش تبدیل کند و خانه و خانواده را به صورت جهنمی سوزان و دوزخی بزرگ درآورد.
آنچه در پی میآید اشاره به خطراتی است که ارتباطات خانوادگی بیرون از دایره اخلاق و شریعت، به همراه دارد.
مار در آستین
شاید شنیده یا دیده باشید که زن و شوهری از هم طلاق گرفته و به این حلال مبغوض خداوندی عمل کرده باشند، آن هم به دلیل رفت و آمدهای خانوادگی و آمد و شدهای دوستان به خانواده که موجب شده زن و مردی بیرون از دایره روابط شرعی با هم ارتباط نامتعارف برقرار کنند و مرد یا زنی به همسرخود خیانت کند.
وقتی به علل و عوامل شکلگیری چنین ارتباطات نامشروع توجه میشود این موضوع آشکار میشود که رابطه دوستانه و ارتباطات خانوادگی در میان دو خانواده چنان آزادانه و بیرون از مرزهای شرعی و اخلاق اسلامی بوده که فرصت خیانت فراهم آمده و رابطه نادرست میان آنان شکل گرفته است.
بسیاری از مردم ناخواسته و نادانسته به صرف اعتماد به دوستان، دیگرانی را وارد حریم خصوصی خانواده میکنند که زندگی آنان را از درون فرو میپاشند. آنان ناخواسته ماری را به درون آستین زندگی خود وارد میکنند که هر زمانی از سوراخی برآمده و نیش تلخ و زهرآگین خود را در درون رابطه شرعی و عاطفی و احساسی خانواده فرو میریزد و موجب تورم و فروپاشی نهاد خانواده میشود.
اصولا از نظر روانشناسی، ارتباط جنسی در مردان و زنان تفاوتهایی دارد که باید به آنها توجه شود. زنان تا به کسی اعتماد نکنند رابطه جنسی برقرار نمیکنند. در حقیقت زنان تشنه محبت هستند و محبت زمانی شکل میگیرد که ارتباطات به نسبت طولانی وجود داشته باشد. زمانی که زنان از دیگرانی محبتهای مداوم میبینند به آنها اعتماد میکنند و این اعتماد تا به جایی میرسد که خود را در اختیار آنها قرار میدهند، زیرا در این شرایط ارضای خود را از نظر عاطفی و احساسی در چنین شخصی مییابند.
انسانها به طور طبیعی در حوزه مسایل خانوادگی اختلافات اخلاقی، اقتصادی، مادی و مانند آن دارند. همین شرایط کمک میکند تا دیگرانی که در حوزه حریم خصوصی خانواده وارد میشوند، سوء استفاده کرده و چون ماری خفته آهسته برخیزند و در یک زمان مناسب خیانت کنند.
انسان مظهر اسماءالله
انسانها موجوداتی شگفتانگیز هستند که نمیتوان آنان را به درستی شناخت. انسانها موجوداتی هنرمند و بازیگرانی بسیار چیرهدست و ماهر هستند. شاید بتوان گفت که همه هنرهای هستی در انسان جمع شده و انسان آینه تمامنمای هستی و هنرهای آن است. از این رو گفتهاند که این انسان است که به ابلیس و شیاطین درس میدهد؛ زیرا وقتی بخواهد در مسیر پلشتی و زشتی و شیطانی حرکت کند از ابزارهای پیشرفتهتر و فنآوری مدرنتر و فکر و اندیشه برتر از همه موجودات هستی از جمله ابلیس برخوردار است.
از نظر آموزههای قرآنی، انسان به سبب دارا بودن همه اسمای الهی دارای همه صفات خداوندی است (بقره، آیه 31)؛ زیرا در چنین صورتی است که میتواند به عنوان خلیفه خداوندی مسئولیت را بپذیرد. (بقره، آیه 30) انسان به سبب همین سرمایه است که استاد همه موجودات هستی از جمله فرشتگان است. (بقره، آیات 31 و 32) و همه هستی میبایست در کلاس درس انسان شرکت کنند و سجده اطاعت از استاد را به جا آورند. حتی ابلیس که سرکشی و عصیان ورزید نیز خواسته و ناخواسته شاگرد مکتب کلاس انسان است.
نقطه ضعف انسان
اما باید یادآور شد که انسان دارای نقطه ضعفی است که شیاطین از آنجا نفوذ میکنند. این نقطه ضعف یکی در درون اوست که همان قوای نفسانی شهوت و غضب است که نیازهای مادی بشر را در زندگی دنیوی تامین میکند و دیگر آنکه دشمنی دارد که او را میبیند ولی دیده نمیشود. (اعراف، آیه 27) پس این دشمن نادیدنی در گوش جان وی چنان زمزمه وسوسهانگیز میکند که انسان گمان میکند که خاطرات خود اوست و اوست که فکر میکند و یا تصمیم میگیرد، در حالی که ابلیس او را به اعمالی زشت برمیانگیزاند. (انعام، آیه 121 و آیات دیگر)
پس انسان تا زمانی که در دنیاست در خطر چنین دشمنی است و دشمنی او آشکار است (بقره، آیات 168 و 208؛ انعام، آیه 142؛ اعراف، آیه 22) اما دشمنی آشکار نیست بلکه همواره از دیده مردمان عادی نهان است. (اعراف، آیه 27)
مردان موجوداتی هستند که با دیدن و شنیدن وسوسه میشوند و دیگ شهوت آنان به جوش میآید و دیو خفته، بیدار و از درون شیشه تقوا بیرون میآید و آن را میشکند. مردان در یک لحظه با نگاهی گرفتار میشوند و دل از کف میدهند و عقل و هوش بر باد. پس تا این دیو شهوت را ارضا نکنند نمیتوانند آرام شوند. این در حالی است که زنان در حالت طبیعی با دیدن تحریک نمیشوند.
پس مردان برخلاف زنان به سادگی تحریک میشوند و نمیتوانند خود را نگه دارند، البته کسانی که تقوای قوی و مستحکمی دارند جلوی همت شهوت خود را میگیرند؛ ولی کسانی که تقوایی ندارند یا تقوای ضعیف و سست دارند، شهوت چنان همتی دارد که میتواند دیوار نازک شیشه تقوای آنان را بشکند.
خداوند در داستان یوسف(ع) بیان میکند که چگونه حضرت یوسف(ع) به طور طبیعی به عنوان یک انسان عادی و معمولی تحریک میشود و همت شهوت در او برانگیخته میشود، ولی از آن جایی که او را دیوار و حصنی از تقوا بود، خیانت را برنتابید و خود را از شهوت و فحشاء و بدی نگه داشت. (یوسف، آیه 24)
پس تا زمانی که مردی زنده است همواره در معرض خطر است مگر آنکه دیواری بلند و استوار از تقوای الهی داشته باشد که به عنوان برهان الهی عمل کند و او را از عوامل تحریککننده حفظ کند یا پس از تحریک شهوت، خود را نگه دارد و به شهوت بیدار شده و دیو تنوره کشیده و مار نیش برآمده پاسخی ندهد و به جای خود بازگرداند. (همان)
از این رو میتوان گفت که تنها مرد خوب، همان مرد مرده است؛ زیرا پس از اینکه از همه آزمونهای سخت، پیروز بیرون آمد و در زندگی کوتاه خود خیانتی نکرد و گناه و بدی و فحشایی مرتکب نشد آن زمان است که او را میبایست مرد خوبی دانست. این در حالی است که زنان، همسران خود را مردانی خوب میدانند و به آنان اعتماد میکنند و اجازه میدهند تا با دوستانشان نیز نشست و برخاست و آمد و شد داشته باشند.
رفت و آمد دوستانتان را محود کنید/ مرد خوب مرد مرده است
همسران جوانی که تازه ازدواج کردهاند نباید اجازه دهند تا دوستان آنان مانند گذشته در زندگی رفتوآمد داشته باشند بلکه باید محدودیتهایی را برای مراودات اعمال کنند؛ زیرا مرد و زن همواره در معرض خطر جنسی قرار دارند و وسوسههای شیطانی و هواهای نفسانی هر آن ممکن است برخیزد و خیانتی را سبب شود.
مراودات ممنوع
چنانکه گذشت انسانها موجوداتی اجتماعی هستند که نمیتوانند بدون دیگری زندگی کنند و نیازهای روحی و روانی و معنوی خود را به تنهایی برآورده سازند. از این رو انسان را انسان نامیدهاند؛ زیرا بسیار انس گیرنده است. این شدت نیاز روحی انسان به انس با دیگری است که او را موجودی خاص کرده است. البته خداوند همه موجودات را جفت آفریده است که خود دلیلی دیگر بر آن است که انسان نیز بدون دیگری که از آن به جفت و زوج یاد میشود نمیتواند زندگی کند. (نجم، آیه 45؛ قیامت، آیه 39)
پس اقتضای ذاتی انسان آن است که با دیگران ارتباط داشته باشد تا بتواند این گونه نیازهای روحی و روانی خود را ارضا کند و به آرامش برسد. در این میان نقش کلیدی را همسران در ارتباط عاطفی و معنوی بازی میکنند. همسران میبایست بگونهای رفتار کنند که نیازهای عاطفی و احساسی همسر برآورده شود و کمتر نیاز به دیگری داشته باشد تا او را در این زمینه ارضا کند.
ضرورت تأمین نیازهای عاطفی در خانواده
همسرانی که نتوانند شریک زندگی خود را از نظر عاطفی و احساسی راضی و خشنود سازند همواره باید این خطر را بپذیرند که همسران آنان برای ارضای این نیاز به دیگران متوسل شوند و این گونه فضای گرم خانواده به سردی بیشتر میگراید و به جای آنکه خانه و خانواده مایه رحمت، محبت، مودت، سکونت و آرامش و آسایش باشد (روم، آیه 21) به دوزخی سرد تبدیل میشود که اگر گرمایی در آن باشد گرمای وحشتناک خشم و غضب است که جز داد و فریاد در آن نیست.
از نظر قرآن اگر مردان و زنان بتوانند در چارچوب عقل، اخلاق و شریعت عمل کنند میتوانند زندگی خوبی را بسازند؛ زیرا محبت امری است که در طول زندگی اندک اندک ایجاد میشود؛ چرا که امور معنوی و عاطفی مانند امور مادی نیست که به سرعت ایجاد شود، بلکه در یک فرآیند طولانی ایجاد و حادث میشود و برای همین از بقای بیشتری برخوردار است.
انسانهایی که بتوانند شرایط یکدیگر را درک کنند میتوانند زندگی خوبی داشته باشند. پایه خانواده بر مدار محبت و مودت و امور عاطفی و احسان و ایثار استوار شده است. در حقیقت این عواطف و احساسات است که خانه و خانواده را میسازد و آن را نگاه میدارد. ستون اصلی خانواده همان احسان برخاسته از عواطف مودتآمیز است که روح و روان دوشخص را به هم نزدیک میسازد.
بنابراین، پاسخگویی به نیازهای عاطفی و احساسی یکدیگر، بسیار امر مهم و اساسی در ایجاد و بقای یک خانواده سالم اخلاقی و اسلامی است. چنین امری نیز در یک فضای محبتآمیز شکل میگیرد که گذشت و عفو و ایثار و احسان در آن اصل است.
