تبادل لینک
هوشمند برای
تبادل لینک
ابتدا ما را با
عنوان
نیازمندی های
پزشکی- ورزشی-
علمی ... و
آدرس injast.LXB.ir
لینک
نمایید سپس
مشخصات لینک
خود را در زیر
نوشته . در صورت
وجود لینک ما در
سایت شما
لینکتان به طور
خودکار در سایت
ما قرار میگیرد.
روشن کردن شمع برای گرامی داشت یاد نوجوان دانش آموز 15 ساله پاکستانی که به قیمت جان خود جان هزار نفر از دانش آموزان مدرسه را نجات داد (کراچی)
پرش از ارتفاع در ولادی وستک روسیه
حمام با آب یخ در معبدی در توکیو به مناسبت سال نو ژاپنی
روز کودک در بانکوک. کودکان تایلندی در یک نمایشگاه ارتش در حال آشنایی با جنگ افزار نظامی اند
گردهمایی بابانوئل ها در مقابل پارلمان نروژ در اسلو به مناسبت بازی های سال اینده زمستانی بابانوئل ها در اسلو
آثار آتشفشان سوماترا اندونزی بر روی باغات و زمین های کشاورزی منطقه
تصویر ناسا از لایه های رسوبی بر سطح سیاره مریخ
سرباز فرانسوی و کودکان جمهوری آفریقای مرکزی
زنان کابلی در حال حمل ظروف آب به خانه هایشان
رنگین کمان بر فراز آبشار نیاگارا در تورنتو کانادا
نوزاد تازه متولد شده فلسطینی که به روش انتقال اسپرم پدر زندانی اش به بیرون زندان متولد شده است . وی در آغوش مادر بزرگ خود است و تصویر پدرش در دست مادر بزرگ
یک سرپوش ابداعی جالب در نمایشگاه لوازم الکترونیک در لاس وگاس آمریکا
کارگان هندی در حال کار برای اتمام پروژه ساخت ترمینال جدید فرودگاه بین المللی بمبئی
آب اثر قرص را چندین ساعت بعد در بدن نشان می دهد. \n
یافته های جدید دانشمندان نشان می دهد قرص ها برای جذب هر چه سریع تر در بدن احتیاج دارند تا با مواد قندی مخلوط شوند.
همه افراد تقریبا عادت دارند با قرص خود یک لیوان آب بنوشید اما مطالعات جدید نشان می دهند آب اثر قرص را چندین ساعت بعد در بدن نشان می دهد.
بررسی ها نشان می دهند، مصرف شیر و یا آب میوه های طبیعی و تازه به ویژه در سالمندان که از بنیه و توان بدنی کمتری برخوردار هستند علاوه بر افزایش انرژی در آنها باعث می شود تا کلیه هایشان آسیب کمتری از قرص های مصرفی ببیند و سریعتر در بدن جذب شوند.
گفتنی است، در دهه های 6 و 7 زندگی مصرف قرص های مختلف بسیار زیاد می شود از این رو "کلیه ها" بعد از مدتی به درستی بهترین تاثیر را از قرص نمی گیرند و مصرف قرص های زیاد باعث تضعیف "سیستم ایمنی بدن" می شود از این رو افراد به ویژه سالمندان باید در نظر داشته باشند اگر می خواهند سیستم ایمنی شان ضعیف نشود و قرص ها سریع تر و بهتر در بدن جذب شوند هنگام مصرف قرص آب میوه های طبیعی یا شیر استفاده کنند.
آیا داستان مردی را که در حمام زنانه کار می کرد را شنیده اید؟
مردی که سالیان سال همه را فریب داده بود نصوح نام داشت.
نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او مردی شهوتران بود با سواستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد هم ارضای شهوت.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
او دلاک و کیسه کش حمام زنانه بود. آوازه تمیزکارى و زرنگى او به گوش همه رسیده و زنان و دختران و رجال دولت و اعیان و اشراف دوست داشتند که وى آنها را دلاکى کند و از او قبلاً وقت مى گرفتند تا روزى در کاخ شاه صحبت از او به میان آمد. دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.
از قضا گوهر گرانبهاى دختر پادشاه در آن حمام مفقود گشت ، از این حادثه دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه کارگران را تفتیش کنند تا شاید آن گوهر ارزنده پیدا شود.
کارگران را یکى بعد از دیگرى گشتند تا اینکه نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایى ، حاضر نـشد که وى را تفتیش کنند، لذا به هر طرفى که مى رفتند تا دستگیرش کنند، او به طرف دیگر فرار مى کرد و این عمل او سوء ظن دزدى را در مورد او تقویت مى کرد و لذا مأمورین براى دستگیرى او بیشتر سعى مى کردند. نصوح هم تنها راه نجات را در این دید که خود را در میان خزینه حمام پنهان کند، ناچار به داخل خزینه رفته و همین که دید مأمورین براى گرفتن او به خزینه آمدند و دیگر کارش از کار گذشته و الان است که رسوا شود به خداى تعالى متوجه شد و از روى اخلاص توبه کرد در حالی که بدنش مثل بید میلرزید با تمام وجود و با دلی شکسته گفت: خداوندا گرچه بارها توبهام بشکستم، اما تو را به مقام ستاری ات این بار نیز فعل قبیحم بپوشان تا زین پس گرد هیچ گناهی نگردم و از خدا خواست که از این غم و رسوایى نجاتش دهد.
نصوح از ته دل توبه واقعی نمود ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد و به خانه خود رفت.
او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد، ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم، و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و چون زنان شهر از او دست بردار نبودند، دیگر نمى توانست در آن شهر بماند و از طرفى نمى توانست راز خودش را به کسى اظهار کند، ناچار از شهر خارج و در کوهى که در چند فرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
شبی در خواب دید که کسی به او می گوید:"ای نصوح! تو چگونه توبه کرده اى و حال آنکه گوشت و پوست تو از فعل حرام روئیده شده است؟ تو باید چنان توبه کنى که گوشتهاى حرام از بدنت بریزد.» همین که از خواب بیدار شد با خودش قرار گذاشت که سنگ هاى سنگین حمل کند تا گوشت هاى حرام تنش را آب کند.
نصوح این برنامه را مرتب عمل مى کرد تا در یکى از روزها همانطورى که مشغول به کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟
عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد تا سرانجام کاروانى که راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر مى داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند.
وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند.
رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید، نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.
مامورین چون این سخن را به شاه رساندند شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد، پس پادشاه در آنجا سکته کرد و نصوح چون خبردار شد که شاه براى ملاقات و دیدار او آمده بود، در مراسم تشییع او شرکت و آنجا ماند تا او را به خاک سپردند و چون پادشاه پسرى نداشت، ارکان دولت مصلحت دیدند که نصوح را به تخت سلطنت بنشانند. چنان کردند و نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه که ذکرش رفت، ازدواج کرد و چون شب زفاف و عروسى رسید، در بارگاهش نشسته بود که ناگهان شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را نزد تو یافته ام، مالم را به من برگردان.
نصوح گفت : درست است و دستور داد تا میش را به او بدهند، گفت چون میش مرا نگهبانى کرده اى هرچه از منافع آن استفاده کرده اى، بر تو حلال ولى باید آنچه مانده با من نصف کنى.
گفت: درست است و دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.آن شخص گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن میش است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند...
***********
یا ایّها الَّذینَ آمَنوا تُوبُوا اِلَى اللهِ تَوبَةً نَصُوحاً؛ اى کسانى که ایمان آوردهاید توبه حقیقى و خالص کنید.
قُل یا عِبادِىَ الَّذینَ اسرفُوا على اَنفُسهِم لا تَقْنطوا مِن رَحمَة الله إنّ الله یَغفرُ الذُّنوبَ جَمیعاً إنَّه هو الغَفورُ الرّحیم؛ بگو اى بندگان من که بر خود اسراف و ستم کردهاید، از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را مىآمرزد و او بسیار بخشنده و مهربان است.
قذافی روزانه برای فرو نشاندن آتش شهوت خود به چندین دختر جوان نیاز داشت اما تنها به زنان بسنده نمیکرد بلکه گاهی در حضور دختران به پسران جوان هم تجاوز میکرد.
اتاقهایی در قصرهای "معمر قذافی" کشف شده که سرهنگ جنایتکار و شهوتران لیبی، در آنها به تجاوز و اذیت آزار جنسی دختران و پسران 14 سال به بالا میپرداخته است. هزاران دختر و پسر نوجوان در اتاقهای جنسی قذافی، دیکتاتور سابق لیبی تحت شکنجهها و اذیت آزارهای جنسی قرار گرفته و از آنها بعنوان "بردههای جنسی" بهره گیری میشد.