اینطور نیست که انسانها به سرعت به یک امری خو بگیرند بلکه نیازمند مدت زمانی هستند تا به چیزی عادت کنند. دو جوان که هریک دارای اهداف و انگیزهها و تفاوتهای گوناگون فیزیکی و روحی هستند، نیازمند مدت زمانی هستند تا یکدیگر را بشناسند و به یکدیگر خو بگیرند در این شرایط اگر دیگری نیز در میان قرار گیرد امکان این پیوند نیست یا بسیار دیر پیوند برقرار میشود.
در داستان شازده کوچولو این مطلب بیان شده که خو گرفتن زمانبر و هزینهبر است و برای اینکه چنین اتفاقی بیفتد نیاز به نزدیکی گامبهگام است تا دو جنس مخالف به هم پیوند بخورند و یکی شوند؛ چنانکه پیوند برگی به درختی از جنس دیگر نیازمند زمانی طولانی است، پیوند دو انسان به مراتب نیازمند هزینههای بسیار و وقت بیشتر است.
اگر در این مراوده دیگری وارد شود شاید این پیوند هرگز شکل نگیرد و دو جنس مخالف به هم جوش نخورند هر چند که یک ارتباط ساده جنسی پیش پا افتاده نیز شکلگیرد ولی هرگز پیوند واقعی شکل نخواهد گرفت و همسری با معنای واقعی پدید نمیآید که ارتباط عاطفی و روحی مبتنی بر مودت و محبت و موجب آرامش و سکونت است.
در داستان حضرت یوسف(ع) با این معنا مواجه میشویم که زلیخا نتوانست با همسر خویش چنین ارتباط عاطفی را ایجاد کند. او به سمت خیانت میرود و در جستوجو نیازهای عاطفی ارضا نشده براساس همان روش مراوده تلاش میکند تا گامبهگام به حضرت یوسف(ع) نزدیک شود و محبت او را به دست آورد.
گامهای اندک و آهسته او از طریق مراوده پیاپی و آمد و شدهای بسیار برای این صورت میگیرد که هم خود به اعتمادی برسد که نیاز یک ارتباط نادرست لذتآفرین است و هم بتواند یوسف(ع) را با خود خو دهد. هرچند که این مراودات پیاپی زمینه ارتباط جنسی را برای زلیخا فراهم آورده تا در یک فرصت مناسب نیازهای جنسی و روحی خود را همزمان برآورده سازد ولی حضرت یوسف(ع) با اینکه تحریک میشود و همت او بر عمل قرار میگیرد؛ ولی این تحریک تنها درونی و قلبی است و دیواره محکم تقوا او را از انجام عمل حرام باز میدارد. (یوسف، آیه24)
از این آیه و نیز آیات دیگر قرآن به دست میآید که مراودات و آمد و شدهای مردان و زنان نامحرم به عنوان همخانه، دوست، همکار، فامیل و مانند آن، جز در حریم مشخص شریعت و محدودهای معین که شرع تعیین کرده، جایز نیست؛ زیرا فرصتی را به شیطان میدهد تا فحشاء و خیانت و بدی را مرتکب شود.
اینکه در قرآن آمده که زنان، حجاب را مراعات کنند و از پس پرده و با صوت و لحن غیر تحریکآمیز با مردان سخن گویند و جز در موارد ضروری ارتباط کلامی و آمد و شدی نداشته باشند، برای حفظ حریم خانه و خانواده است؛ زیرا اینگونه رفتارها بیهیچ تردیدی زمینهساز خیانت همسران خواهد شد که عاقبت آن جز ننگ و طلاق و اجرای حدود شرعی چون سنگسار در زنای محصنه و مانند آن نیست. (احزاب، آیات32 و 33 و53)
گروههائی از مردان و زنان همواره شکایت دارند که همسران ایشان خیانت کردهاند؛ اما وقتی به علل و عوامل و زمینههای خیانت توجه میشود دیده میشود که مقصر اصلی بسیاری از این خیانتها خودشان بودهاند؛ زیرا زن، دوستان خود را با شوهرش آشنا میکند و اجازه میدهد تا مراودات تلفنی و آمد و شدهای بیرون از چارچوب عقل و اخلاق و شرع داشته باشند؛ یا مردانی که دوستان و همکاران خود را به خانه میآورند و فرصت ارتباط خارج از ضوابط شرعی را به همسر خود میدهند، خود مهمترین عامل در این بدبختی بزرگ و خیانت همسر هستند.
ضرورت باز تعریف ارتباطات اجتماعی و خانوادگی
به نظر میرسد که جامعه امروز ما بیش از گذشته نیازمند آن است که روابط اجتماعی و ارتباطات خود را باز تعریف کند؛ زیرا فنآوریهای جدید و مشکلات روزافزون اقتصادی و روحی و روانی موجب شده که همسران در خانه با انواع فشارها و مشکلات مواجه شوند و نتوانند به نیازهای عاطفی یکدیگر پاسخی درخور و شایسته دهند.
از سوی دیگر کیهان نوشت: میدانیم که مردان و زنان نسبت به دیگران و جامعه، رفتار دیگری دارند که خود واقعی آنان نیست. در حقیقت بازیگرانی ماهر هستند. از اینرو زنان گول رفتار خوب مردانی را میخورند که واقعاً در زندگی اینگونه نیستند و زنان تشنه عاطفه و محبت را فریب میدهند و تنها برای ارضای خواستههای جنسی، رفتار فریبآمیز دارند که زنان گول آن را میخورند و خود و خانواده را بدبخت و ننگ ابدی را برای خود و خانواده رقم میزنند.
به هرحال، اسلام به سبب آنکه دین فطرت است (روم، آیه30) هم طبیعت انسانها را میشناسد و هم نیازهای ثابت و متغیر آنان را میداند و هم راه درمان و شفای دردهای آنان را تجویز میکند. (یونس، آیه57؛ اسراء، آیه82) پس باید زندگی خود را بر مدار اسلام و شرع سامان دهیم و سبک زندگی خود را در چارچوب آموزههای وحیانی قرآنی و اهل بیت(ع) بسازیم تا بهترین خانواده و جامعه سالم را داشته باشیم و از آسایش و آرامش برخوردار گردیم.
،با گذشت حدود یک هفته از پایان بحران برفی در دو استان گیلان و مازندران، منابع رسمی و قانونی از کشف دستکم دو جسد که به علت مشخص یخزدگی و بارش برف جان خود را از دست دادهاند، خبر میدهد.
چند روزی پس از شروع بارشها در دو استان شمالی کشور، آمارهای ضد و نقیضی از شمار جانباختگان ناشی از بحران برف مخابره شد که همواره از سوی رئیس سازمان مدیریت بحران کشور تکذیب میشد
پزشکی قانونی استان مازندران با تائید علت مرگ یک تن در جریان بارشهای برف اعلام کرد: جسد زنی 28 ساله به نام «زینب – ز» در منطقه کریمآباد تنکابن کشف شد که با توجه به شواهد موجود، عدم شکایت خانواده و دستور قاضی بدون انجام کالبد شکافی، جواز دفن وی صادر شد.
پزشکی قانونی گیلان نیز از مرگ مردی 42 ساله به علت سقوط حین برفروبی خبر داد و اعلام کرد که این مرد از کارگران کارخانه برنجکوبی یکی از روستاهای اطراف شهرستان فومن بوده که هنگام برفروبی سقوط کرده و جان خود را از دست داده است.
علاوه بر مرگ این دو تن که به شکل رسمی اعلام شده است، شنیدههای غیررسمی از جان باختن تعدادی دیگر در زمان بارش برف در این دو استان حکایت دارد که تاکنون از سوی مسؤلان مربوطه به تائید نرسیده است.
بازیگر سریالهای «آرایشگاه زیبا»، «هزاردستان»، «هتل»، «گل پامچال» دربارهی غیبت هشت سالهاش در عرصهی هنر و همچنین فعالیتهای هنریاش توضیحاتی را ارائه کرد.
هیچکس سراغم را نگرفت جز ...
وقتی سراغ از بازیگر ممنوعالتصویر هشت سالهای را میگیریم و از او میپرسیم که آیا واقعا درست است که به خاطر شباهتش با محمود احمدینژاد - رییسجمهور سابق کشور - هشت سال از تلویزیون دور مانده است؟ میگوید: هشت سال پیش زمانی که انتخابات مربوط به ریاست محمود احمدینژاد به پایان رسید، مدام از سوی وکلا تماسهایی با من گرفته میشد و میگفتند که آیا خودت خبر داری که ممنوعالتصویر شدهای؟ که من آن زمان فقط به این حرفها میخندیم و اصلا باورم نمیشد که ظاهرا همین شایعات کمکم به واقعیت پیوست؛ دریغ ار اینکه هیچکس جز داوود رشیدی، محمود استاد محمد و مرضیه برومند سراغم را نگرفت.
بازیگر سریالهای «آرایشگاه زیبا»، «هزاردستان»، «هتل»، «گل پامچال» که در محل خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) حاضر شده بود، دربارهی غیبت هشت سالهاش در عرصهی هنر و همچنین فعالیتهای هنریاش، به پرسشهای ایسنا پاسخ داد.
او تاکید میکند که بابت اتفاقی که برایش افتاده و هشت سال ممنوعالکار بوده، از کسی شاکی نیست و هیچکس را مقصر نمیداند و حتی میگوید: دست آن کسی که این کار را کرده درد نکند!
این بازیگر پیشکسوت که بیشتر ایفاگر نقشهای طنز است، دربارهی عدم حضورش طی این هشت سال در تلویزیون توضیح میدهد: وقتی برای بازی در سریال »کتابفروشی هدهد» قرارداد بستم و هنوز بازیام را شروع نکرده بودم، مدام با من تماس میگرفتند و میگفتند خبر داری که ممنوعالکار شدی؟! من در آن زمان باورم نمیشد. گذشته از این حرفها به دلیل اینکه برای «کتابفروشی هدهد» قرارداد بسته بودیم در آن سریال بازی کردم و جا دارد بگویم این مجموعه در زمان خودش خوب پخش نشد. بعد از آن هم بازی در سریال «خانه اجارهای» به کارگردانی رامین ناصرنصیر به من پیشنهاد شد و حتی چندین قسمت هم بازی کردم ولی وقتی برای تلویزیون فرستادند و گریم مرا دیدند، آن قسمتها را پخش نکردند و بعد از رفتن آقای احمدینژاد همان قسمتها را پخش کردند و جالب بود که ابتدا قرار بود چند قسمت در این سریال بازی کنم اما تنها یک قسمت به من دادند که آن را هم حذف کردند. هشت سال پیش زمانی که انتخابات مربوط به ریاست محمود احمدینژاد به پایان رسید، مدام از سوی وکلا تماسهایی با من گرفته میشد و میگفتند که آیا خودت خبر داری که ممنوعالکار شدهای؟ که من آن زمان فقط به این حرفها میخندیم و اصلا باورم نمیشد؛ چرا که معتقد بودم برخی از افراد یکسری شایعات را خودشان به راه میاندازند و خودشان هم همان شایعات را به واقعیتها میپیوندند.
بصیری به گفتههایش اضافه میکند: من اصلا از این قضیه ناراحت نیستم و الان هم نمیدانم چه بگویم؛ چرا که تصورم این است که حرف دیروز دیگر گفتنی نیست، باید راجع به فردا گفت.
دلم سوخت برای ...
وی همچنین در پاسخ به اینکه در دولت فعلی چقدر امیدوار هستید که کارهای زیادی به شما پیشنهاد شود؟ میگوید: اتفاقا در حال حاضر کارهای خیلی زیادی به من پیشنهاد شده که سناریوی آنها در خانهام است اما احساس میکنم به درد من نمیخوردند که آنها را قبول کنم. جا دارد بگویم به خاطر ممنوعالکار بودنم طی این هشت سال حتی یک بار هم پیگیری نکردم در حالی که بعضیها به من میگفتند میتوانی شکایت کنی ولی من این کار را نکردم به دلیل اینکه من از هیچکس شاکی نیستم، هر کس که این کار را انجام داده دستش درد نکند ولی طی این هشت سال برای دو تا از کارهایم واقعا دلم سوخت که یکی از آنها پیشنهاد آقای کیانوش عیاری بود که با من حتی قرار هم گذاشت اما بعد رفت و پشت سرش را هم نگاه نکرد! فکر میکنم اگر اشتباه نکنم فیلم «خانه پدری» بود که قرار بود در آن ایفای نقش کنم.
وزیر ارشاد یا وزیر انشاء؟
بصیری بیان میکند: حتی طی این چند سال که ممنوعالکار بودم، تیزر کارهایم را هم از فیلم و سریالها درآوردند که من آن زمان هم گفتم که اشکالی ندارد، چه بگویم؟! زمانی که رییس سازمان صداوسیما و یا وزیر ارشاد نگویند محمود بصیری کجاست، آیا واقعا وزیر ارشاد، وزیر ارشاد است؟ به نظر من وزیر انشاء هم نیست.
او ادامه میدهد: جا دارد در همینجا توضیح بدهم و گلهای از مدیران تلویزیون کنم. زمانی که سریال «هزار دستان» را با مرحوم علی حاتمی کار میکردیم من با پول خودم ۲۴ ماشین ارتشی را به خاطر علی حاتمی و سریال «هزاردستان» پیدا کردم و تعمیر کردم ولی الان دیگر اثری از آنها نیست، در حالی که اگر همان موتورها الان وجود داشت هر کدام ۱۰۰ میلیون تومان قیمتش بود.
پیشنهاد بازی در «شاهگوش» در نقش احمدینژاد
محمود بصیری که به گفتهی خودش ایفای نقش احمدینژاد در سریال «شاهگوش» داود میرباقری به او پیشنهاد شده بود، در بخشی دیگر دربارهی نپذیرفتن این نقش در سریال «شاهگوش» توضیحاتی را ارائه میدهد و میگوید: اوایل قرار بود نقش صاحب پژوی ۵۰۴ که در سریال «شاهگوش» به او مشکوک میشوند را من بازی کنم. این کاراکتر که شبیه آقای احمدینژاد بود، ابتدا رُلش به من پیشنهاد شد اما قبول نکردم. در دور دوم انتخابات احمدینژاد هم مرا به جایی دعوت کردند و گفتند که میخواهیم یک قرارداد با شما ببندیم. در همان موقع به من اعلام شد که در یکی از فیلمها قرار است در مقابل محمدرضا شریفینیا نقش دستیار کارگردان را بازی کنم، در همان حین که با عوامل صحبت میکردیم یکی از افراد آنجا به من گفت آقای بصیری کاپشن آقای احمدینژاد را دیدهاید؟ من در جواب گفتم: بله چطور؟ او به من گفت باید برویم و یکی از این همین کاپشنها برایتان بخریم! که من همان لحظه از جایم بلند شدم و گفتم که خیلی ممنون من حتی چای شما را نمیخواهم و آنجا را ترک کردم؛ به دلیل اینکه من نمیتوانم کسی را مسخره کنم تا چهار نفر بخندند در حالی که ایفای این نقش برای من پول خیلی زیادی داشت، اما کاری بود که مربوط به مسائل انتخاباتی میشد.
وی میافزاید: بر این اساس به غیر از «شاهگوش» چندین کار دیگر هم به من پیشنهاد شد و از من خواسته شد که نقش احمدینژاد را بازی کنم. حتی یکی از کارهایی که به من پیشنهاد شد تله تئاتری با عنوان «من کپی نیستم» بود که سناریوی آن در حال حاضر هم در منزلم است.
خود احمدینژاد اجازه بدهد نقشش را بازی میکنم
بصیری خاطرنشان میکند: اگر روزی خود آقای احمدینژاد حضورا بیاید و به من اجازه دهد که نقشش را بازی کنم، با رضایت خودش حتما قبول میکنم که این کار را بکنم در غیر این صورت نه. این جمله را به آقای میرباقری هم گفتهام. پول برای من ارزشی ندارد بلکه اصل کار برایم مهم است.
بعضی روزنامهها به درد شیشه پاک کردن هم نمیخورند
بازیگر مجموعه «زیزیگولو» سپس با بیان اینکه هنوز پیشکسوت نشده و در مرحله شاگردی است، با گلهمندی از برخی از روزنامهها خاطرنشان میکند: در حال حاضر روزنامههایی در حال کار هستند که به نظر من حتی به درد شیشه پاک کردن هم نمیخورند؛ چرا که گاهی کارهایی انجام میدهند که اصلا صحت ندارند، در مقابل من افرادی را سراغ دارم که حتی روزنامههای ۶۰ سال پیش را هم پیش خود نگه داشتند و از آنها خاطرههای خوب دارند. به اعتقاد من یک روزنامه خوب باید حرفی برای گفتن داشته باشد تا همیشه در خاطرهها بماند؛ ضمن اینکه ما خبرنگار خوب داشتیم و داریم.
بصیری ادامه میدهد: به عنوان مثال در گذشته یکی از روزنامهها با من مصاحبهای انجام داد و از من پرسید محمود استاد محمد چطور شخصیتی بود؟ که من در جواب گفتم ما محمود زیاد داریم، هر محمودی که محمود استاد محمد نمیشود اما آنها جمله مرا عوض کردند و آوردند بصیری میگوید هر محمودی که محمود بصیری نمیشود!
این بازیگر پیشکسوت تئاتر در بخشی دیگر از گفتوگویش با اشاره به بازیگری در تئاتر و اهمیت به این حوزه میگوید: به نظر من جوانان در ابتدا باید تئاترهای مختلف را ببینند تا خوب و بد را از هم تشخیص بدهند و بفهمند بازیگری چیست. گاهی اتفاق میافتد یک بازیگر در تئاتر کاملا حرفهای است اما در تصویر سینما و تلویزیون خوب درنمیآید و همان چهره روی صحنه تئاتر ۲۰ است.
این هنرمند در ادامه با اشاره به نقشی که در سریال «کتابفروشی هدهد» به کارگردانی مرضیه برومند داشت، یادآور میشود: بنده «کتابخانه هدهد» را فقط به جهت اینکه یک کار فرهنگی بود با جان و دل انجام دادم. جا دارد بگویم خانم برومند برای من خیلی زحمت کشیده است. همچنین افراد دیگری همچون زندهیاد محمود استادمحمد و داوود رشیدی عزیز که امیدوارم همیشه سلامت باشد، زحمات خیلی زیادی برای من کشیدهاند و در واقع آنها بودند که باعث شدند من اکنون به اینجا رسیدم.
مادرم میگفت اول جواب خانم برومند را بده!
او در بخشی دیگر درباره همکاریهایی بیشماری که با مرضیه برومند داشت، توضیح میدهد: به یاد دارم زمانی که مادرم زنده بود همیشه به من میگفت وقتی با خانم برومند کار میکنی حتی اگر من مردم هم، خانم برومند صدایت کرد اول کار او را انجام بده و بعد بیا و من را ببر؛ چرا که خانم برومند از جمله کارگردانانی است که هیچ وقت کسی را الکی صدا نمیزند. وی به دلیل اینکه مرا کاملا میشناسد به من کاملا میدان میدهد و همیشه در کارهایش به من اجازه میداد تا از دیالوگهای بداهه استفاده کنم؛ ضمن اینکه هیچوقت پیش نیامده که خانم برومند به من بگوید فلان جمله را به کار نبر. او همیشه در کارهایش از من تشکر میکرد و به من انگیزه داده است.
در «آبپریا»ی مرضیه برومند بازی کردم
وی میافزاید: بعد از دوران هشت سالهای که بیکار بودم یک سکانس از سریال «آب پریا»ی مرضیه برومند را هم بازی کردم. ایشان دو سال پیش به من خبر دادند که سریالی به نام «آب پریا» را برای ساخت در دست دارد، همان سال از من خواست که یک سکانس از این کار را بازی کنم. طی این چند سالی که در عرصه هنر فعالیت داشتم حتی یک بار هم نگفتم اسم مرا در کجا بنویسند و در کجا ننویسند چرا که اصلا برایم مهم نیست و معتقدم من اگر خوب بازی کنم بیننده دنبالم را میگیرد.
بصیری با اشاره به بازیاش در سریال قدیمی «آرایشگاه زیبا» مرضیه برومند یادآور میشود: ابتدا در این سریال قرار بود ۱۰ روز بازی داشته باشم ولی زمانی که خانم برومند اولین سکانس مرا در این سریال دید به من گفت که باید در کل کار حضور داشته باشی. من برای «آرایشگاه زیبا» خودم لهجه پیدا کردم و لازم است بگویم من زاده شهر کرمان شهرستان انار هستم نه قزوین اما تمام تکه کلامهایم مثل «هندوانه را با چی میبرن» و «چایی را دم کردی یا من خودم بیام دم کنم»، بداهه بود.
سیمرغ هم بدهند دیگر خوشحال نمیشوم
او همچنین بیان میکند: طی این هشت سالی که در تلویزیون حضور نداشتم چشمانم آب آورد و دو ماه پیش چشمانم را عمل کردم. من در کارم دوست ندارم حتی یک نفر هم از من دلخور شود به همین خاطر همیشه کار برایم مهم بوده نه پول. الان هم اگر مرا ببرند و به من جایزه سیمرغ بدهند خوشحال نمیشوم؛ چرا که وقتی میبینم این سیمرغها مال من نیست و این جماعت الکی هورا میکشند، من به خودم چه میتوانم بگویم؟ من اگر واقعا مرد باشم فلانی را دعوت میکنم و میگویم جایزه برای شماست نه برای من.
بصیری در بخش دیگری از صحبتهایش درباره فیلم سینمایی در حال ساخت «مدرسه موشها» به کارگردانی مرضیه برومند اظهار میکند: اخیرا خانم برومند مرا دعوت کرد تا به سر صحنه فیلم «مدرسه موشها»اش بروم. من وقتی در آنجا بودم واقعا از نحوه کار عوامل و چینش دکور کار کیف کردم.
ماشین «هاپوکومار» را من ساختم
او همچنین با بیان اینکه در اکثر کارهای تلویزیونی مرضیه برومند حضور داشته است، میگوید: در برنامه کودک «خونهی مادربزرگه» که باز هم به کارگردانی مرضیه برومند تهیه شده بود، ماشینی که شخصیت هاپوکومار سوار آن میشد را من ساخته بودم. بعد از آن برنامه خانم برومند بارها گفتند که این ماشین را یادگاری نگاه دارند اما این کار را نکردند و هیچ اهمیتی هم ندادند.
این بازیگر پیشکسوت همچنین میگوید: مرضیه برومند به عنوان کارگردان حرفهای همیشه در کار به من میدان میدهد و در مقابل عیب و ایرادها را هم به زبان میآورد. ما مثل خانم برومند کم داریم. او در کارش با هیچکس رودربایستی ندارد و اگر کار را خراب کنیم حتی شده ۳۰ بار هم صحنه را میگیرد و ادامه میدهد.