قذافی دارای حرمسراهایی بوده است که در محل اقامتهای وی قرار داشته و شامل اتاق ها یا آپارتمان های کوچک بوده است. زنان حاضر در این حرمسرا موظف بوده اند که با لباس نیمه عریان در نزد قذافی حضور پیدا کنند و هر ساعت از شبانه روز باید آماده به خدمت می بوده اند. این زنان مورد تجاوز قرار می گرفتند، کتک می خوردند و به تحقیرآمیزترین روش ها مورد سوءاستفاده جنسی واقع میشدند.
قذافی روزانه برای فرو نشاندن آتش شهوت خود به چندین دختر جوان نیاز داشت اما تنها به زنان بسنده نمیکرد بلکه گاهی در حضور دختران به پسران جوان هم تجاوز میکرد.
قربانبان تجاوز جنسی قذافی به خاطر ترس از کشته شدن به دست خانواده ها و بستگان خود، از آنها بریده بودند و علاوه بر این میخواستند شرافت خانواده های شان لکه دار نشود.
قذافی هر زنی را که دوست داشت، انتخاب و به محل اقامتش منتقل می کرد.نیروهای ارتش و پلیس لیبی، زنان را به زور از دانشگاه ها یا آرایشگاه ها به باب العزیزیه منتقل می کردند تا زیر نظر پرستاران خارجی یعنی گالینا ، ایلینا یا کلودیا تحت آزمایش خون قرار بگیرند.بخش دیگری از زنان مورد پسند قذافی، ترانه خوانان شرقی، مدل های لباس و همسران سران کشورهای همسایه بودند که در هنگام سفر به لیبی با کیف های پر از دلار مواجه میشدند.
مکان های رفت و آمد زنان، محل اصلی برای انتخاب زنان و دختران برای قذافی بودند. زندان ها هم از جمله این مکان ها بودند. یکی از محافظان زن قذافی ماموریت داشت تا با عکسبرداری از زنان زیبارو در زندان، آنها را برای انتخاب به قذافی ارائه کند. آرایشگاه های زنانه و تالارهای عروسی هم مکان های مورد علاقه قذافی بودند. محافظان زن قذافی همیشه و به صورت متوالی از این مکان ها بازدید می کردند تا طعمه های دیکتاتور بزرگ را شکار کنند.
قذافی عاشق حضور در جشن های عروسی بود زیرا زنان زیباترین لباس های خود را در این مراسم میپوشیدند. اگر نمیتوانست در عروسیها حاضر شود افرادی را می فرستاد تا عکس و فیلم بگیرند.
مردم بدانند که من در 20 آذر ماه برکنار شدم اما مجبور شدم که ادامه دهم. این اتفاق هم از بدشانسی من بود. مردم بدانند که من به خاطر اعتصاب بازیکنان قبل از دربی خانه ام را 2 میلیارد فروختم تا پول بازیکنان را بدهم.:آن دولت تمام تلاش خود را کرد که من را عزل کند،این دولت هم که سه وزیرش رای نیاورد و وزیر چهارمش هم حتی نمی خواست ریخت من را ببیند!
مدیرعامل باشگاه پرسپولیس فاش کرد قبل از دربی 78 به خاطر اعتصاب بازیکنانش خانه اش را فروخته تا پول بازیکنان را بدهد.
محمد رویانیان که بعد از استعفایش از مدیر عاملی باشگاه پرسپولیس سکوت کرده بود در خصوص رفتنش از این باشگاه اظهار داشت:گناه من 2 سال مدیریت پرسپولیس بود.البته خوشبختانه مردم میزان رضایت خود را اعلام کردند اما سالی که به پرسپولیس آمدم مدیریت قبلی را زیر سوال نبردم.
وی افزود: هنگامی که به پرسپولیس آمدم 9 نفر همزمان استعفا دادند ولی من کم نیاوردم. هیچ مدیر عاملی در این بیست و دو سال گزارش مالی ارائه نکرد ولی من این کار را در رسانه ملی انجام دادم.
مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس در پاسخ به این سوال که منابع درآمدی وی برای تامین هزینه های باشگاه پرسپولیس چه بود گفت:متاسفانه فوتبال ما یا با نتیجه شناخته می شود یا با پول. اما بدانید باشگاه هایی که می خواهند صدرنشین باشند بین 20 تا 25 میلیارد تومان هزینه دارند. عده ای می گویند الان چرا این همه هزینه می شود اما چرا نمی گویند قیمت دلار بالا رفته است؟
رویانیان افزود: بازیکنان امروزه پولکی شده اند ولی آیا کسی گفته که ما آکادمی باشگاه پرسپولیس، دانشگاه پرسپولیس، و قرارداد با شرکت ترافیک برزیل را با رقمهای خیلی خوب راه اندازی کردیم؟ چرا به مسئله کذب پورشه و بنز بها می دهید؟
وی ادامه داد:سال اولی که آمدم نوشتند که ما بنز و پورشه دادیم ولی هنوز هم می گویم این کار را نکردم.این ماشین هایی را هم که می بینید در این چند روز سر و صدا کرده بین 100 تا 150 میلیون تومان قیمت دارد. مردم بدانند که من در 20 آذر ماه برکنار شدم اما مجبور شدم که ادامه دهم. این اتفاق هم از بدشانسی من بود. مردم بدانند که من به خاطر اعتصاب بازیکنان قبل از دربی خانه ام را 2 میلیارد فروختم تا پول بازیکنان را بدهم. همه دستگاه های نظارتی هم بیایند و زندگی من را بررسی کنند. در حالی که من یک حقوق بگیر هستم این کار را برای پرسپولیس انجام دادم.
مدیر عامل سابق باشگاه پرسپولیس در پاسخ به این انتقاد که خیلی مصاحبه می کرد گفت: در این چند روز که من نیستم همه از تدارکات بگیر تا خیلی ها صحبت کردند. این هم نوعی مدیریت بود که حوزه خودم را کنترل می کردم و خودم حرف می زدم تا همه چیز رسمی باشد. حالا هم وجدانم راضی است و به زودی گزارش خوبی از کارهای ماندگارم را به رسانه ها می دهم.
وی در خصوص اینکه شایعه شده بود به علی کریمی سوزوکی داده بود گفت: اولا که کریمی الان دیگر بازیکن پرسپولیس نیست و در تراکتورسازی بازی می کند، ولی ما باشگاه داریم که ظرف و ظروف به بازیکن می دهد، میل گرد و آهن می دهد،خانه در شمال و جنوب کشور می دهد ولی آنوقت به من که این امکان را دارم که ماشین وارد کنم و آن را تبدیل به پول کنم انتقاد می شود.کجای این کار غلط است؟همین ماشین هایی را هم که مشکل دارد را بدون مشکل به بازیکنان تحویل می دهم در حالی که الان دیگر نباید این کار را انجام بدهم.
رویانیان در ادامه صحبت های خود گفت:آن دولت تمام تلاش خود را کرد که من را عزل کند،این دولت هم که سه وزیرش رای نیاورد و وزیر چهارمش هم حتی نمی خواست ریخت من را ببیند! من از شما می پرسم کدام کار اقتصادی اینچنین به سرعت جواب می دهد؟من با صدا و سیما 15 ماه مذاکره کردم و حتی بر سر پروژه 250 میلیاردی توسعه شبکه هواداری سراسری کشور کلی زحمت کشیدم. شبی که به گسترش فولاد باختیم من با آژانس به صدا و سیما رفتم و جلسه نهایی را برگزار کردم. یکی از مسئولان صدا و سیما گفت شما که از پرسپولیس رفتی این پروژه را دنبال می کنی که گفتم هم من و هم علی پروین و هیئت مدیره این کار را پیگیری خواهیم کرد. این هم یکی از کارهای ماندگار من در پرسپولیس بود در حالی که باید از اسفند 91 استارت می خورد.
رویانیان در پایان صحبت های خود گفت:من زمانی که برای پرداخت پول خلعتبری به عجمان رفتم به همراه یکی از نمایندگان نظام راهی دبی شدم و قراردادی بستم که سالانه 2 میلیون دلار به پرسپولیس می رسید اما به یکباره برنامه از داخل کشور همه چیز را خراب کردند.من 40 روز در پرسپولیس کار کردم در حالی که برکنار شده بودم و به همین خاطر صراحتا گفتم که کسی جرات برکناری من را ندارد چون جرات نداشتند بگویند من عزل شدم.آخر هم خودم رفتم چون همه چیز را به رویم بستند. حالا هم دیگر به فوتبال بر نمی گردم، دو سال و نیم هم کار کردم ولی حالا دیگر ولم کنید.