بچه که بودم ادای همه را درمیآوردم
بصیری سپس در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه چطور شد که وارد عرصهی بازیگری شدید؟ پاسخ میدهد: زمانی که بچه بودم از آدمهایی که در حال کار کردن بودند به راحتی نمیگذشتم و کارهایشان را همیشه با دقت نگاه میکردم و وقتی به خانه میآمدم، عین همان رفتارها را تکرار میکردم و ادایشان را درمیآوردم. مادر خدابیامرزم هم از سادات بود و خیلی از این کارها خوشش نمیآمد ولی وقتی میدید من این کارها را به قدری زیبا انجام میدهم همیشه میگفت «بچهی من تیآتر خوب در میآورد.» تیآتر در قدیم همان ادا درآوردن بود که الان اسمش شده تئاتر. زمانی هم که ۱۳ - ۱۴ ساله بودم همیشه در مراسمهایی مثل نیمه شعبان، لباسهایی را درست میکردیم، خودمان را گریم میکردیم و سناریو مینوشتیم و بازی میکردیم. من از زمان کودکی هم در تعزیه بازی کردم. به یاد دارم که در کودکی در مراسم تعذیه، نقش طفلان مسلم را بازی میکردم و وقتی بزرگتر شدم به من نقش خولی را دادند! جالب است زمانی که نقش طفلان مسلم را بازی میکردم مردم سر و صورتم را میبوسیدند و مرا تبرک میکردند و در مقابل وقتی بزرگتر شدم و نقش خولی را بازی کردم به زبان آذری به من میگفتند بر پدرت لعنت!
تئاترهای الان دیگر تئاتر نیست
بصیری در ادامه اشارهای هم به ورودش به عرصه تئاتر میکند و میگوید: سال ۷۱ بود که یک تئاتر با عنوان «پیروزی در شیکاگو» به کارگردانی داوود رشیدی انجام شد که در آن سالها یک تئاتر بینظیری بود و تمام سفرای ممالکت هر کدام به مدت ۱۰ شب آمدند و تئاتر را تماشا کردند، حتی زندهیاد محمدعلی فردین هم دو شب در آن زمان پیش ما آمد تا به ما خستهنباشید بگوید، در حال حاضر هم من خیلی تئاتر میبینم که اصلا تئاتر نیستند بلکه فقط چیزی برای وقت پر کردن هستند.
وی همچنین تأکید میکند: به نظر من سیاهی لشکر، یکی از بهترین دانشگاهها برای هنر است؛ چرا که در آنجا هنرپیشههای درجه یک و دو و منفی و مثبت دیده میشوند و ایرادهایی که از آنها گرفته میشود افراد حاضر در آنجا را متوجه میکند و در آنجا تازه میفهمند بازیگری چیست. من کسانی را میبینم که برای بازیگری کلاس هم میروند ولی چیزی از کار نمیدانند.
او در ادامه در پاسخ به اینکه همدورهایهای شما در تئاتر و سینما چه کسانی بودند؟ خاطرنشان میکند: داریوش اسدزاده در سال ۴۵ مسئول تئاتر نصر بود. در آن زمان وی قصد داشت یک تئاتر بسازد و قبل از اجرا از بازیگران خواست تا رُلهایشان را بخوانند و خودش به عنوان کارشناس کارشان را ببیند که چه کسی به درد صحنه میخورد. در آن زمان همهی بازیگران بازی کردند، من هم بازی کردم. وقتی همه آنجا را ترک کردند داریوش اسدزاده مرا به دفترش دعوت کرد و از من پرسید میخواهی تئاتر بازی کنی؟ از همان موقع بود که من کار تئاتر را به صورت حرفهای آغاز کردم.
همکاری با علی حاتمی از کجا شروع شد؟
این بازیگر پیشکسوت سپس با اشاره به کارهایی که با مرحوم علی حاتمی داشت، تصریح میکند: کار کردن با آقای علی حاتمی واقعا افتخار بود. از سریال «سلطان صاحبقران» بود که آقای داوود رشیدی مرا به ایشان معرفی کرد و از آن زمان بود که با وی آشنا شدم و در کارهایش حضور داشتم. در آن زمان هم، داوود رشیدی و هم محمود استادمحمد خیلی برای من زحمت کشیدند. به یاد دارم در آن زمان استاد محمد از من کوچکتر بود ولی ۴۰ سال از لحاظ درسی از من جلوتر بود. وی زمانی که فوت کرد تمام روزنامهها نوشته بودند استاد محمود استادمحمد از دنیا رفت. در آن زمان من پیش خودم گفتم احتیاجی نبود اول اسمش استاد بیاورند؛ چرا که مرحوم استادمحمد، مادرزاد استاد بود. او انسانی بود که بیخودی صحبت نمیکرد، هیچوقت هم در کارهایش از پول حرفی به میان نمیآورد و فقط کار برایش مهم بود.
کار کردن با مرتضی احمدی کیف دارد
بصیری در ادامه درباره بازیهایی که در کنار مرتضی احمدی - پیشکسوت بازیگری - داشت، توضیح میدهد: با آقای احمدی در سریالهای تلویزیونی منالجمله سریال «آرایشگاه زیبا» همبازی بودم ولی در تئاتر با ایشان کار نکردم؛ چرا که این بزرگان زمانی در تئاتر بودند که من حضور نداشتم. جا دارد بگویم کار کردن با مرتضی احمدی واقعا کیف دارد؛ چرا که او، هم خوش صداست، هم خوب حرف میزند و هم در کارش شیرین است. در کل شخصیت مرتضی احمدی خیلی شیرین و دوست داشتنی است.
او در عین حال میگوید: سال ۱۳۴۷ بود که یک تلهتئاتر با عنوان «دماغ» به کارگردانی مسعود اسدالهی قرار بود ساخته شود که من به همراه ثریا قاسمی، بهمن زرینپور و چند بازیگر دیگر که الان اسم آنها را به یاد ندارم، بازی کردیم.
بصیری در بخشی دیگر از صحبتهایش دربارهی حرفه اصلیاش توضیح میدهد: همانطور که مطلع هستید حرفه و رشته اصلی من مکانیکی است و من قبل از اینکه به طور حرفهای وارد تئاتر، سینما و تلویزیون شوم، در گاراژ مکانیک بودم.
شبکه دو برایم مقدس است
این هنرمند همچنین در ادامه با تأکید بر اینکه شبکه دو سیما یکی از بهترین شبکههای سیماست، بیان میکند: شبکه دو را دوست دارم؛ چرا که ورودم به تلویزیون با این شبکه بود و به همین خاطر این شبکه برایم خیلی مقدس است. سال ۵۲ در «سلطان صاحبقران» مرحوم حاتمی بازی کردم، بعد از آن بود که محمود استادمحمد قصد داشت سریالی را با عنوان «گذر خلیل ده مرده» بسازد که علاوه بر من اکبر مشکین، جمشید مشایخی، خسرو شکیبایی، محمد مطیع، غلامحسین لطفی و آهو خرمند هم در آن ایفای نقش داشتند. مرحوم استادمحمد در آن زمان تنها ۲۲ سالش بود ولی با همان سن کمش به جمشید مشایخی میگفت که مثلا در فلان بخش باید فلان حرف را بزنید. بنده علاوه بر «سلطان صاحبقران» در سریال «هزاردستان» مرحوم علی حاتمی و فیلم «مادر» هم بازی کردم و معتقدم که فیلمهای علی حاتمی را باید دید. ایشان یک «امیرکبیر» ساخت که ناصر ملکمطیعی نقش آن را ایفا کرد که به قدری زیبا پرداخته شده بود که همه خوششان آمده بود؛ این در حالی است که هر کارگردانی نمیتواند هر رُلی را موفق از آب دربیاورد.
کار طنز، شوخی نیست
بصیری در ادامه با بیان اینکه متأسفانه الان دیگر کاری که مردم را شاد کند کم است، میگوید: هر کسی طنزکار نیست؛ چرا که اساسا طنز، کار شوخیای نیست. لازم میدانم در اینجا اشارهای هم به سیاهبازیهای مرحوم سعدی افشار کنم و بگویم که او در سیاهبازی یک انسان بینظیر بود. شخصا وقتی خبر فوت این بزرگان را میشنوم غصه میخورم. در آن زمان در شبکه خبر تلویزیون شنیدم که وقتی سعدی افشار فوت کرد، گفته شد سعدی افشار سیاهباز معروف دار فانی را وداع گفت و سیاهبازی تمام شد. من خیلی از این جمله ناراحت شدم. مگر میشود سیاهبازی تمام شود؟! هزاران نفر کار سعدی افشار را دیدهاند و کسانی هم هستند که مثل من عین او بازی میکنند و میتوانند این حرفه را ادامه دهند.
و اما شباهت محمود بصیری به زنده یاد سعدیافشار
او در عین حال از بازیهایی که در کنار زندهیاد سعدی افشار داشت، خاطرهای را تعریف میکند و میگوید: به یاد دارم در آن زمان که سعدی افشار زنده بود، یک کاری به من پیشنهاد شد که باید مقابل وی سیاهبازی میکردم که من در آن موقع به خودش گفتم به احترامش این کار را نمیکنم؛ در حالی که حتی صدایش را هم میتوانم مثل خودش دربیاورم. به قدری صدایم شبیه اوست که در سریال «زیزیگولو» که مثل او حرف زده بودم، جالب بود که در آن زمان دو نفر به خاطر حضور من در زیزیگولو شرطبندی کرده بودند و گفته بودند که سعدی افشار در زیزی گولو بازی میکند. سال ۷۳ این دو نفر ۷۰هزار تومان شرط بندی کردند، در آن زمان مرحوم سعدی افشار وقتی دید که دوستش در حال باختن است و برای اینکه برد و باخت نشود به آنها اعلام کرد که در «زیزیگولو» بازی نکردهام ولی به جای محمود بصیری حرف زدهام!
وی ادامه میدهد: من خودم شخصا سیاهبازی را میشناسم و اگر بشود یک بار میخواهم به یاد زندهیاد سعدی افشار سیاه بازی کنم تا یکسریها بیایند و ببینند. در حال حاضر در بعضی جاها میبینم که هنرسیاهبازی را خراب کردهاند و بعضیها به جای سیاهبازی کنسرت میدهند؛ در حالی که اگر سیاهبازی خوب انجام شود کار خیلی زیبایی است و عالی از آب درمیآید.
احمدینژاد ماهی دو میلیون به بصیری میداد؟
بصیری در بخشی دیگر از صحبتهایش در پاسخ به پرسشی دیگر مبنی بر اینکه طی این چند سالی که در عرصهی هنر زحمت کشیدهاید، از تلویزیون راضی هستید؟ پاسخ میدهد: نه تلویزیون و نه وزارت ارشاد هیچکاری برای من نتوانست انجام بدهد، جز اینکه بیشتر به من لطمه زدند و هیچکاری هم برایم نکردند. خیلیها وقتی دیدند از من خبری نیست میگفتند محمود بصیری مریض است و در خانهاش افتاده است و آقای فلان ماهی دو میلیون تومان به او حقوق میدهد! بنده در همینجا این حرفها را تکذیب میکنم و میگویم که حتی یک قران هم از هیچکسی پول قبول نکردم. طی این مدتی که من نبودم تنها کسانی که از من یاد کردند داوود رشیدی به همراه خانوادهاش، محمود استاد محمد و همچنین خانم برومند بودند.
اولین بازیگر مردی هستم که نقش زن را بازی کردم
این بازیگر که به گفتهی خودش اولین هنرپیشهی مردی است که نقش زن را در سینمای ایران بازی کرده است، در این ارتباط به فیلم «دستفروش» ساختهی محسن مخملباف اشاره میکند.
این بازیگر همچنین با اشاره به نقش پیرزنی که در فیلم «دستفروش» محسن مخملباف ایفا کرده بود، یادآور میشود: در فیلم «دستفروش» نقش یک پیرزن را بازی کرده بودم و خیلی هم نقشم ماندنی شد، در همان جا اولین بازیگر زن سینمای ایران شدم. در آن زمان آقای اسکندری گریمور ما بود. جا دارد بگویم هر کسی در هر کاری نمیتواند گریمور شود. در حال حاضر بعضی از گریمها را میبینم که اصلا روی صورت بازیگر ننشسته و کاملا مشخص است. من بازیگر این چیزها را میفهمم ولی یکسری از افراد اصلا توجهی ندارند و فقط نگاه میکنند ببینند کدام بازیگر خوشگل است.
علی حاتمی، هم لایق علی بود، هم حاتمی
این بازیگر در بخشی دیگر با اشاره به کارهایی که با مرحوم علی حاتمی در سینما و تلویزیون داشت، اظهار میکند: «مادر»، «سلطان صاحبقران» و «هزاردستان» از جمله کارهایی بود که بنده سعادت این را داشتم که در خدمت زندهیاد علی حاتمی باشم. در فیلم «مادر» بنده کاراکتری را بازی میکردم که لال بود و دیالوگ نداشت. خدا رحمت کند علی حاتمی را که واقعا طینت خوبی داشت و انسان بود. علی حاتمی هم لایق علی بود و هم لایق حاتمی. در اینجا میخواهم خاطرهای تعریف کنم و آن هم این است که یک روز به یاد دارم سر صحنه یکی از فیلمهای علی حاتمی سه خانم نقش سیاهی لشکر را بازی میکردند که علی حاتمی بعد از تمام شدن صحنهها به من میگفت پشت سر ماشینی که این خانمها را به منزلشان میرساند برو همین که زنگ خانهشان را زدند و داخل رفتند به خانهات برو. او همیشه میگفت کسی که با من کار میکند جزو خانواده من است و من نمیخواهم سر کاری که با من انجام میدهند، اتفاقی برایشان بیافتد.
او اضافه میکند: در فیلم «هزاردستان» حاتمی دو نقش داشتم. جا دارد بگویم شاید من الان هم روزی ۶۰ بار اسم علی حاتمی را به زبان میآورم. کار کردن با او سر و پا لذت بود.
پیشکسوتی لایق داود رشیدی است نه من
وی با اشاره به آشناییاش با مرحوم حاتمی، یادآور میشود: از سال ۱۳۵۰ بود که به واسطه داوود رشیدی با مرحوم علی حاتمی آشنا شدم. اولین بار سر صحنه فیلم «خروس» بود که با آقای رشیدی آشناییام بیشتر شد و بعد از آن ماجرا آقای رشیدی مرا کمک کرد. او مرا به همراه خودش چهار سال به دانشگاه تهران در رشته هنرهای زیبا سر کلاسش برد. من از آن سالها تاکنون شاگرد ایشان بودم و معتقدم عنوان «پیشکسوت» لایق داود رشیدی است نه من که هنوز هم شاگرد ایشان هستم. همچنین جا دارد بگویم پدر آقای داوود رشیدی و همچنین پدر خانم برومند در حق من خیلی پدری کردند تا جایی که من نداشتن پدر را با وجود آنها خیلی احساس نکردم.
و اما دوندگیهای آقایی به نام دارابی
بصیری با توضیح درباره لزوم حفظ چهرهها از سوی تلویزیون و اهمیت دادن به این مقوله به صحبتهایش خاتمه میدهد و میگوید: تلویزیون ما یک آقای دارابی دارد که در معاونت سیماست. من میبینم که وی خیلی دوندگی میکند و دلش میخواهد کاری را انجام دهد ولی یک نفره نمیشود این کار را انجام داد. در حال حاضر هم آقای روحانی روی کار آمده همه میگویند روحانی چکار کرده در حالی که به تنهایی نمیشود، کاری کرد. ما باید هم کمی صبر داشته باشیم و هم اینکه کمک کنیم نه اینکه بنشینیم و آمادهخور باشیم. اگر اینطور باشد تا آخر عمرمان مدام باید منتظر باشیم تا کسی برایمان چیزی بیاورد. جا دارد در اینجا بگویم از زمانی که بحث یارانه را به میان آوردند، همه رفتند و برای گرفتن آن اقدام کردند اما من هنوزم که هنوز است دلم نمیخواهد یارانه بگیرم.
برخی زندگی نیکی کریمی را شبیه به زندگی فروغ فرخزاده میدانند.
امیرعلی رامه: چند سال وقتی معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جشنوارههای موضوعی و استانی برگزار میکرد و بازیگران و سینماگران زیادی را به شهرستانها و استانهای مختلف میبرد، در فرودگاه ارومیه دیدمش.به دور از هر جنجال و حاشیهای تنها بر روی یکی از صندلیهای سالن انتظار نشسته بود.
مانتوی سادهای به تن داشت و شال مشکی نخی به سر انداخته بود.درست مثل یک آدم معمولی که هیچ نظری را به خود جلب نمیکند و باعث نمیشود تا عکاسان لنزهای دوربین خود را روی او زوم کنند. آنقدر با متانت در عین حال یخ و سرد نشسته بود و به زمین خیره شده بود که مردم معمولی شک میکردند او «نیکی کریمی» است و باید با او عکس یادگاری بیندازند!
سردی رفتار و نگاهاش هیچ خبرنگاری را هم ترغیب نمیکرد که به سمتاش برود و با او گپی هر چند کوتاه بزند! اما این سکوت و تنها نشستن این سوال را در ذهن به وجود میآورد که نیکی کریمی برای چه به این جشنواره آمده است؟
نیکی کریمی که حالا هم مترجمی را تجربه کرده است و هم فیلمسازی داستانی و مستند را با فیلم« عروس» به کارگردانی بهروز افخمی به شهرت رسید او در این فیلم با ابوالفضل پورعرب همبازی بود. زیبایی چشمگیر کریمی در دهه ۷۰ نام او را بر سر زبانها انداخت و این زیبایی زمانی بیشتر جلب نظر کرد که خودش در مصاحبه ای گفت: بعد از اولین نمایش فیلم عروس شبانه تعداد زیادی خواستگار به خانه ما آمد( نقل به مضمون)!
همین جمله که شنیدن آن از زبان یک بازیگر جوان و کم تجربه بعید هم نبود، سالها بعد آنقدر برای خود نیکی کریمی گران تمام شد که همه تلاش خود را کرد تا نشان دهد که به دنیای بازیگری آمده است تا هنرمند بماند و کارهای متفاوتی در زمینه بازیگری، کارگردانی،نویسندگی و حتی ترجمه انجام دهد.
نیکی کریمی که او را باید جزو اولین "ستاره های سینمای بعد از انقلاب" دانست، سالهاست به دور از هر حاشیه زردی به فعالیتهای هنریاش ادامه میدهد.در فیلمهای شاخص و هنری بازی میکند و تلاش میکند فیلمهای هنری و خاص کارگردانی کند. برخی زندگی نیکی کریمی را شبیه به زندگی فروغ فرخزاده میدانند.
فروغ فرخزاد از زمانی شعرهایش پخته شد و به فیلمسازی روی آورد که با ابراهیم گلستان آشنا شد و کارش را در استودیوی فیلمسازی او شروع کرد.نیکی کریمی هم از زمانی نگاهش به دنیای هنر تغییر کرد که با عباس کیارستمی بیشتر آشنا شد.
او در فیلم A B C AFRICA) ) دستیار عباس کیارستمی بود و بعد از آن بود که فیلم کوتاه داشتن یا نداشتن را با موضوع نازایی زنان کارگردانی کرد.این شائبه زمانی بیشتر شد که کریمی اشعار فروغ را دکلمه کرد و سی دی آن را به بازار عرضه کرد.
ترجمه کتاب زندگینامه مارلون براندو را با نام آوازهایی که مادرم به من آموختم نشان داد که کریمی راه متفاوتری را نسبت به دیگر بازیگران انتخاب کرده است. او با ساخت فیلم یک شب نشان داد که تصمیم دارد از حقوق زنان دفاع کند.فیلمی که یک دختر جوان را نشان میداد که بنا به دلایلی باید شب را در خیابانهای تهران سپری میکرد.او در این سفر شبانه با مردانی رو به رو میشد که هر کدام به نوعی چشم طمع به او داشتند.
یک شب از لحاظ ساختار و کارگردانی اثری در خور توجه نبود اما نشان داد که کریمی میتواند به آینده کارگردانیاش امیدوار باشد.
این بازیگر ۴۲ ساله که بازی در فیلم هایی مانند سارا، پری، جهان پهلوان تختی، دو زن، واکنش پنجم، روانی، نسل سوخته، برج مینو و بوی پیراهن یوسف را در کارنامه خود دارد به عکاسی هم روی خوش نشان داده و تا کنون چند نمایشگاه از آثارش را در معرض دید گذاشته است.
کریمی اهل حاشیه، مصاحبه و جنجالسازی نیست.کمتر برایش حاشیه سازی میکنند و زمانیکه شایعهای یا اتفاق حاشیهای برایش شکل میگیرد ترجیح میدهد سکوت کند.مثلا چند روز قبل در زمان اهدای جوایزش به موزه سینما، گویا استاد عزتالله انتظامی را در آغوش گرفته است.
برخی از سایتها این عکس او را منتشر کردند و نوشتند که بی اخلاقی در دنیای سینما هنوز هم رواج دارد اما نیکی کریمی از این موضوع به سادگی گذشت و هیچ جوابی نداد همانطور که در دهه هفتاد وقتی در یک سال در دو فیلم حاتمیکیا به نامهای برج مینو و بوی پیراهن یوسف بازی کرد وحاشیهسازان برای او حرفهایی نوشتند سکوت کرد و هیچ نگفت.
کریمی که تاکنون در جشنوارههای زیادی به عنوان داور حضور داشته است در زمینه تئاتر هم تجربهای را به نام خود به ثبت رسانده است.او امسال در نمای« شام با دوستان» بازی کرد.منتقدان درباره حضور کریمی نوشتند برای صحنه تئاتر بازیگر خوبی نیست و حاشیهنویسان نوشتند زیبایی او که هنوز هم به چشم میآید روی صحنه تئاتر بیشتر دیدنی میشود!
کریمی اهل بازی در آثار تلویزیونی نیست اما چند سال پیش در تله تئاتر خرده جنابتهای زن و شوهری مقابل محمدرضا فروتن بازی کرد که بازیاش اصلا خوب نبود.چند سال پیش کمال تبریزی او را برای بازی در فیلم خیابانهای آرام دعوت کرد.
همین همکاری باعث شد تا کریمی در سریال سرزمین کهن که پخش آن به زودی از تلویزیون آغاز میشود، یکی از نقشهای اصلی را بازی کند.حال باید منتظر ماند و دید او در این سریال چگونه بازی را از خود ارائه داده است.
نیکی کریمی بازیگر کمحاشیهای است که تلاش میکند خود را به عنوان چهرهای فرهنگی و هنری معرفی کند.هر چند بسیار معروف است اما در فعالیتهای سیاسی قدمی برنمیدارد و در میتینگهای سینمایی هم شرکت نمیکند.اما شنیدهها حاکی است در فعالیتهای بشردوستانه و انساندوستانه پیشقدم است.
البته فوتبال را دوست دارد و در میان فوتبالیستها هم محبوبیت دارد چون فیلم مستندی ساخته با نام روزی روزگاری فوتبال.البته یک فیلم سینمایی هم به نام سوت پایان ساخته که شهاب حسینی در آن بازی میکند. با همه اینها میتوان گفت نیکی کریمی هنرمند با کمالاتی است که دستی بر همه هنرها دارد!
شاید باورتان نشود که کیف بامبو بیش از شصت و پنج سال است که تولید می شود. این طرح از برند ایتالیایی در فلورانس ایتالیا طراحی و ساخته شد. این سری از کیف ها، که جزو محبوب ترین کیف ها در طول تاریخ است، توسط افراد بزرگ و مشهوری استفاده شده است.
این بار" کیف بامبو" ، محصول برند معتبر"' گوچی" را به شما معرفی می کنیم و علاوه بر تاریخچه ی این اثر هنری و تجاری باارزش، مجموعه ای از این کیف ها را برای شما به نمایش می گذاریم.
تصویری که در اینجا می بینید، تصویر یکی از مشهورترین کیف های جهان، کیف بامبو گوچی است که در سال ۱۹۴۷ تولید شده است. در سمت راست، تصویری از کارگاه ساخت کیف در سال ۱۹۵۰ میلادی می بینید. در سمت چپ، هنرپیشه ی مشهور فیلم هایی چون کازابلانکا، "اینگرید برگمن" ، کیف بامبو گوچی را در دست دارد.
شاید باورتان نشود که کیف بامبو بیش از شصت و پنج سال است که تولید می شود. این طرح از برند ایتالیایی گوچی، برای اولین بار در سال ۱۹۴۷، در فلورانس ایتالیا طراحی و ساخته شد.در طراحی این کیف، از ساقه های بامبو الهام گرفته شده است. پس از موفقیت چشمگیر این محصول، گوچی این مجموعه را تا به امسال ادامه داده است. این سری از کیف ها، که جز مشهورترین و محبوب ترین کیف ها در طول تاریخ و در سراسر جهان است، توسط افراد بزرگ و مشهوری چون پرنسس دایانا، گریس کلی، اینگرید برگمن، الیزابت تیلور استفاده شده است. امروز هم بسیاری از ستارگان دنیای سینما و مد و سرگرمی، با در دست گرفتن این کیف ها، سلیقه ی برتر و شیک خود را به همگان نشان می دهند. از جمله این ستارگان می توان به کارلا برونی( خواننده و همسر نیکلا سارکوزی، رییس جمهور اسبق فرانسه) ، جنیفر لوپز، نايوم واتس، پنه لوپه کروز و...اشاره کرد.
در ادامه، مجموعه ای از کیف های بامبو برند گوچی را در طی سال ها برای شما به نمایش می گذاریم.
و نیز تصاویری از افراد مشهوری که این کیف ها را در دست گرفته اند:
اینگرید برگمن
جنیفر لوپز
دایانا، همسر سابق ولیعهد انگلستان، که چند سال پیش در تصادف ماشین درگذشت
کارلا برونی، همسر نیکلا سارکوزی، رییس جمهور سابق فرانسه
نائومی واتس
اولیویا وایلد
همچنین جدیدترین کلکسیون کیف های بامبو گوچی،که امسال طراحی و تولید شده است را برای شما به نمایش می گذارد. تا در این گزارش، شاهد قدیمی ترین و جدید ترین کیف هایی باشید، که داشتنشان، نه تنها برای ستارگان مطرح دنیای مد و سینما، که برای بسیاری از خانم های علاقه مند به مد، لذت بخش و افتخارآفرین است.
مدتی است که احساس میکنید میل جنسی شما کم شده است یا آنچه قبلا برای شما لذت آور بوده اکنون ناراحت کننده به نظر میرسد؟ نگران سلامت جنسی و روابط خود با همسرتان هستید؟ این فقط شما نیستید که چنین نگرانیها یا احساسی دارید؛ خیلی از زنان دیگر هم دچار مشکلات جنسی در برخی مقاطع زندگی خود با همسرشان میشوند. عللی که در ادامه این نوشتار آمده، احتمال زیادی دارد که به شما کمک کند تا روابط زناشویی خود را بهبود ببخشید. فرصت مطالعۀ آن را از دست ندهید.
بر اساس آمار حدود ۴ نفر از ۱۰ زن حداقل یک نگرانی جنسی را تجربه کرده است.
به نوشتۀ پزشکان بدون مرز، اگرچه مشکلات جنسی در زنان چندین علت دارد، اما قابل درمان هستند. ارتباط دادن دلواپسیهای خود و فهم کالبدشناسی و فیزیولوژی طبیعی پاسخهای بدن به میل جنسی قدمهای مهمی است به طرف دوباره به دست آوردن رضایت جنسی.
نشانهها
دلواپسی جنسی در زنان با هر سنی اتفاق میافتد، ولی ممکن است در زمانهایی آسیب پذیری هورمونی شایعتر باشد، مانند بعد از زایمان یا در زمان رسیدن به یائسگی. نگرانیهای جنسی همچنین ممکن است با بیماریهای عمده مانند سرطان اتفاق افتد. اما این نشانهها را باید جدی گرفت:
- میل جنسی در شما کم شده یا وجود ندارد. - شما با فعالیت جنسی و یا با موجود میل جنسی برانگیخته نمیشوید. - شما نمیتوانید به اوج لذت جنسی (ارگاسم) برسید. - شما دارای درد در زمان تماس جنسی هستید.
علل
عوامل متعددی ممکن است ارتباط با ناخشنودی یا ناتوانی جنسی داشته باشد که به صورت زیرقابل دسته بندی است:
جسمی: مشکلات جسمی که ممکن است علت یا در ارتباط با مشکلات جنسی باشد شامل: آرتریت، مشکلات ادراری یا رودهای، جراحیهای لگن، خستگی، سردردها، دیگر مشکلات درد دار و اختلالات عصبی مانندام اس است. اغلب داروها، شامل برخی ضد افسردگیها، داروهای فشار خون، ضد حساسیتها و داروهای شیمی درمانی، میتوانند میل جنسی را کاهش داده و توانایی فرد را برای رسیدن به لذت جنسی کاهش دهند.
هورمونی: میزان کم استروژن در زمان انتقال به مرحله یائسگی ممکن است منجر به تغییراتی در بافت دستگاه تناسلی زنانه و پاسخهای جنسی شود. لبههای پوست که ناحیه تناسلی را پوشانده چروکیده و نازکتر میشود. یعلاوه، با نازک شدن و کاهش خاصیت ارتجاعی این پوشش، واژن کم عمقتر شده، بخصوص اگر فرد از لحاظ جنسی غیر فعال باشد. همچنین ورم و لزجی طبیعی واژن در مرحله برانگیختگی آهستهتر صورت میگیرد. این عوامل میتواند منجر به تماسهای جنسی دردناک و ناخوش آیند شود و زمان به لذت جنسی رسیدن طولانیتر میشود.
روانی و اجتماعی: عوامل روانی که موجب یا در ارتباط با مشکلات جنسی است، شامل مشکلات هیجانی مانند اضطراب درمان نشده، افسردگی یا استرس است.
در خلال حاملگی، بعد از تولد بچه یا در زمان شیردهی، ممکن است تمایل جنسی کم شود. شما ممکن است دریابید که بر آوردن نیازهای متعدد و نقش آنها مشکل است، مانند مطالبات شغلی، کارهای خانه، مادر بودن و همچنین برخی اوقات مراقبت از والدین پیر. احساس شما نسبت به همسرتان و دیدگاهتان راجع به بدن خودتان و یا همسرتان عواملی هستند که ممکن است ترکیب شده و موجب مشکلات جنسی شوند.
چه زمان باید به پزشک مراجعه کرد؟
اگر نگرانیهای جنسی موجب دردسر شما شده است به پزشک خود مراجعه کنید تا یک ارزیابی از شما به عمل آورد. پزشک شما ممکن است بیدرنگ یک مصاحبه با شما در مورد نگرانیهای جنسی در طول دوره ویزیت معمولی پزشکی انجام دهد، یا شما میتوانید بحث را شروع کنید اگر نگرانیهایی دارید که باید به پزشک خود پیام بدهید. شما و پزشک در مورد تاریخچه جنسی صحبت میکنید، که آیا در حال حاضر از نظر جنسی فعال میباشید و یا نگرانیهای جنسی شما کدام هستند.
سپس، پزشک شما داروهایی را که شما استفاده کردهاید در خلال تاریخچه پزشکیتان مرور میکند و یک معاینه کامل انجام میدهد. در معاینه لگنی، پزشک برای علائم و تغییرات جسمی در ارتباط با نگرانیهای جنسی شما بررسی میکند، مانند نازک شدن بافت واژن، کاهش خاصیت ارتجاعی پوست، داغ زخمها، درد یا بیرون زدن اعضاء لگنی.
ناتوانی جنسی در زنان عمدتا به چهار دسته تقسیم میشود:
- میل جنسی کم: داشتن میل جنسی کم، یا گرایش جنسی ضعیف. این شایعترین نوع اختلال جنسی در میان زنان است.
- اختلالات انگیختگی جنسی: تمایل شما به عمل جنسی ممکن است دست نخورده باشد، اما شما توانایی برانگیخته شدن یا نگهداری آن در زمان فعالیت جنسی را ندارید.
-اختلالات اوج لذت جنسی: شما دارای مشکل مزمن یا عود کننده در رسیدن به لذت جنسی بعد از انگیختگی کافی جنسی و یا تحریکات مداوم دارید.
- اختلالات درد جنسی: شما هنگام رابطه زناشویی درد دارید.
درمانهای غیر دارویی
با ساختن انتخابهای سالم شیوه زندگی و تسهیل ارتباطات با همسر سلامت جنسی خود را بهبود بخشید.
ارتباط برقرار کردن با همسر خود: ارتباطات صمیمی با همسر میتواند موجب بهبودی هیجانات و صمیمیت جنسی در شما شود. برخی جفتها هرگز در مورد مسائل جنسی صحبت نمیکنند. حتی اگر شما در ارتباطات در مورد دوست داشتن و دوست نداشتن صحبت نمیکنید، یاد بگیرید که چنین کاری را بکنید.
ایجاد تغییرات شیوههای سالم زندگی: سیگار کشیدن را متوقف کنید، مرتبا ورزش کنید و زمانهایی را برای فراغت و استراحت قرار دهید. همه اینها برای سلامت جنسی و به همان نسبت برای سلامت کلی جسمی شما مفید هستند. سیگار کشیدن جریان خون را کم میکند. کاهش جریان خون به اعضای جنسی شما میتواند منجر به کاهش انگیختگی جنسی یا اوج لذت جنسی شود.
ورزش کنید: ورزشهای هوازی منظم میتواند بنیه شما را تقویت کند، شکل بدنی شما را بهبود بخشیده و خلق شما را بالا میبرد. یادگیری شل و راحت بودن در میان استرسهای زندگی روزانه میتواند توانایی شما را برای تمرکز بر تجربیات جنسی و دست یابی به انگیختگی و اوج لذت جنسی را بهتر کند.
اهمیت مشاوره: با یک درمان کننده جنسی یا مشاور ماهر در این زمینه مشورت کنید که آیا این وضعیت شما به علت عوامل احساسی است یا خیر، حتی مشکلات جنسی که منشا هورمونی دارد میتواند تاثیر بر سلامت و صمیمیت شما با همسرتان داشته باشد
درمانهای دارویی
درمان موثر ناتوانی جنسی اغلب مربوط به بیماریهای زمینهای یا تغییرات هورمونی که بر روی تماس جنسی شما تاثیر میگذارد است. افسردگی و اضطراب، بیماری دیابت، بیماریهای قلبی و عروقی، بیماریهای عصبی، جراحی شکم و لگن، و سرطانها روی این مساله بسار تاثیر گذار است. بنابراین، برای درمان وضعیتهای زمینهای، درمانهای پزشکی برای ناتوانی جنسی ممکن است شامل:
* تنظیم یا تغییر داروهایی که دارای عوارض جانبی جنسی هستند. * درمان مشکلات تیروئید یا مشکلات هورمونی دیگر. * بهینه سازی درمان برای افسردگی و اضطراب. * قوی کردن ماهیچههای کف لگن.
استروژن درمانی استروژن در نگهداری سلامت واژن و بافت خارجی ناحیه تناسلی مهم است. جایگزین کردن استروژن میتواند عمل جنسی را به چند طریق بهبود بخشد، شامل افزایش قدرت و خاصیت ارتجاعی بافت واژن، افزایش جریان خون در واژن، افزایش نرمی، و داشتن تاثیر مثبت بر عملکرد مغز و عوامل خلقی که باعث ضربه به پاسخهای جنسی میشوند. استروژن درمانی موضعی در شکلهای کرم واژینال، ژل یا قرص میتواند کمک به تغییرات جنسی به علت یائسگی کند.
پروژسترون درمانی در برخی مطالعات تحقیقاتی، زنانی که پروژسترون استفاده میکنند کاهش میل جنسی و کاهش جریان خون در ناحیه واژن را تجربه کردهاند. هرچند که، در تحقیقات دیگر، زنان بهبودی در میل و انگیختگی در زمانی که پروژسترون همراه با استروژن را دریافت کردهاند داشتند. تحقیقات بیشتری در راه است که نشان دهنده رژیمهای مختلف پروژسترون به تنهایی یا همراه با استروژن و دیگر عوامل هورمونی هستند، که ممکن است عمل جنسی را بهبود بخشند. پروژسترون عموما برای تنظیم اثر استروژن بر رحم استفاده میشود نه برای درمان ناتوانی جنسی.
آندروژن درمانی آندروژنها شامل هورمونهای مردانه، مانند تستوسترون است. تستوسترون برای عمل جنسی در زنان بخوبی مردان مهم است، اگر چه میزان تستوسترون در زنان خیلی کمتر است. آندروژن درمانی برای ناتوانی جنسی بحث انگیز است. برخی مطالعات فوایدی را برای زنانی که دارای تستوسترون کم هستند و دچار ناتوانی جنسی شدهاند نشان داده است، برای مثال بعد از یائسگی در اثر جراحی به خاطر برداشتن تخمدانها. در این زنان، تستوسترون درمانی بر اساس گزارش موجب بهبود تمایل جنسی وانگیختگی جنسی شده است
درمانهای هورمونی نمیتوانند مشکلات جنسی که علل دیگری فراتر از عوامل در ارتباط با هورمونها دارند را حل نماید. چون موضوع ناتوانی جنسی در زنان معمولا پیچیده و جنبههای متفاوتی دارد، حتی بهترین داروها به نظر نمیآید کارآیی داشته باشند اگر عوامل هیجانی و اجتماعی حل نشده باقی بمانند.
مهارتهای کنار آمدنی
در هر مرحله از زندگی شما، شما تغییراتی را در میل جنسی، انگیختگی جنسی، رضایت جنسی تجربه میکنید. قبول کردن این تغییرات و کاوش کردن جنبههای جدید جنسی شما در زمان انتقال موجب تجربههای مثبت جنسی میشود. فهم و شناخت از بدن خود و آنچه برای یک پاسخ جنسی مناسب است میتواند کمک کننده باشد. هرچه که شما و همسرتان در مورد جنبههای جسمی بدن خود بدانید و بدانید که چگونه کار میکند، بهتر قادر به یافتن راههایی برای حل مشکلات جنسی خود خواهید بود. از پزشک خود بخواهید که به شما بگوید که چگونه عواملی مانند مسن شدن، بیماری، حاملگی، یائسگی و داروها میتواند بر زندگی جنسی شما تاثیر بگذارد.
و نکته پایانی اینکه برای زنان صمیمیت احساسی مقدمه رضایت نسبی میباشد. احساسات خود را بروز دهید و راحت با همسر خود در مورد احساسات ارتباط برقرار کنید.
با کمک مایکروفر دیگر نیازی به یک تا دو هفته زمان برای پرس و خشک کردن گلها به صورت طبیعی نیست. فقط کافیست هنگام کار دقت لازم را داشته باشید.
خشک کردن گلها داخل مایکروفر، روشی جدید و سریع برای ساخت کارهای هنری و داشتن کلکسیون گلهای خشک است. با کمک مایکروفر دیگر نیازی به یک تا دو هفته زمان برای پرس و خشک کردن گلها به صورت طبیعی نیست. فقط کافیست هنگام کار دقت لازم را داشته باشید.
وسایل مورد نیاز : دستمال کاغذی کاغذ خشک کن گلها و برگهای مورد علاقه ظرف سنگین و پهن مایکروفر
1 - سه یا چهار لایه دستمال کاغذی را روی سینی مشبک مایکروفر بگذارید. در صورت نبود این سینی از صفحه صاف مایکروفر استفاده کنید. روی دستمالها کاغذ خشککن بگذارید. در صورت بزرگ و آبدار بودن گلها، از دستمالهای بیشتری استفاده نمایید.
2 - با دقت گلها را روی کاغذ خشککن قرار دهید. توجه کنید گلها با هم تماس پیدا نکنند.
3 - روی گلها را با یک لایه دیگر از کاغذ خشک کن بپوشانید و روی آن چندین لایه دستمال کاغذی قرار دهید. در این جا نیز اگر فکر میکنید گلها بزرگ یا پرآب هستند، از تعداد بیشتری دستمال کاغذی استفاده نمایید.
4 - گلها و کاغذها را داخل مایکروفر قرار دهید. ظرف یا یک در را روی گلها بگذارید تا صاف شوند.
5 - مایکروفر را 4-3 دقیقه روی درجه حرارت متوسط بگذارید. در صورت تیره بودن گلها از حرارت کمتر استفاده کنید.
هر یک دقیقه گلها را چک کنید. برگها و گلهایی که حرکت کردهاند را در جای خود قرار دهید. میزان رطوبت آنها را نیز بررسی کنید. گلها باید خشک شده باشند. ممکن است دستمال کاغذی هنوز کمی مرطوب باشد. سه یا چهار دقیقه زمان برای خشک شدن کافیست. با این حال این زمان به نوع گلها نیز بستگی دارد. گلهای بزرگتر و پرآبتر به دقایق بیشتری برای خشک شدن نیاز دارند.
6 - گلها را مدت زیاد داخل مایکروفر روشن قرار ندهید. بعد از خشک شدن بگذارید گلها چند دقیقه داخل دستگاه خاموش باقی بمانند.
نکته : • در صورتی که گلها با سرعت زیاد خشک شوند، شکننده خواهند بود. • مایکروفر پس از استفاده مکرر و پشت سر هم هر بار داغتر خواهد شد. در صورتی که میخواهید چند دسته گل را خشک کنید، از درجه کمتر شروع کنید.
شاید اگر کاربردهای فراوان و باورنکردنی جوششیرین و سرکه را میدانستیم، در تمیز کردن منزل کمتر از شویندههای شیمیایی آماده استفاده میکردیم.
جوششیرین و سرکه از جمله بهترین پاککنندههایی هستند که استفاده جداگانه یا ترکیب آنها تاثیر فوقالعادهای در پاکیزگی منزل دارد. با توجه به کاربردهای بسیار آنها، کافیست یک بار امتحان کنید تا این دو محصول ارزان و طبیعی بدون نیاز به سابیدن، میهمان همیشگی خانه شما شوند.
وسایل مورد نیاز:
جوش شیرین
سرکه سفید
آب
اسفنج
قوطی اسپری
1- برای تمیز کردن سطوح غیرچوبی، کاشی و سرامیک 1 پیمانه سرکه سفید ساده را با 1 پیمانه آب مخلوط کنید و داخل قوطی اسپری بریزید. این مخلوط چندمنظوره را روی سطح مورد نظر بپاشید و با اسفنج نمدار آن را تمیز کنید.
2- از سرکه ساده برای تمیز کردن سرویسهای بهداشتی استفاده میشود.
3- هنگام شستشوی حولهها به جای نرم کننده، ½ پیمانه سرکه را در دور آخر شستشو به ماشینلباسشویی اضافه کنید. نرمکنندههای لباس قدرت جذب حوله را کم میکنند اما سرکه ضمن خوشبو کردن باعث نرمی حولهها شده و تاثیری در قدرت جذب آنها نمیگذارد.
4- از پودر جوششیرین برای تمیز کردن روشویی، وان، دوش و سرویسهای بهداشتی استفاده کنید. برای بردن سختترین لکهها جوششیرین را با کمی آب ترکیب کنید و به شکل خمیر در آورید. بگذارید خمیر نیم ساعت روی لکه باقی بماند سپس با اسفنج آن را تمیز کنید.
5- بدون نیاز به سابیدن، کتری و سرویسهای استیل را بهراحتی با جوششیرین تمیز نمایید. این ماده بدون ایجاد خش، باعث برق و درخشش ظروف میشود. از جوششیرین همچنین برای تمیز کردن سینکهای استیل و خوشبو کردن آن استفاده نمایید. هر گونه ماده چسبیده به سینک با مخلوط آب و جوششیرین از بین میرود. کافیست نیم ساعت صبر کنید و با استفاده از اسفنج به نتیجه دلخواه برسید.
6- برای تمیز کردن گاز به جای مواد شیمیایی، جوش شیرین مصرف کنید. مخلوط جوش شیرین و آب را داخل اسپری بریزید و آن را روی گاز بپاشید، بعد از 24 ساعت حتی سختترین جرمها هم با کشیدن اسفنج مرطوب بهراحتی کنده شده و با یک پارچه تمیز نمدار هرگونه ماده باقیمانده برداشته میشود.
7- مشکل گرفتگی چاه با مخلوط جوششیرین و سرکه حل میشود. ابتدا ½ پیمانه جوششیرین و سپس به آرامی ½ پیمانه سرکه اضافه کنید. بعد از 30 دقیقه روی آنها آب داغ بریزید.
پرسش: برای اینکه سریعتر باردار شویم آیا باید رژیم خاصی را رعایت کنیم؟
تغذیه سودمند برای افزایش قـدرت بـاروری خانم ها:
1. نوشیدن فراوان آب علاوه بر کمک به عملکرد بهتر اندامهای تولید مثل و زایشی سبب تأمین بیشتر مایع طبیعی لازم برای حرکت بهتر اسپرم به سمت دهانه رحم می شود، بنابراین نوشیدن آب تصفیه شده یا آب معدنی به میزان کافی را فراموش نکنید.
2. برگ های سبز سبزیجات به خصوص اسفناج سرشار از آنتی اکسیدان، آهن و اسید فولیک می باشند که همگی برای حفظ سلامت اندام های زایشی و تناسلی لازم هستند. اسید فولیک موجود در اسفناج نه تنها باعث تشکیل تخمک های قابل رشد و افزایش قدرت باروری می شود، بلکه مانع از ایجاد نقص در نوزادان خواهد شد.
3. بخشی از رژیم غذایی خود را به سبزیجات نارنجی و زرد رنگ اختصاص دهید، چرا که منبع خوبی از آنتی اکسیدان و بتاکاروتن هستند. بتاکاروتن در تنظیم هورمون ها نقش مهمی دارد و احتمال سقط را کاهش می دهد.
مصرف مواد فرآوری شده (مانند شیرینی جات و تنقلات) را به حداقل برسانید، زیرا آن ها فاقد هرگونه مواد مغذی برای تشکیل نطفه و رشد جنین می باشند.
4. اگر مبتلا به اندومتریوز هستید، کلم بروکلی و انواع دیگر کلم را زیاد مصرف کنید. این گروه از سبزیجات خواص زیادی دارند. مواد مغذی گیاهی آن به متابولیسم استروژن کمک می کنند.
5. اگر قاعدگی نامنظم دارید،مصرف سیب زمینی شیرین، هویج و نخود فرنگی را فراموش نکنید. بتاکاروتن موجود در این سبزیجات، در تنظیم قاعدگی موثر است و امکان باروری بهتر را در پی خواهد داشت.
6. از آنجایی که مرکبات سرشار از ویتامین C هستند، آن ها را حتماً در رژیم غذایی خود بگنجانید. زغال اخته، پرتقال، نارنگی، کیوی و توت فرنگی مواد مغذی زیادی دارند و مصرف آن ها برای خانم هایی که تصمیم به مادر شدن گرفتهاند خیلی مفید است.
7. فرآورده های لبنی و پروتئین های حیوانی مانند ماهی غنی از اسید آمینه هستند که به تشکیل هورمون های زایشی (FSH) و (LH) کمک می کنند، بنابراین این مواد را در برنامه غذایی خود بیاورید تا هر چه سریع تر به آرزوی مادر شدن تان برسید.
8. از نان هایی که با آرد گندم کامل درست می شوند استفاده کنید، زیرا منبع خوبی از آهن و ویتامین B می باشند و موجب افزایش هورمون های باروری می شوند.
9. برای باردار شدن باید از چربی های خوب استفاده شود، لذا مصرف مغزهایی مانند بادام یا گردو که منبع غنی از اسیدهای چرب امگا3 می باشند توصیه می گردد.
10. در آخر، پروتئین های گیاهی (مخصوصاً سویا) را به اندازه متوسط مصرف کنید تا به شما در رسیدن به وزن مناسب برای حامله شدن کمک کند.
مصرف غذا (به خصوص آن هایی که زیاد استفاده می کنید) تأثیر مستقیمی بر روی باروری شما دارد. در نتیجه، سعی کنید تا وعده های غذایی سرشار از میوه و سبزیجات، لبنیات و پروتئین های گیاهی داشته باشید که منابع خوبی از ویتامین C، بتاکاروتن، آنتیاکسیدان، اسید فولیک و آهن هستند و همگی امکان باروری را افزایش می دهند.
زنانی که در سنین بالا باردار شده اند و نیز مبتلا به دیابت حاملگی هستند، با مصرف بیش از اندازه تنقلات، سطح قند خون شان بالا رفته و مجبور هستند تا سزارین شوند، زیرا نوزادانی که از مادران دیابتی به دنیا می آیند، سایزشان از دیگر نوزادان بزرگ تر است.
لازم به ذکر است سلامت نوزاد تا حد زیادی بستگی به مادر و غذاهای مصرفی او دارد، بنابراین خوردن غذاهای سالم و مفید تنها راه ساده ای است که منجر به سلامت شما و کودک تان می شود.
مهم ترین نکته کاهش استرس و فشار روانی و روحی است. مصرف غذا (به خصوص آن هایی که زیاد استفاده می کنید) تأثیر مستقیمی بر روی باروری شما دارد. در نتیجه، سعی کنید تا وعده های غذایی سرشار از میوه و سبزیجات، لبنیات و پروتئین های گیاهی داشته باشید که منابع خوبی از ویتامین C، بتاکاروتن، آنتیاکسیدان، اسید فولیک و آهن هستند و همگی امکان باروری را افزایش می دهند.
به نظر میرسد میزان شادی در زنان نسبت به مردان کمتر است، به نظر شما علت اصلی آن چیست؟ دلایل زیادی شامل مسایل اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و... دراین امر دخیل هستند، اما ما به بررسی برخی علل فردی شاد نبودن بانوان میپردازیم، البته توجه داشته باشید که این مسئله درمورد همه خانمها صدق نمیکند.
بر اساس نوشته هایِ دکتر الیزابت لومباردو نویسنده کتاب «یک تویِ شاد: نسخه نهایی برای شاد بودن» هیچ دلیلی وجود ندارد که ناراحتی را به عنوان یک مسئله عادی بپذیریم. او شایعترین موانع خوش بینی زنان را به همراه راهکارهای داشتن یک قلب شاد نام میبرد.
موانع خوشحالی
دکتر لومباردو معتقد است که شادی خصلتی ذاتی نیست که مردم با آن به دنیا آمده باشند بلکه خوشحال بودن یک مهارت است. «برخی مردم تواناییهای ذاتی بیشتری نسبت به بقیه دارند، مثلا بازی گلفِ یک کسی بهتر از دیگری است» او در ادامه توضیح میدهد: «اما اگر آموزش و تمرین به درستی انجام شود هر کسی میتواند مثلا در بازی گلف خود پیشرفت کند. در مورد توانایی خوشحال بودن هم این مسئله صدق میکند.»
مشکل بسیاری از خانمها این است که آنها در دایرهای از افکار منفی گیر افتادهاند و هرگز این فرصت را نداشتهاند که خوشحال بودن را تمرین کنند. از نظر دکتر لومباردو شایعترین موانع خوشحال بودن خانمها عبارت است از:
• سندرم ِ «اگه فقط....»: خانمهایی که فکر میکنند «اگر فقط» این اتفاق افتاده بود آنها خوشحال بودند به دنبال یک عامل خارجی برای شاد بودن میگردند. بساری از خانمها این احساس را دارند که «اگه فقط من میتونستم... اون موقع میتونستم خوشحال باشم.» جای خالی میتواند با «کم کردن وزن»، «بچه دار شدن»، «ترفیع گرفتن» و یا هر چیز دیگری پر شود. کارشناس خشنودی در ادامه میگوید «اما خوشحال بودن یک امر درونی است و اگر ما برای خوشحال بودن به اتفاقات بیرونی وابسته باشیم، تا زمان به دست آوردن آنها ناراحتیم و زمانی که آنها را به دست میآوریم تنها به مدت کوتاهی میتوانیم شاد باشیم.» او همین طور یادآور میشود که هرگاه این منبع خارجی خوشحالی به دست آمد، زنان به دنبال «مورد» بعدی برای یافتن خوشحالی میگردند.
• مقایسههای غیر منصفانه: بسیاری از زنان احساس رضایت از خود نمیکنند در نتیجه همیشه غمگین هستند برای اینکه خود را با دیگران مقایسه میکنند. دکتر لومباردو اضافه میکند «وقتی خودت را با شخص دیگری مقایسه میکنی از خودت ناامید میشوی چرا که به اندازه کافی باهوش، لاغر (قلمی)، پولدار، یا هر چیز دیگری نیستی و در نتیجه هیچ وقت احساس خوبی نسبت به خودت نداری.»
• استفاده از کلمه «باید...»: دکتر لومباردو میگوید: چرخه دیگری از افکارمنفی زنان زمانیست که با خودشان فکر میکنند «باید» خودشان یا دیگران این طور یا آن طور میبودند. زنانی که مدام به این فکر میکنند که بهتر بود فلان کار را میکردم... احساس گناهکار بودن و شکست خوردگی میکنند. علاوه برآن فکر کردن به اینکه بقیه باید این کار را انجام دهند یا این طور باشند (مثلا شوهرم باید بیشتر به من کمک میکرد) آنها را عصبی و دلخور میکند. کارشناس خوشحالی میگوید راه حل خیلی ساده است: کلمه «باید...» را از دایره لغات خود پاک کنید آن وقت میبینید که احساس بهتری خواهید داشت.
غلبه بر موانعِ خوش بینی
از خوشحالی خود در برابر تنشها محافظت کنید، شکی در این نیست که استرس میتواند خوشحالی شما را مختل کند اما برای دکتر لومباردو استرس توجیه خوبی برای خوشحال نبودن نیست. موارد زیر را مدنظرداشته باشید:
• حواستان به نیازهایتان باشد: اگر از خواب و خوراک کافی بهرهمند شوید و ورزش کنید با بهترین شرایط فیزیکی آمادهاید که استرسهای خانه و کار را به خوبی مدیریت کنید.
• برنامهای برای تفریح در نظر بگیرید: به سالن ماساژ بروید. برای شام با همسر یا دوستِ خود بیرون بروید و هر کاری که باعث میشود به شما خوش بگذرد انجام دهید. یک برنامه منظم بچینید و آن را دنبال کنید. اگر بدانید که یک برنامه ِ تفریحی در آیندهای نزدیک دارید به شما کمک میکند تا شرایط استرس زا را به راحتی پشت سربگذارید.
• از کمال گرایی بپرهیزید (وسواس را کنار بگذارید): خودتان را در مضیقه قرار ندهید که حتما بهترین لباسها را بپوشید، بهترین ظروف را داشته باشید، و یا بهترین وسایل مدرسه را برای کودک خود بخرید. به جای فکر کردن به اینکه چه کاستیهایی دارید، روی نقاط قوت خود و چیزهای زیبایی که دارید تمرکز کنید.
• برنامههای اضافی را کاهش دهید: لازم نیست که خود را وادار به انجام کاری کنید که به آن علا قهای ندارید. روی فعالیتهایی که از انجامش لذت میبرید تمرکز کنید و داشتن یک برنامه هفتگی را برای بهبود کیفیت خانواده در اولویت قرار بدهید. به زودی احساس درماندگی کمتری خواهید داشت و همان طور که با خانواده خود بیشتر رابطه برقرار میکنید میزان شادی خود را افزایش میدهید.
سر مشق شادی برای بچههای خود باشید
بدیهی است که کودکان آنچه را از والدین میبینند میآموزند. هر چقدر شما شادتر باشید بچههای شما هم میتوانند خوشحالتر و سر حالتر باشند. دکتر لومباردو میگوید اینکه به کودکان خود بگویید که شاد باشند به تنهایی کفایت نمیکند شما باید خودتان شادی را برای آنها الگو سازی کنید. به آنها بیاموزید که چگونه اعتماد به نفس داشته باشند و آنها در قالب آنچه که هستند شاد خواهند بود. به آنها بیاموزید که چطور انعطاف پذیرو خوشبین باشند بدین صورت آنها میتوانند از هر موقعیتی-حتی اگر اوضاع به خوبی پیش نرود- بهترینش را خلق کنند. مهمتر از همه اینکه سپاسگذاری را به آنها بیاموزید تا آنها روی بعد مثبت زندگی تمرکز کنند.